15 - 07 - 2021
کشش اندک بنزین در سبد هزینه خانوار
از موضوعات بسیار مهم در حوزه رفتار مصرفکننده، تدوین سیاستهای جبرانی و همچنین قیمتگذاری، مبحث الگوهای رفتاری خانوارها در حوزه حاملهای انرژی است. افزایش قیمت حاملهای انرژی چه به صورت دستوری در فرآیند قیمتگذاری تحت کنترل دولت و چه در حالت مبتنی بر بازار، رفاه مصرفکننده را تحتتاثیر قرار میدهد که مسلما دولتها با هدف حمایت از گروههای مختلف خود را متعهد به جبران پیامدهای ناشی از تغییرات شدید قیمتها، به ویژه در حالت قیمتگذاری دستوری میدانند. با توجه به اهمیت این مساله در برهه کنونی مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری در این گزارش سیستم تقاضای حاملهای انرژی شامل بنزین، برق خانگی و گاز خانگی برای خانوارهای شهری طی سالهای ۹۵ تا ۹۸ را در دو حالت تمامی خانوارهای شهری و خانوارهایی که بنزین مصرف کردهاند، برآورد و تحلیل کرده است. همچنین کششهای درآمدی، قیمتی و متقاطع هم برای متوسط خانوارها و هم برحسب دهکها برآورد و تحلیل شده است.
رفتار مصرفی خانوار
بررسی میانگین مخارج مصرفی گروههای مختلف کالایی برای دوره زمانی ۹۵ تا ۹۸ نشان میدهد که میانگین مخارج مصرفی سالانه خانوارهای شهری بر بنزین در سال ۹۵ برابر ۴۹۳۷ هزار ریال با انحراف معیار ۲/۵۳ بوده است. برآوردهای انجام شده نشان میدهند که حد پایین مخارج سالانه بنزین در سال ۹۵ برابر ۴۸۳۳ هزار ریال و حد بالای آن ۵۰۴۱ هزار ریال بوده است. متوسط مخارج بنزین برای سال ۹۶ به ۵۲۷۱ هزار ریال افزایش و سپس به متوسط ۶۲۰۱ هزار ریال در سال ۹۷ میرسد. در سال انتهایی مورد مطالعه؛ یعنی سال ۹۸ رقم متوسط مخارج بنزین به ۷۴۵۳ هزار ریال افزایش یافته است.
همچنین میانگین مخارج مصرفی سالانه برق در سال ۹۵ برابر ۳۴۸۶ هزار ریال با انحراف معیار ۴/۲۷ بوده است. در این سال در سطح اعتماد ۹۵ درصد، حد پایین مخارج سالانه برق ۳۴۳۲ هزار ریال و حد بالای آن ۳۵۳۹ هزار ریال برآورد شده است.
این متوسط مخارج به ۳۷۵۰ هزار ریال در سال ۹۶ افزایش یافته و سپس به متوسط ۴۱۹۶ هزار ریال در سال ۹۷ و در سال انتهایی دوره مورد مطالعه؛ یعنی سال ۹۸ به ۴۴۱۵ هزار ریال افزایش یافته است. روند متوسط مخارج مصرفی گاز خانگی طی این چهار سال تقریباً هموار و با نوسان جزئی همراه بوده است، به گونهای که از ۳۸۷۴ هزار ریال در سال ۹۵ به ۳۹۸۴ هزار ریال در سال ۹۸ رسیده است. میانگین نرخ رشد سالانه متوسط مخارج گاز خانگی طی این دوره چهارساله برابر ۹۴/۰ درصد؛ یعنی یک افزایش ملایم و آهسته بوده است. علت این امر را میتوان در انحصاری بودن ساختار طرف عرضه این حامل انرژی و قیمتگذاری کنترل شده توسط دولت دانست که هدف آن حفظ رفاه خانوارها بوده است. چنانچه بخواهیم نوسانات مخارج مصرفی این سه حامل انرژی را با هم مقایسه کنیم کمترین انحراف معیار در کل دوره مربوط به گاز خانگی یعنی ۱/۱۴ و بیشترین مربوط به بنزین با کمیت ۵/۳۰ بوده است، ولی صحیحتر آن است که ضرایب پراکندگی این سه را با هم مقایسه کنیم.
مقایسه این ضرایب پراکندگی حاکی از آن است که کمترین آن ۳۷/۰ درصد برای گاز و سپس ۴۱/۰ درصد برای برق و بیشترین آن ۵۱/۰ درصد برای بنزین، یعنی همان نتیجه قبلی بوده است. میانگین مخارج مصرفی سالانه سایر کالاها که شامل کالاهای گروه خوراکیها و غیرخوراکیها به جز سه حامل انرژی بنزین، برق و گاز میشود، در سال ۹۵ برابر ۲۴۰ میلیون ریال بوده که در سال ۹۶ به ۲۶۰ میلیون ریال افزایش، پس از آن به ۳۲۵ میلیون ریال در سال ۹۷ و در انتها به ۳۸۸ میلیون ریال در سال ۹۸ میرسد.
میانگین مخارج کل دربرگیرنده کلیه کالاها و خدمات در سبد مصرفی که به عنوان درآمد در مطالعات کاربردی تقاضا مورد استفاده قرار میگیرد در سال ۹۵ برابر ۲۵۳ میلیون ریال بوده است. این متوسط مخارج کل در سال ۹۶ افزایش یافته به ۲۷۳ میلیون ریال و سپس به ۳۳۹ میلیون ریال در سال ۹۷ و نهایتا به ۴۰۴ میلیون ریال در سال ۹۸ میرسد.
سهم چهار گروه مخارج مصرفی از کل مخارج برای دوره زمانی ۹۵ تا ۹۸ نشان میدهد میانگین سهم مخارج مصرفی سالانه خانوارهای شهری بر بنزین به مخارج کل برای کلیه سالهای ۹۵ تا ۹۸ یک روند نزولی با شیبی بسیار ملایم را طی کرده است، به گونهای که این سهم در سال ۹۵ برابر ۸۲۱/۱ درصد و پس از کاهش به ۸۱۵/۱ درصد در سال ۹۶ و همچنان با کاهشی جزئی به ۷۷/۱ درصد در سال ۹۷ میرسد. این نسبت در سال ۹۸ به طور جزئی افزایش یافته و به ۷۸۵/۱ درصد میرسد که تفاوت آن با سال گذشته در رقم دوم اعشار است.
میانگین سهم مخارج برق خانگی به مخارج کل در کل دوره مورد مطالعه روند نزولی داشته است. در سال ۹۵ این نسبت برابر ۷۴۱/۱ درصد، با کاهش جزئی به ۷۳۹/۱ درصد در سال ۹۶ و در ادامه به ۵۶۶/۱ درصد در سال ۹۷ و ۳۷۱/۱ درصد در سال میرسد. روند سهم مخارج مصرفی گاز خانگی به مخارج کل تقریباً همانند روند سهم بنزین بوده است، به این معنی که برای سالهای ۹۵ تا ۹۸ شاهد یک روند نزولی هستیم، این سهم در سال ۹۵ برابر ۹۷۲/۱ و پس از کاهش به ۸۳۱/۱ درصد در سال ۹۶ و همچنان با کاهشی شدیدتر به ۴۴۹/۱ درصد در سال ۹۷ و پس از آن به ۲۸۱/۱ درصد در سال ۹۸ میرسد. میانگین سهم مخارج گاز خانگی در کل دوره چهارساله ۶۲۴/۱ درصد بوده است. میانگین سهم مخارج مصرفی سالانه سایر کالاها به کل مخارج در سالهای ۹۵ تا ۹۸ بین ۵/۹۴ تا ۵/۹۵ درصد در نوسان بوده است.
میانگین شاخص قیمت بنزین در سالهای ۹۵ تا ۹۷ به دلیل ثابت بودن قیمت این حامل انرژی ثابت بوده، ولی با تعدیل قیمت بنزین در زمستان سال ۹۸ این شاخص قیمت جهش کرده و از عدد ۱۰۰ در سال ۹۷ به عدد ۷/۱۳۲ میرسد. میانگین شاخص قیمت برق خانگی در سال ۹۵ برابر ۱۰۰ بوده که در سال ۹۶ به ۵/۱۱۴ درصد افزایش یافته و سپس به ۶/۱۲۴ در سال ۹۷ و پس از آن به ۶/۱۳۸ در سال ۹۸ میرسد.
میانگین شاخص قیمت گاز خانگی در سال ۹۵ برابر ۲/۶۰ درصد که در سال ۹۶ به ۸/۱۰۶ درصد افزایش یافته است و سپس به ۲/۱۰۹ در سال ۲/۱۰۹ میرسد. در سال ۹۸ شاهد افزایش قابل توجه در شاخص قیمت گاز خانگی هستیم، بهگونهای که این شاخص از ۲/۱۰۹ در سال ۹۷ به ۶/۱۳۸ در سال ۹۸ رسیده است. فصلی بودن تعرفه گاز و تغییر آن برحسب مناطق جغرافیایی و همچنین محدود کردن دامنه افزایش قیمت سالانه میتواند از دلایل افزایش جزئی و وجود نوسانات قیمت در درون هر سال باشد. این پدیده نیز به نوعی در مورد بازار و شاخص قیمت برق خانگی نیز صدق میکند.
برای گروه کالایی «سایر کالاها» از شاخص قیمت کالاها و خدمات به عنوان یک متغیر پراکسی یا جانشین برای کل سبد مصرفی استفاده شده است. این میانگین در سال ۹۵ برابر ۱/۱۰۰ بوده سپس افزایش یافته و به ۲/۱۰۸ درصد در سال ۹۶ رسیده و با افزایش شدیدتری به رقم ۱۳۷ درصد در سال ۹۷ میرسد. در سال ۹۸ همانند سه شاخص دیگر، ما شاهد افزایش قابل توجهی در شاخص قیمت سایر کالاها هستیم، به طوری که این شاخص از ۵/۱۳۲ در سال ۹۷ به ۳/۱۶۷ در سال ۹۸ افزایش یافته است.
کششهای درآمدی و قیمتی برای کلیه خانوارهای شهری
بررسیها نشان میدهد کششهای درآمدی برق و گاز خانگی کوچکتر از واحد بوده و به عنوان کالای ضروری قلمداد میشوند. این در حالی است که کشش درآمدی «سایر کالاها» اندکی بیش از یک یا با اغماض برابر واحد است که مسلم کالای ضروری نبوده و با توجه به تنوع گسترده کالاها در این زیرگروه عمده غیرضروری نبودن آنها با قضاوتها و برداشتهای اولیه خارج از الگو، سازگار است.
نکته بسیار مهم کشش درآمدی بنزین است که رقمی بزرگتر از یک، یعنی ۲۷۵/۱ را ارائه داده است. پذیرش این رقم شاید با برداشتهای اولیه از الگوی ترجیحات مصرفکننده در تباین باشد. یک علت آن در نظر گرفتن کلیه خانوارهایی است که بنزین مصرف کرده یا نکردهاند. احتمالا با محدود کردن مشاهدات روی خانوارهایی که بنزین مصرف کردهاند، نتیجه کشش درآمدی بنزین اصلاح خواهد شد.
برآورد مدل برای خانوارهای شهری مصرفکننده بنزین
از آنجا که تقاضا به خصوصیت تحقق تمایل به خرید تاکید مینماید و منظور از تقاضای خانوار، تقاضایی است که خانوار در خرید خود از کالای مورد نظر انجام داده است و همچنین با تاکید این گزارش بر برآورد تقاضای بنزین در گروه حاملهای انرژی در سبد مصرفی خانوار، در این قسمت برای برآورد سیستم تقاضا، فقط خانوارهایی مدنظر قرار گرفتهاند که اقدام به خرید بنزین کردهاند و میزان مخارج آنها بر بنزین صفر نیست. در سال ۹۵، تعداد ۱۰۷۹۲ خانوار از ۱۸۸۰۹ خانوار (۴/۵۷ درصد) بنزین مصرف کردهاند. در سال ۹۶ نسبت خانوارهای مصرفکننده بنزین از کل خانوارها به ۶/۵۸ درصد افزایش یافته و متعاقب آن در سال ۹۷ این نسبت با افزایش مجدد به ۰۳/۶۱ درصد میرسد؛ در سال انتهایی دوره مورد بررسی، یعنی سال ۹۸ نسبت مذکور با یک کاهش جزئی نسبت به سال قبل به رقم ۱/۶۰ درصد میرسد. به عبارت دیگر، نسبت خانوارهای مصرفکننده بنزین به کل خانوارها طی دوره مورد بررسی تقریباً یک روند صعودی داشته است.
میانگین سهم مخارج مصرفی سالانه بنزین به مخارج کل برای خانوارهای شهری مصرفکننده بنزین برای کلیه سالهای ۹۵ تا ۹۸ تقریبا یک روند نزولی با شیبی بسیار ملایم را طی کرده است، به گونهای که این سهم در سال ۹۵ برابر ۱۸/۳ درصد و پس از کاهش به ۱۰/۳ درصد در سال ۹۶ و همچنان با کاهشی مجدد به ۹۰/۲ درصد در سال ۹۷ و در ادامه مسیر با اندکی افزایش جزئی به ۹۴/۲ درصد در سال ۹۸ میرسد. برای برق خانگی میانگین سهم مخارج به مخارج کل در طول دوره روند نزولی را طی کرده است.
این سهم در سال ۹۵ برابر ۵۷/۱ درصد بوده و با کاهش خیلی جزئی به ۵۶/۱ درصد در سال ۹۶ رسیده است؛ این کاهش ادامه داشته و به ۳۹/۱ درصد در سال ۹۷ و پس از آن به ۲۳/۱ درصد در سال ۹۸ نزول یافته است. میانگین سهم مخارج برق خانگی در کل دوره چهارساله ۴۳/۱ درصد بوده است. روند سهم مخارج مصرفی گاز خانگی به مخارج کل تقریبا همانند روند سهم بنزین، یک روند نزولی بوده است. این سهم در سال ۹۵ برابر ۶۴/۱ درصد و پس از کاهش به ۵۳/۱ درصد در سال ۹۶ و همچنان با کاهشی شدیدتر به ۲۲/۱ درصد در سال ۹۷ و در ادامه به ۱۰/۱ درصد در سال ۹۸ میرسد. میانگین سهم مخارج گاز خانگی در کل دوره چهارساله ۳۶/۱ درصد بوده است.
همچنین میانگین مخارج مصرفی سالانه بنزین برای سالهای ۹۵ تا ۹۸ یک روند صعودی داشته است، به گونهای که در سال ۹۵ برابر ۸۶۰۵ هزار ریال که پس از افزایش به ۹۰۰۱ هزار ریال در سال ۹۶ و متعاقبا به ۱۰۲۰۰ هزار ریال در سال ۹۷ و در ادامه به ۱۲۳۰۰ هزار ریال در سال ۹۸ میرسد. میانگین مخارج مصرفی سالانه برق خانگی نیز روند صعودی داشته است. در سال ۹۵ این میانگین برابر ۳۹۰۴ هزار ریال که پس از افزایش به ۴۱۸۸ هزار ریال در سال ۹۶، در سال ۹۷ به ۴۵۷۱ هزار ریال و در انتها به ۴۸۳۷ هزار ریال در سال ۹۸ میرسد. میانگین مخارج برق خانگی برای این خانوارها در کل دوره ۴۳۹۴ هزار ریال بوده است. برای گاز خانگی میانگین مخارج مصرفی روند نزولی داشته است. در سال ۹۵ میانگین آن برابر ۴۰۸۳ هزار ریال که با کاهش به ۴۰۱۸ هزار ریال در سال ۹۶ و پس از کاهش مجدد به ۳۸۹۸ هزار ریال در سال ۹۷ و در انتها به ۴۲۴۱ هزار ریال در سال ۹۸ میرسد. میانگین مخارج گاز خانگی برای این خانوارها در کل دوره ۴۰۵۹ هزار ریال بوده است.
کششهای درآمدی و قیمتی برای خانوارهای شهری مصرفکننده بنزین
کششهای درآمدی بنزین، برق و گاز خانگی کوچکتر از واحد بوده و به عنوان کالای ضروری قلمداد میشوند. این در حالی است که کشش درآمدی بنزین، یعنی در حالت کلیه خانوارها عدد ۲۷۵/۱ برآورد شده بود و بنزین را کالای غیرضروری قلمداد میکرد.
این تصحیح جدید، یعنی برآورد فقط برای خانوارهای مصرفکننده بنزین، کشش درآمدی بنزین را ۶۶۵/۰ به دست داد که ضمن قلمداد شدن در گروه کالاهای ضروری مقدار این کشش را میتوان با برداشتهای اولیه و خارج از الگو هماهنگ دانست. کشش درآمدی «سایر کالاها» در این بخش اندکی بیش از یک یا به اغماض برابر واحد است که مسلماً کالای ضروری نبوده و با توجه به تنوع گسترده کالاها در این زیرگروه عمده غیرضروری نبودن آنها با قضاوتها و برداشتهای اولیه خارج از الگو، سازگار است.
سایر برآوردها از کششهای قیمتی خودی و غیرجبرانی برای خانوارهایی که بنزین مصرف کردهاند در خصوص کالاهای بنزین، برق خانگی، گاز خانگی و سایر کالاها نیز نشان میدهد که کشش قیمتی خودی گاز خانگی با مقدار ۴۳۵/۱- باکششتر از سایر کالاها بوده و بقیه کالاها یعنی بنزین، برق خانگی و گروه سایر کالاها بیکشش یا کمکشش هستند.
نتایج نهایی برای خانوارهایی که بنزین مصرف کردهاند نشان میدهد که کالاهای مورد مطالعه ضروری هستند. درجه ضروری بودن این کالاها میان طبقات و درون طبقات (در مقایسه با یکدیگر) متفاوت است. نکته قابل توجه آن است که نتایج کششها بر اساس میانگین درآمد و میانگین بردارهای قیمتی در طبقات مختلف خانوارها به دست آمده است. اگر کششها در زیرگروهی از خانوارها یا سال خاص محاسبه شود، نتایج کمی متفاوت خواهد بود. از سه کالای فوق، کالاهای بنزین و برق خانگی بیکشش بوده و گاز خانگی با کشش برآورد شده است. به نظر میرسد بی کشش بودن بنزین هدف مدیریت مصرف و کاهش آن در سیاست تعدیل قیمت بنزین در سال ۹۸ را چندان قابل حصول نمیتوان دانست.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد