یزد؛ وفاق ملی، وفاق استانی!

سیدحسین پایدار‌ اردکانی
روان بلند آیت‌الله سیدروح‌الله خاتمی شاد و یادش گرامی؛ آنجا که یک روز در خطبه‌های نماز جمعه استان یزد، وقتی بر لزوم تسریع دولت وقت در آبرسانی به این استان تاکید می‌کرد، استان یزد را قلب تپنده ایران‌زمین دانست و
به صراحت گفت که اگر قلب ایران از کار بیفتد، ایران از سرزندگی و بالندگی افتاده است.به تاریخ این سرزمین هم که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که سخن آن پیر فرزانه روشن‌ضمیر، سخنی بجا و شایسته است. یزد همواره در دل ایران و در میانه این فلات پر گفت‌وگو، مانند نگینی درخشیده و شکوه تمدن و فرهنگ را دوام بخشیده و سرود سبز زندگی را سروده و برای ایران به مانند قلبی همواره تپنده که نمادواره زندگی‌بخشی در سخت‌ترین اقلیم این سرزمین است، نقش‌آفرینی کرده است.استان یزد، بیش و پیش از آنکه از منابع و سرمایه‌های مادی و معدنی برخوردار باشد، سرشار از میراث‌های معنوی و سرمایه‌های اجتماعی گرانسنگی است که یزد را در پیشانی تاریخ جهان، عنوان‌دار و سربلند کرده و به راستی، سرمایه اصلی این استان، همین چیزهایی است که ما به آن سبک زندگی، باورها، داشته‌های معنوی و میراث به جای مانده فرهنگی از نیاکان و گذشتگان‌مان می‌دانیم و بر این باوریم که استان یزد، بدون این داشته‌های بی‌همتا، هرگز آن شکوه همیشگی خود را نخواهد داشت.امروز اما زمانه دیگری است و روزگار دیگری برای این استان در پرتو توسعه و استقرار صنایع و حرکت استان یزد به سوی صنعتی‌شدن و مدرنیته، رقم خورده است. باید ویژگی‌های زمانه امروز این استان را شناخت و در عرصه‌های گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و صنعتی و اقتصادی، آسیب‌ها و فرصت‌های این استان را واقع‌گرایانه و جامع و کامل دید و برای کاهش آسیب‌ها، از فرصت‌های برنامه‌ریزی‌شده بهره گرفت.تبارِ نویِ یزدی‌ها که جان و اندیشه‌شان سرشار از آن فرهنگ مهرآفرین ایران‌ساز است، امروز با هوشیاری و انگیزه و خواست بی‌مثال برای پیشرفت و حرکت بر مدار توسعه دانشورانه مبتنی بر فرهنگِ یزدی‌ها، عصر جدیدی را در این استان کویری پهناور و باشکوه و سرشار از تاریخِ گفتنی و شنیدنی، آغاز کرده‌اند و همه اینها بخش کوچکی از واقعیت‌های استان یزد امروز است. به هر گوشه این استان که نگاه کنید، از دروازه ورودی آن از سوی پایتحت که شهرستان اردکان است تا تفت و مهریز و میبد و هرات و مروست و تا ابرکوه و بافق و بهاباد و اشکذر، مردمان سرفراز این استان، خواستار پاسداشت این بزرگی‌ها و حرکت بر مدار راستی و درستی، برای سامان‌دهی به استان یزدی هستند که امروز، متاسفانه در کنار همه بزرگی‌ها و داشته‌ها، با کاستی‌ها و آسیب‌های نوظهوری نیز دست‌وپنجه نرم می‌کند.استان یزد، بزرگ است و به همین مقیاس، داشته‌های بزرگی نیز دارد و مشکلات آن هم به اندازه بزرگی خود آن است. طبیعی است که چنین استانی برای راهبری و مدیریت خود، به مدیرانی واقع‌نگر، خردورز، دانش‌محور، به‌روز، مردم‌مدار، اخلاق‌گرا و پایبند به فرهنگ و تاریخ این سرزمین و آشنا با فرازوفرودهای آن نیازمند است. مدیرانی که تجربه مدیریت بحران و عبور از آن با کم‌ترین هزینه را داشته و بدانند که چگونه باید این میراث به‌جامانده از گذشتگان را پاس بدارند.
این روزها که بازار بر شمردن نام‌ها برای انتخاب استاندار جدید یزد، داغ است، چه خوب است آنانی که دستی بر آتش مدیریت راهبردی این استان و تصمیم‌گیری برای آن دارند، به نکاتی که در این نوشتار عرضه شد نیز نگاهی بیندازند.
اکنون زمانه آزمون و خطا در استان یزد نیست. نمی‌توان این استان باشکوه و پهناور را با همه داشته‌ها و نداشته‌هایش، در بستر خطرپذیری‌های ماجراجویانه و انتخاب‌های لرزان رها کرد.
استان یزد، استانداری می‌خواهد، امتحان پس‌داده، سردوگرم چشیده، پرتوان، باتجربه، کاربلد و آشنا به همه زوایای این استان و کسی که یک‌سروگردن حتی از معاونان رییس‌جمهور و وزرای کابینه دکتر پزشکیان هم بالاتر باشد و درد را و درمان را، هر دو، بشناسد و توان به‌کارگیری همه نیروها برای مدیریت مناسب استان و حرکت به سمت تحول و اصلاح و رواج عدل و انصاف را داشته باشد.
استان یزد، باید الگوی وفاق استانی در زمانه‌ای باشد که وفاق ملی شعار دولت آن است و این امر تنها و تنها زمانی به‌دست می‌آید که مدیری شایسته که زیروبَم‌های سیاست و فرهنگ را بشناسد و کاملا مورد اعتماد دولت چهاردهم باشد، بر صندلی استانداری یزد تکیه زند.
استان بزرگ، استاندار بزرگ می‌خواهد و این امر، شدنی است و امیدوارم وفاق استانی در سایه انتخابی درست و شایسته شکل گیرد تا همه نیروها در جای خود و با جهت‌دهی مناسب در مسیر منافع عمومی استان و مردم شریف آن حرکت کنند، چراکه زمان، زمان تعلل و سستی نیست.
چشم ایران به استان یزد است و آنانی که به مسعود پزشکیان رای داده‌اند، می‌خواهند ببینند که نشانگر مدیریت یزدی‌ها در استان یزد، کدام نقطه را نشان می‌دهد. فردا، روز دیگری است و به یاری خداوند بزرگ، تابش آفتاب بر فلات مرکزی ایران، دورانی تازه در مدیریت استان یزد را نوید خواهد داد.