24 - 12 - 2024
گردشگری؛ ناجی اقتصاد روستایی
نادر نینوایی- ایران یکی از کشورهایی است که روستاهای متعددی را در هر گوشه و کنار خود جای داده است؛ روستاهایی که هر یک شکلی از زیست روستایی و جنبههایی از زندگی سنتی را بازتاب میدهند. هنرهای سنتی، فرهنگ، آداب و سنن محلی روستاها همه و همه از جمله میراث ناملموس تمدن ایرانی هستند که در صورت حفاظت و معرفی صحیح، ظرفیتی خارقالعاده در زمینه گردشگری روستایی ایجاد میکنند.
در پنج دهه گذشته اما اولویت کشور نه حفظ روستاها و میراث ناملموس ایرانی بلکه توسعه شتابزده شهرها و مدرن شدن صرف بوده است. ایجاد کارخانجات در شهرها و افزایش ساختوسازها از یکسو و بحران خشکسالی در روستاها از سوی دیگر، جمعیتهای روستایی را دستهدسته راهی شهرها کرده است و با خالی شدن روستاها از سکنه عملا سبک زندگی، آداب، سنن و هنرهای آنها نیز به ورطه فراموشی سپرده میشود. نمونه این متروکه ماندن روستاها بعد از شکلگیری موج مهاجرت را میتوان در روستای «قشلاق خرابه» در اطراف شهرستان خمین دید که امروز فقط خرابههای خانههای متروکه ساکنان روستا به جا مانده است.
در سوی مقابل اما گاهی ابتکارها و تلاشهای یکی از اهالی روستا هم جواب میدهد و تکیه بر ایجاد اماکن مبتنی بر اکوتوریسم و گردشگری روستایی، موجب حفظ و احیای روستایی قدیمی میشود؛ آنچه که در مورد روستای گلفرج واقع در یکی از حاشیهایترین مناطق شمال غرب کشور اتفاق افتاده است.
گردشگری؛ ناجی روستای گلفرج
در روزهایی که خطر خالی از سکنه شدن روستاها و کمرنگ شدن سبک زندگی و میراث ناملموس روستایی بیش از هر زمان دیگر حس میشود، در روستای کوچک گلفرج در استان آذربایجان شرقی یکی از اهالی با توسعه گردشگری زمینهساز مهاجرت معکوس از شهر به روستا شده است.
اسکندر ابدالی، دامدار و از اهالی روستای گلفرج عاشق روستایی بوده که در آن زندگی میکرده و راه چارهای برای درآمدزایی مردم روستا و تداوم سکونت آنها در گلفرج به واسطه گردشگری یافته است.
او با جمعآوری فسیلهای طبیعی، وسایل زندگی سنتی مردم روستا و برخی اشیای تاریخی و نمایش آنها در خانهای سنتی، اکوموزه گلفرج را راه انداخته است؛ اکوموزهای که حالا از سراسر استان آذربایجان شرقی و حتی از جایجای کشور برای دیدنش به روستای گلفرج میآیند. کنار موزه هم یک واحد بومگردی ایجاد شده که با اجاره اتاقهای سنتی و فروش غذای محلی هم برای اهالی روستا درآمدزایی ایجاد کرده و هم شانس بازدید از آثار تاریخی و سبک زندگی روستایی را به گردشگران میدهد. گاهی یکی از اهالی روستا بازدیدکنندگان از اکوموزه را به شنیدن تکنوازی سنتی آذری دعوت میکند.
در حیاط اکوموزه، قوچهای سنگی که قدمت آنها به دوره ایلخانی میرسد هم به نمایش گذاشته شدهاند؛ مجسمههایی تاریخی که به همت ابدالی مرمت شدهاند. در سالهای دور، روی قبور سرداران دلاور در آذربایجان، این قوچهای سنگی و بزرگ را میگذاشتند، امروز اما سوداگران گنج، این مجسمههای سنگی را با این تصور اشتباه و بیاساس که شاید گنجی در دلشان نهفته باشد، به ضرب تیشه میشکنند. ابدالی، مالک موزه گلفرج، این تکهها را جمع کرده و به هم چسبانده تا بار دیگر قوچهای سنگی آذربایجان جان بگیرند؛ این بار اما در اکوموزه گلفرج.
داخل موزه گلفرج، تاکسیدرمی حیوانات و برخی اشیای تاریخی از جمله سرستونهای قاجاری و سکههای قدیمی به نمایش گذاشته شده است. البته باید توجه داشت که هیچ حیوانی برای تاکسیدرمی شدن کشته نشده و فقط اجساد یافت شده حیوانات در طبیعت اطراف به اداره محیطزیست داده شده و کار تاکسیدرمی هم در محیطزیست انجام گرفته است.
صنایعدستی کلید درآمدزایی روستا
یکی از راههای موثر برای درآمدزایی اهالی روستاهای مقصد گردشگری، فروش صنایعدستی و دستسازههای اهالی روستاست.
عروسکهای قلاببافی شده، سوزندوزی روی لباس و پارچه و سفالگری از جمله تولیدات هنری است که میتواند برای اهالی روستا درآمدزایی داشته باشد.
در اکوموزه گلفرج، بخش ویژه فروش محصولات هنری و دستسازههای اهالی روستا ایجاد شده است و امروز شش خانوار روستا بخشی از هزینههای زندگی خود را از محل فروش صنایعدستی تامین میکنند.
اگرچه ساخت عروسکهای کوچک و ریزبافتهها در اکوموزه گلفرج برقرار است اما هنوز مردمان روستا با شیوههای ساخت سفال و سفالگری آشنایی لازم ندارند و به ناچار دکوریهای سفالی را از شهر میخرند و به روستا میآورند و میفروشند. به نظر میرسد برای حل این مشکل، برگزاری کلاسهای آموزشی صنایعدستی و آموزش رشتههای مختلف و کاربردی نظیر سفالگری در روستاهای مقصد گردشگری میتواند راهگشا باشد و زمینه را برای درآمدزایی بیشتر اهالی و جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها فراهم آورد.
اهمیت توجه بیشتر به گردشگری روستایی
ذائقه گردشگران در جهان در حال تغییر است و تمایل عمومی به سوی گردشگریهای ماجراجویانه و آشنایی با تجربههای متفاوت است. در دنیا انواع مختلفی از گردشگری عشایری و در کنار آن، اقامت در بومگردیها متداول شده است. در ایران نیز بیشتر گردشگرانی که به کشورمان میآيند فرهنگی هستند و به دنبال تجربه اقامت در هتلهای لاکچری نیستند. هدف این گردشگران اکثرا این است که مکانهای تاریخی را ببینند و با فرهنگهای محلی، سنتی و اصیل روستایی آشنا شوند.
با توجه به این شرایط برای ارائه هرچه بهتر فرهنگ بومی و سنتی روستاهای کشور به گردشگران علاقهمند میتوان مثل سایر نقاط جهان تمرکز بومگردیها را بر ارائه و معرفی هرچه بیشتر فرهنگ روستایی بر گردشگر گذاشت. برای مثال صاحب اقامتگاه بومگردی میتواند از گردشگر دعوت کند که در فرآیند کار روی زمین، دامداری سنتی و تهیه غذا با او به صورت محدود همکاری کند یا از نزدیک شاهد شیوه انجام این اقدامات توسط اهالی باشد. چنین روندی در دنیا معمول است و گردشگران در این زندگی مدرن و شهری شده، تمایل به رفتن به روستاها و تجربه زندگی واقعی روستایی را دارند.
در خصوص روستای گلفرج با توجه به باقی ماندن ۳۵خانوار در روستا هنوز این ظرفیت وجود دارد که گردشگر نظارهگر فعالیت کشاورزی و دامداری باشد و از نزدیک با مفاهیم و شیوه زندگی روستایی آن هم در روستایی حاشیهای و با سنن ریشهدار بیشتر آشنا شود.
در نهایت باید اذعان داشت که به نظر میرسد برای بهبود و ارتقای خدمات در بومگردیها، ارائه مشاورههای فنی و تخصصی به آنها و البته تعریف مشوقهایی از سوی دولت، میتواند راهگشا باشد و زمینه را برای ایجاد و تداوم اکوموزهها و بومگردیها در روستاهای کشور فراهم کند و مانع خالی شدن روستاها از سکنه شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد