27 - 01 - 2020
کسی به فکر میراث هخامنشیان نیست
کشور ایران در دوره خشکسالی طولانیمدت قرار دارد. هرچند امسال پاییز بارشهای امیدوارکنندهای در کشور رخ داده اما آمارها نشان میدهد این بارشها نیز دردی از مناطق درگیر خشکسالی دوا نمیکند. بسیاری از استانها با بحران آبی دست و پنجه نرم میکنند و در برخی مناطق کار به درگیری قومی رسیده است.
نمونهاش تخریب چندباره خط لوله انتقال آب اصفهان به یزد که هر بار توسط کشاورزان اصفهانی انجام میشود. دیروز خبر رسیده بود مردم استان یزد در آیندهای نزدیک و ادامه روند فعلی مجبور به کوچ خواهند شد.
استان فارس نیز وضعیت مشابهی دارد. بسیاری از رودخانهها در این استان سابقا سرسبز و تاریخی خشک شده و تالابها از نفس افتاده است.
دشتهای پرآب و درخت فارس از جمله مرودشت تاریخی هم اوضاع بسامانی ندارد. حفر چاههای غیرمجاز و کشاورزی غیر اصولی این منطقه را با بحران آب روبهرو کرده است. فرونشست زمین در جایجای مرودشت به نقطه بحرانی رسیده و علاوه بر تهدید زندگی شهروندان، وضعیت آثار تاریخی این منطقه را نیز به نقطه قرمز رسانده است.
ترکهای چند ساله
افشین یزدانی باستانشناس و عضو شورای فنی پایگاه میراث جهانی تخت جمشید با اشاره به اینکه چندین سال است که شاهد شکلگیری و ایجاد ترکها و فرونشستهایی در منطقه مرودشت و حریم محوطه میراث جهانی تخت جمشید هستیم، گفت: با توجه به نزدیکی فروچالهها و نشستها و بازشدگی زمین نسبت به تختگاه شهر پارسه (تخت جمشید) باید گفت اگرچه بیشتر بخشهای تختگاه روی صخرهها و برونزدگیهای صخرهای در دامنه کوهستان مهر بنا شده است اما به دلیل آنکه قسمتهایی نیز وجود دارد که روی نهشت خاک رس دشت بنا شده، این خطر و احتمال وجود دارد که ادامه برداشت آبهای زیرزمینی و تخلیه سفرههای آب در بستر عمیق زمین منجر به ایجاد فروچالههای مشابه و حتی بسیار بزرگتر در بخشهای رسی زیر دیواره تختگاه شود که به دلیل نیروی وزن بسیار زیاد بنای تخت جمشید میتواند موجب فرونشستهای جدی و ایجاد فرورفتگی و ترکها و شکستگیهای ساختاری در بخشهای فرونشسته شود.
کاهش میانگین بارندگیها، ساخت سدهای متعدد در بالادست، توسعه بدون آیندهنگری کشاورزی و کشت گندم، ذرت و حتی برنج و حفر هزاران چاه در منطقه ازجمله عوامل کاهش منابع آبهای زیرزمینی و در نتیجه فرونشست زمین است.
یزدانی در این خصوص گفت: در حوضه آبریز دشت مرودشت که شامل مناطق مرتفع شمال استان فارس میشود شاهد ساخت چندین سد بزرگ مخزنی در یک دهه گذشته بودهایم ازجمله سد تنگهبلاغی در پاسارگاد روی رودخانه پلوار که در نهایت وارد دشت مرودشت میشود. با ساخت این سد ضمن در معرض خطر قرار دادن محوطههای بسیار از دورههای مختلف فرهنگی که در حوضه دریاچه آن واقع شدهاند، گذرگاه باستانی و بسیار جالب توجه تنگهبلاغی که یک پتانسیل قوی برای توسعه گردشگری در منطقه به شمار میرود، مسدود و پس از ساخت موجب شد بستر رود پلوار برای همیشه به یک بستر خشک بدل شود.
او ادامه داد: افزون بر این سد درودزن که بزرگترین سد استان فارس است و سد تازهساخت سلمان فارسی روی دیگر رود دشت مرودشت یعنی رود کر سبب شدهاند ضمن خشک شدن کامل دریاچههای طشک و بختگان، این رود نیز به یک بستر نیمهخشک و بیجان متعفن بدل شود. این در حالی است که این دو رود شریانهای حیات و زندگیبخش دشت مرودشت به شمار میرفتند و از دیرباز آبراههایی در دشت ایجاد شده بود که به صورت یک شبکه مویرگی آب را به تمام مناطق دشت میرساند و به همین سبب هم این منطقه همواره از بارورترین مناطق کشاورزی ایران محسوب میشد. خشک شدن این رودها ضمن عدم مدیریت کافی موجب فشار افزون بر منابع آب زیرزمینی در جهت سیراب ساختن کشتزارهای گندم، ذرت، برنج و دیگر مواد کشاورزی شده است. حفر چاههای عمیق و استفاده دائمی از موتور آب و کشت غرقابی و کشتهایی چون برنج و ذرت سبب شده ذخیره آبهای زیرزمینی به شدت رو به افول نهد.
مردم مرودشت بینصیب از درآمدهای تخت جمشید
البته عضو شورای فنی پایگاه میراث جهانی تخت جمشید معتقد است: مشکل بزرگی که مردم مرودشت با آن روبهرو هستند، اتکا به اقتصاد کشاورزیمحور است چراکه از یکسو توسعه صنعتی محدود بوده و در زمینه گردشگری و صنعت درآمدزای توریسم هنوز در گامهای نخست به سر میبریم و به هیچ رو نتوانستهایم آن درآمدی که وجود محوطههایی چون تخت جمشید، نقش رستم و پاسارگاد در کنار فرهنگ غنی عشایری، زندگی روستایی و طبیعت خاص منطقه در قالب بومگردی و طبیعتگردی برای ما فراهم کند را به دست آوریم و همین ضعف در رشد و توسعه صنعت گردشگری نیز سبب شده وزنه و بار اقتصادی تا حد زیادی بر پایه توسعه کشاورزی و بهرهبرداری حداکثری از آب و خاک به هر شکلی چون کاشت برنج در پای نقش رستم و در چند قدمی ترکهای ناشی از فرونشست باقی بماند.
در واقع میتوان گفت توسعه کشاورزی در مرودشت بدون همراهی و همگامی شیوههای بروز مدیریت آب، کاشت و برداشت در سطح استانداردهای پذیرفته شده جهانی و استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی و حفر بیش از ۱۵ هزار حلقه چاه کشاورزی بلای جان میراث طبیعی و تاریخی و فرهنگی به جای مانده از هخامنشیان شده است و احتمال فرونشست و ایجاد ترک در آثار تخت جمشید، نقش رستم، کعبه زرتشت و… را افزایش داده است.
خطر موزهای شدن تخت جمشید وجود دارد
مشاور بازنگری حریمهای تخت جمشید و پاسارگاد ادامه داد: نکته بسیار مهم عجین بودن میراثفرهنگی و زمینههای شکلگیری تمدنی با زیستبوم و جغرافیای طبیعی است. با تغییر زیستبوم مرودشت و منطقه تخت جمشید و نقش رستم از یک دشت پرآب و بارور، دارای چشمههای پرآب و رودخانه و آبراهههای دستساز انسان، به زیستبوم خشک و بیابانی، ارتباط منطقی جایگاه شکلگیری یکی از مهمترین تمدنهای بشری مورد خدشه و آسیب جدی قرار میگیرد.
یزدانی با اعتقاد به آنکه این امر به روشنی و به شکلی قابل توجه موجب میشود میراث باقی مانده از هخامنشیان به مجموعهای موزهای تبدیل شود، گفت: با بروز چنین اتفاقی شاهد آن خواهیم بود که ارتباط تخت جمشید و پاسارگاد با زیستبوم شکلدهنده پیرامون خود قطع میشود و به نوعی بستر شکلگیری تخت جمشید و پاسارگاد که محیطی سرسبز و خرم و پر از آب و چشمهسار بوده از بین میرود و فقط شاهد یک اثر موزهای خواهیم بود؛ امری که هماکنون نیز شوربختانه با خشک و بایر شدن صدها هکتار زمین کشاورزی و بدل شدن برخی از آنها به خارزار و شورهزار و خشکیدن بیشتر چشمهها و رودها و تخریب زیستگاههای طبیعی گیاهی و جانوری تا حد زیادی اتفاق افتاده است.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد