4 - 12 - 2019
کسادی در تماشاخانههای خصوصی
در ماههای اخیر پروسه تدوین آییننامههای متعددی مانند تماشاخانههای خصوصی، نرخگذاری بلیت تئاتر و... هم در ادارهکل هنرهای نمایشی و هم در خانه تئاتر در دست کار بوده است؛ پروسهای که البته تماشاخانههای خصوصی و صنف آنها کمتر در روند تدوینش دخیل بودهاند. با این همه، گرانی و تورم این روزها گوی سبقت را در دست گرفته و به دنبال چیره شدن بر تئاتر ایران و تمام مناسبات هنری و اقتصادی آن هستند.
گزارههایی مانند اینکه «تئاتر در ایران گران است»، «تئاتر باید خصوصی و خودکفا شود»، «قیمت بلیت هر سال رشد نجومی دارد» و مانند آن در مورد هنرهای نمایشی بسیار به گوش میرسد. اما برای رسیدن به این جواب که تئاتر چقدر در ایران کالای گرانقیمتی محسوب شده و دولت چقدر باید در پایین نگه داشتن قیمتها و کمک به اینکه مخاطبان بیشتری به تماشای تئاتر بنشینند، نقش ایفا کند، خوب است نگاهی به یکی دو کشور پیشرو تئاتر داشته باشیم.
هرچند تورم و شرایط اقتصادی، افزایش هزینههای تولید و اجاره سالنها، با قیمت بلیت تئاتر میتواند نسبتی مستقیم داشته باشد، اما چطور باید از این تحمیل هزینهها کاست؟
شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی درباره اقتصاد نابسامان تماشاخانههای خصوصی به ویژه در یکی دو سال اخیر میگوید: «شاید رونقی که در سالهای اول شاهد بودیم امروز برای بعضی از سالنها نباشد اما برخی دیگر، هم رونق خوبی دارند و هم تعداد آنها افزایش یافته است بهطوریکه از سال گذشته تاکنون شاهد اضافه شدن شش تماشاخانه خصوصی به سالنهای تهران بودهایم. خوشبختانه ظرفیت خوبی هم در این عرصه وجود دارد. اما شرط اول، ارائه نمایش باکیفیت است چون میبینیم که آثار قوی با استقبال خوبی هم از سوی مخاطب مواجه میشوند.
دوم اینکه بعضی از سالنهای خصوصی فعالیتهای جانبی خود را هم گسترش داده و توانستهاند از این طریق درآمد خوبی جذب کنند که فقط به اجرای تئاتر صحنهای بسنده نمیکنند.
نکته سومی که خیلی میتواند به رونق سالنهای خصوصی کمک کند این است که تعریف باهویتی برای سالنهای خصوصی داشته باشیم درحالیکه تنها بعضی از این تماشاخانهها این هویت را تعریف کرده و چارچوبشان مشخص است مثلا سالنهایی داریم که بر آثار تجربی یا اجرای آثار دانشجویی و گروههای جوان متمرکزند. به نظر من گامی که میتواند به وضعیت سالنهای خصوصی کمک کند ایجاد هویت برای سالنهای بخش خصوصی است.»
با این وجود داود نامور عضو هیاتمدیره انجمن صنفی تماشاخانههای ایران، به ایلنا میگوید: «در حال حاضر حدود ۳۰ تماشاخانه خصوصی و دولتی در تهران فعالاند و در طول دو سال گذشته پنج سالن نمایشی تعطیل شدهاند که البته سالنهای دیگری با مدیرانی جدید جای آنها را گرفته است.» با این همه سالنهای خصوصی به گفته نامور با مشکلات مالی بسیاری در ماههای اخیر دست و پنجه نرم کردهاند و چراغ آنها کمفروغتر از همیشه شده است.
اروپا و آمریکا هم در سالهای اخیر با بحرانهای اقتصادی دست و پنجه نرم کردهاند و آنچه در نگاه اول به ذهن کسی که از قارهای دیگر به آن نگاه میکند، میرسد این است که این بحران باید در گام اول، هنر و به خصوص تئاتر را از فهرست هزینهکردهای خانوادههای این دو قاره کم کند. در این راستا، نگاهی به وضعیت تئاتر در بریتانیا و آمریکا داشتهایم.
سازمان تئاتر بریتانیا هر سال کمکهزینهای از دولت برای حمایت از تئاتر دریافت میکند و در کنارش با تولیدکنندگان و واحدهای اقتصادی و سرمایهگذاران بخش خصوصی متعددی همکاری دارد که در تامین بودجه سالانه این سازمان نقشی اساسی دارند.
این سازمان تئاتر شامل مجموع کشورهای پادشاهی بریتانیا شامل انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی میشود و حمایتهای مالی خود را به ۱۳۰۰ سالن فعال نمایشی این محدوده میدهد. جالب است بدانید در سال ۲۰۱۸ بیش از ۳۴ میلیون بلیت برای مجموعا ۶۲ هزار و ۹۴۵ اجرای به صحنه رفته در این سالنها فروخته شده است که ۱۸ هزار و ۷۰۸ نمایش آن تنها در شهر لندن اجرا شده بود. هرچند طی سالهای اخیر کشورهای اروپایی و آمریکایی با بحرانهای اقتصادی مواجه شده بودند، اما در سال میلادی گذشته، ۶۱ درصد صندلیهای تئاتری بریتانیا پر شد که چرخه اقتصادی حاصل از آن در مجموع بیش از یک میلیارد و ۲۸۰ میلیون پوند بوده است.
نکته جالب توجه در این آمار، درصد بسیار کم افزایش قیمت بلیت در سال ۲۰۱۸ نسبت به سال قبل از آن بوده است. در سال ۲۰۱۸ با افزایش هشت درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته، متوسط قیمت بلیت تئاتر به ۲۷ پوند و ۱۰ پنس رسیده است هرچند در سال ۲۰۱۷ این افزایش قیمت بلیت نسبت به سال ۲۰۱۶ حتی کمتر از این هم بوده است. افزایش قیمت بلیت در ۲۰۱۷ تنها ۵/۱ درصد بوده که متوسط قیمت آن را به ۲۵ پوند و هشت پنس رسانده بود. این درحالی است که به طور متوسط، دستمزد هر ساعت کار یک کارگر در بریتانیا بیش از هشت پوند بوده است. در واقع تئاتر برای یک کارگر بریتانیایی نه کالایی لوکس و پرهزینه که یک سرگرمی و هنر نسبتا ارزانقیمت و در دسترس محسوب میشود.
اما در قارهای دیگر که به تئاتر گرانقیمتش مشهور است هم مخاطبان تئاتر تنها از اشراف و ثروتمندان تشکیل نمیشوند. طبق آخرین آماری که از ایالات متحده آمریکا در دست است، در بهار سال ۲۰۱۶ بیش از ۴۷ میلیون آمریکایی در طول یک ماه دستکم به تماشای یک تئاتر رفته بودند. مجموعه برادوی که گرانقیمتترین تئاترهای آمریکایی را روی صحنه میبرد، با ۴۰ سالن فعال، در طول سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ بیش از یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار درآمد از ۱۳ میلیون نفر تماشاگر خود داشته است در حالی که متوسط قیمت بلیت تئاترهای اجرا شده در این سالنها ۱۲۳ دلار و هفت سنت بود.
برای یک مقایسه ساده، باید نگاهی به قیمت بلیت تئاتر در ایران و درصد افزایش آن نسبت به سال گذشته و همچنین نحوه حمایت دولت از هنرهای نمایشی داشته باشیم.
نگاهی گذرا به مجموعه تئاترشهر که با وجود گسترش سالنهای تئاتری، هنوز به اعتقاد هنرمندان و تماشاگران، قلب تئاتر پایتخت محسوب میشود نشان میدهد تئاتر در این مجموعه دولتی حال و روز خوشی ندارد. در سال ۱۳۹۷، تئاتر شهر میزبان ۱۱۷هزار و ۷۲۳ مخاطب بوده است که نسبت به سال ۱۳۹۶ و فروش هشت میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانیاش، با ۴/۲۵ درصد کاهش مخاطب روبهرو بوده است. این کاهش مخاطب بر درآمد گیشه تئاتر شهر نیز تاثیر منفی گذاشته است. به طوریکه در سال گذشته، سهم تئاتر شهر از فروش نمایشها نزدیک به شش میلیارد تومان بوده است.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد