15 - 09 - 2022
گسترش صداقت تا مرزهای جدید
صداقت اساس رابطه حکومت با حکومت شونده است. این مساله نه اعتباری است و نه مصلحتی یعنی حاکمیت نباید و به طور اخلاقی نمیتواند در مواقع تنگنا و بروز مشکلات پیچیده، صداقت را فدای مصالح و حفظ موقعیت خود کند چراکه صداقت خود جزیی از مصالح یک حاکمیت خوب است و با لکهدار کردن آن بخش مهمی از خوبی، مقبولیت و مشروعیت نظام سیاسی به مخاطره میافتد.
با این همه در مواقع بروز مشکلات پیچیده، عملکرد خطا و زیانهایی که از ناحیه انجام اشتباههای حکومت به کشور و حکومت شونده وارد میشود نخستین وظیفهای که فدا میگردد، صداقت است. در این باره حکومتها ادعا میکنند که برای حفظ آرامش و اعتماد مردم از گفتن حقایق پرهیز کرده یا بخشی از حقایق را بهگونهای دیگر به مردم منعکس کردهاند. البته این حکومتها توضیح نمیدهند که آیا حق دارند صداقت را زیر پا بگذارند و مصرفکننده واقعی و نهایی این بیصداقتی آیا حکومت است یا
حکومت شونده؟
برای چندمین بار از به قدرت رسیدن دولت روحانی، مقامات ارشد و علمای دینی همکاران دولت تدبیر و امید را به صداقت فراخوانده و با دروغگو خواندن دولت پیشین، ادامه ندادن راه دروغگویی دولت قبل را به دستاندرکاران اجرایی توصیه کردهاند. روشن است که پرهیز از دروغگویی نه فقط برای مقامات اجرایی که برای تمامی شهروندان و از جمله حکومتکنندگان واجب است. در حقیقت با دروغ گفتن، عدالت که وجه ممتاز حکومت اسلامی است زیرپا گذاشته و اسلامیت نظام
مخدوش میشود.
اما دروغگویی بجز در مسایل اقتصادی در سایر موضوعها نیز بد
و غیرقابل قبول است. مثلا اگر به اسم ترویج اخلاق و ارشاد، اهداف سیاسی دنبال شود یا به بهانه دفاع از ارزشها و دلواپسی برای کشور، منافع اقتصادی خود و همدستان هدفگیری شود دولت و حکومت نه فقط باید خود وارد اینگونه دروغگوییها نشود بلکه صداقت آن است که این دروغگوییها را نیز صادقانه افشا کند.
به این ترتیب صداقت با حکومتشونده تنها به راستگفتاری و راستکرداری حکومت محدود نمیشود بلکه دولت و در بعد وسیعتر حکومت وظیفه دارد دروغهایی را که به شهروندان عرضه میشود و حکومتشوندگان را فریب میدهد، برملا سازد و دروغگویان را رسوا کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد