7 - 12 - 2019
کاپیتالیسم در قلب استضعاف!
محمدرضا ستوده- همانطور که دولتمردان و مخصوصا آقای روحانی وعده داده بودند، بعد از گران شدن بنزین هیچ چیزی گران نشد بهجز دلار، گوجه و مواد اولیه کارخانهها، پنیر، چیپس، میوه و صندلی اتوبوسهای شهری!
به راستی که باید اسکار بهترین سیستمی که از آب کره میگیرد را اهدا کنیم به مسوولان کشور عزیزمان ایران که احتمالا تا آیندهای نزدیک از خاک هم کره میگیرند به طوری که یک بار با گرفتن مالیات از مردم برایشان خط اتوبوس راه میاندازند، بعد برای ورود به آن اتوبوس دوباره از آنها پول میگیرند و سپس برای نشستن روی صندلیهای آن پول بیشتری از ملت طلب میکنند.
اما مساله این است که آنهایی که اتوبوس سوار میشوند اگر پول بیشتری داشتند تا برای نشستن روی صندلی بدهند با آن پول سوار تاکسی میشدند یا دربست میگرفتند. کسی که سوار اتوبوس میشود به طورکل پول بیشتری ندارد!
چیزی که تعجب جهانیان را برانگیخته است این است که مسوولان ایران، ولع سیریناپذیری در گرفتن پول از ولینعمتهای خود دارند و چون اختلاس میکنند مجبور میشوند بابت هر خدمتی که میخواهند به مردم بکنند از آنها دوباره پول بگیرند!
پیشبینی میکنم در روزهای آینده برای جبران کسری بودجه ناشی از دزدیهای مسوولان، مسوولان کرایه صندلی جلوی تاکسیها را هم بالا ببرند یا داخل هواپیماها را میلهکشی کنند و عدهای داخل هواپیما مثل اتوبوس بایستند، بعد صندلی هواپیماها با قیمت بیشتری به مسافران فروخته شود. یا اینکه به زودی برای نشستن روی صندلی قطارها هم باید پول بیشتری بدهیم و اگر بخواهیم با قیمت سابق بلیت قطار بخریم باید مثل اهالی بمبئی برویم روی سقف قطار بنشینیم و از طبیعت مسیر بیشتر لذت ببریم.
به پیروز حناچی پیشنهاد میدهم یک لاین خیابانها را از ساعت ۴ تا ۵ صبح به مزایده بگذارد. به این ترتیب که هر کس بابت عبور از این لاینها پول بیشتری پرداخت کرد حق داشته باشد به تنهایی از آن عبور کند و از کنار ملتی که در ترافیک صبح گیر کردهاند دست تکان دهد. من از این طرحها زیاد در ذهن و جاهای دیگر خود دارم. در صورت نیاز میتوانم آنها را رایگان در اختیار مسوولان قرار دهم تا کسری بودجه ناشی از اختلاسهایشان را جبران کنند.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد