21 - 03 - 2020
۲×۲ میشود ۴۰ تا؟
نوشین علیپور- کجای کار ایستادهایم؟ این روزها همگیمان دچار رخوت و سستی شدهایم. انگار خون در رگهایمان منجمد شده و دیگر گردشی ندارد. حرکاتی روباتوار مانند مسخشدگان هری پاتر انجام میدهیم. خاطراتمان را از یاد بردهایم؛ اینکه که هستیم و چه هستیم.
از کجا آمدهایم و آمدنمان بهر چه بوده را کاملا یادمان رفته. حواسمان نیست چه میکنیم؟
کمی تلنگرلازم شدهایم. انگار معلمی لازم است تا کمی با صدایی بلندتر از معمول خواب خرگوشیمان را بپراند تا شاید بیدار شویم. اما چه معلمی از خودمان داناتر! ما که خود را فرهیخته و عالم دهر میدانیم.
گاهی اوقات معلمها هم از بس معلمی کردهاند یادشان میرود که به نوشتههای کتابها هم میشود عمل کرد. یادشان میرود که ۲×۲ میشود ۴ تا در حالی که میخواهند نتیجه ۴۰ بگیرند اما تلاشی به اندازه ۲×۲ انجام میدهند. زندگی مانند کفه ترازو است و هرچه بکاری میچینی. نمیشود که ما بدون هیچ تلاشی بخواهیم ره صدساله را یک شبه برویم. دنبال عصای جادویی میگردیم و نتیجه میشود؛ چوب جادو. همین حال امروز معلم بیعملی است که صرفا میداند اما دانشش نتیجهای در بر ندارد.
وقتی میخواهیم بهتر زندگی کنیم باید کاری متفاوتتر بکنیم مثلا اگر تا امروز ساعت ۷ صبح بیدار میشدیم از فردا ساعت ۶ صبح بیدار شویم.
باید ازخودمان بپرسیم که چه کارهایی میتوانم انجام دهم تا بهتر زندگی کنم؟
کمی به محاسبات زندگیمان دقت کنیم. آیا میخواهیم ۲×۲=۴۰ بشود؟ پس باید تلاش کنیم تا راههای صحیح را بیابیم.
۲×۱۰ یا ۵×۴ یا. . . . به تعداد آدمهای روی زمین راههای رسیدن به نتیجه مطلوب وجود دارد.
امیدوارم از امروز ۲×۲ زندگیمان درست جواب دهد.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد