کاپیتانی که دوست دارد قهرمان باشد

محمدحسین مهرزاد
کاپیتان شهبازی خلبان هواپیمایی بود که در فرودگاه بدون چرخ به زمین نشست تا مسافران مسکو- تهران زنده بمانند. این اتفاق برای خلبان آن روز هما که شناخته شده نبود بدل به سکوی پرتابی شد که از قبل آن شهرت کم‌نظیری میان هم صنفان خود دست و پا کرد.
اگر همین الان از شهروندان خواسته شود نام چهار خلبان ایرانی را بگویند به طور قطع نتیجعه نظرسنجی حاکی از عدم شناخت جامعه نسبت به این قشر است.
چیز عجیبی هم نیست. خلبان کارش را می‌کند و کسی هم او را نمی‌شناسد اما ممکن است برخی نام کاپیتان شهبازی را شنیده باشند؛ مردی که معروف شد به نشاندن هواپیمای بدون چرخ. همان روزها تلفن‌همراه کاپیتان قهرمان بین خبرنگاران دست‌به‌دست می‌شد و او هر روز در روزنامه و خبرگزاری به مصاحبه کردن می‌پرداخت.
ماجرا اما کمی با روایت غالب تفاوت دارد.شهبازی در آن پرواز تنها نبود. معلم خلبانی که کنار دست او نشسته بود و استادی می‌کرد با بی‌مهری تمام مورد اشاره هیچ‌کس قرار نگرفت و این شهبازی بود که در آسمان و زمین شده بود قهرمان ملی!
قهرمان چه می‌خواست؟
قهرمان ملی اما خیلی زود به سرش زد برای لغو تحریم‌های صنعت هوایی ایران دست به کار شود. تصور می‌کرد شاید با جایگاهی که به‌دست آورده بتواند کمی از بار تحریم‌ها بکاهد. این‌گونه بود که کمپین راه انداخت و برای این بیانیه از مردم امضا جمع کرد.
به نام ایزد منان
«ضمن عرض سلام و درود به شما انسان‌دوستان و سازمان‌های حقوق بشر در سراسر جهان و هموطنان ایرانی سرفراز در داخل و خارج از ایران خصوصا تمامی دوستاران، علاقه‌مندان و همراهان عزیزم در حمـایــت از تقاضـای اینـجانب در جـهت لــغــو تـحریم فـروش هواپیــماهای مسافربــری غیرنظـامی و قـطعـات آن ضمن مـحکوم کردن تمـام بیانـیه‌ها و دستورات صادره از طرف مراجع و مقامات سیاسی در هر نقطه از جهان، دعـوت می‌نمایم با امضا، تایید و حمایت از این درخواست، کلیه تحریم‌های موجـود در فـروش هواپیماهای مسافـربری و قطـعات آن را محکوم نمایید.
چه بسیار هواپیماهای مسافربری که در اثر فرسودگی و کـمبود قطـعات ضـروری در پـهـنه آسمان‌ها دچار نقص فنی شدند و چه بسیار انسان‌های بی‌گناه و به دور از سیاست که جان باختند و چه بسیار خانواده‌هایی که ناخواسته قربانی این بازی سیاست جهانی شوم شدند و چه بسیار ایرانیانی که هنوز هم داغدار این حوادث ناگوارند به امید روزهای شیرینی که پایان روزهای تلخ باشد.
بدینوسـیله صمـیـمانه و خاضـعانه از تمـام مردم دنیا خواستارم مـرا در راسـتای لـغو این تــحریم ناجوانمردانه در مورد هواپیمـاهای مسـافربـری یـاری دهــند که خــدای مهربان همواره حافظ و پشتیبان حق‌طلبان است.
مباد آن‌روز که چشم دنیا به روی انسانیت بسته بماند، مباد آن‌روز که سیاست جان ستاند، مباد آن‌روز که لشگر سواره بر مردم پیاده بتازد، باشد که با لـغـو ایـن تحریم ناجوانمردانه بر لبان کودکان معصوم و منتظر، پدر و یا مادران نگران
لبخندی بشکفد.»
این بیانیه در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد و تا امروز بیش از ۱۲۵ هزار نفر آن را امضا کرده‌اند. شهبازی می‌خواست یک‌تنه کار تمام دستگاه دیپلماسی کشور را انجام دهد. پس به اجلاس حقوق بشر در ژنو رفت و همان‌جا نسبت به تحریم صنعت هوایی سخنرانی مفصلی ارایه کرد.
شهبازی دیگر تنها خلبان نبود و تمرکزش روی فعالیت‌های اجتماعی بود و این یعنی نقطه آغاز یک خطای استراتژیک. خلبان براساس تمامی قوانین باید تنها همین شغل را داشته باشد و به دلیل سر‌وکار داشتن با جان انسان‌ها آن هم به طور مستقیم نباید هیچ دغدغه دیگری داشته باشد. شاید از همین رو باشد که معمولا حقوق دریافتی بالایی برای این قشر در نظر می‌گیرند تا آنها با فراغ بال کامل به امر خطیر پرواز بپردازند.
کاپیتان شهبازی اما راه دیگری انتخاب کرد و می‌خواست هم پرواز را داشته باشد و هم به فعالیت‌های اجتماعی‌اش برسد. این‌گونه بود که برای ادامه فعالیت‌های اجتماعی‌اش به برگزاری نشست خبری مبادرت کرد و از خانه‌نشین شدنش توسط هما گفت تا بار دیگر هم به شهرتش بیفزاید و هم تیتر روزنامه‌ها شود.
اما ماجرا چه بود؟ معلم خلبان او در هما دو راه پیش پایش گذاشت؛ یا فعالیت اجتماعی یا پرواز! شهبازی اما نمی‌خواست یکی را قربانی دیگری کند پس هما مجبور شد او را بازنشسته کند تا جان مسافران در دست کسی نباشد که فکرش پیش خبرنگاران و فعالیت‌های
اجتماعی‌اش است.
شهبازی اما به جای تمکین به سراغ وزیر راه‌وشهرسازی و اعضای کمیسیون عمران رفت تا دست‌نوشته‌ای از وزیر بگیرد و به کار بازگردد. با این کار هم نیکزاد محبوب می‌شود و هم شهبازی به خواسته‌اش می‌رسد.
تیترهای نمایشگاه مطبوعات
روز گذشته هم شهبازی به نمایشگاه مطبوعات رفت تا در هرغرفه حرفی بزند و تیتری بدهد؛ کاری که در هیچ کجای دنیا خلبان‌ها انجامش نمی‌دهند اما اینجا ایران است، جایی که همه چیزش با دنیا تفاوت دارد.
دیروز شهبازی در غرفه ایسنا با بیان اینکه حمایت از حقوق ملت ایران در صنعت هوایی هدف اصلی فعالیت‌های اجتماعی من است، گفت: با دستور مستقیم وزیر راه‌وشهرسازی در دو روز گذشته اقدامات برای بازگشت به کار من در حال
پیگیری است.هوشنگ شهبازی اظهار کرد: طی یک‌سال گذشته شاهد معلق شدن از کار بودم به‌گونه‌ای که در سه ماهه اخیر هیچ گونه پروازی نداشته‌ام و پس از اینکه متوجه شدم در این مدت حقوقی برای من واریز نشده است با پیگیری‌های مکرر فهمیدم که دو ماه است بازنشسته شده‌ام این درحالی است که ۹ سال دیگر می‌توانم پرواز کنم.وی افزود: هیچ اعتراضی به بازنشستگی‌ام ندارم و تنها برای این موضوع اظهار تاسف می‌کنم.
شهبازی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چگونه می‌شود کاپیتانی که در یک فرود اضطراری جان صدها نفر را نجات داده و مورد تقدیر قرار می‌گیرد از کار برکنار شده و بازنشسته شود، گفت: مساله مهم برای من دفاع از حقوق ملت ایران در صنعت هوایی و رساندن صدای ایرانیان به جهان است و نمی‌خواهم این مساله تحت تاثیر این حواشی قرار گیرد.
وی درخصوص آخرین وضعیت بازگشت به کار خود و ادامه پروازها در خطوط هوایی ایران عنوان کرد: در ملاقات اخیر خود با وزیر راه‌وشهرسازی با حمایت نمایندگان محترم مجلس به ویژه کمیسیون عمران دستور بازگشت به کار من توسط وزیر در دو روز گذشته صادر شد و با همکاری مناسب مدیرعامل ایران‌ایر امیدوارم که در آینده به کار بازگردم که از همه این دوستان تشکر ویژه دارم.
شهبازی در پایان با بیان اینکه فرود معجزه‌آسای هواپیمای مسافربری در سال گذشته با لطف خدا صورت گرفت و ملت ایران باوجود اینکه من انجام وظیفه کردم کاپیتان شهبازی را قهرمان ملی معرفی کردند، گفت: من مدیون تمام ملت ایران هستم و کاپیتان شهبازی خلبان یا بازنشسته تمام تلاش خود را برای خدمت به ایران انجام می‌دهد.
همچنین پس از فرود موفقیت‌آمیز اضطراری خودم از چند کشور اروپایی به ویژه آلمان پیشنهاد کار داشتم و در ماه‌های گذشته نیز برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس مانند امارات با حقوق بسیار بالا پیشنهاد پرواز در خطوط هوایی خود را به من داده‌اند اما جواب قاطع من به آنها این بود که کاپیتان شهبازی فروشی نبوده و حاضر نیست هویت خود را بفروشد.