6 - 07 - 2024
۷ محدودکننده بورس کدام است؟
یک فعال بازار سرمایه گفت: با توجه به فضای انتخابات ریاستجمهوری اسلامی ایران برای تعیین جایگاه رییسجمهور دولت چهاردهم صحبتهای کاندیدای دور دوم درخصوص مباحث صنعت و اقتصاد و علیالخصوص بازار سرمایه مواضع متعددی به همراه داشته است. آنچه تمامی مخاطبان فضای بازار سرمایه باید مشخصا بدانند آن است که مکانیسم بازار سرمایه براساس اصول کاملا منطبق بر علم مالی عمل میکند. در علم مالی بازار سرمایه آینه تمامقدی از اقتصاد و عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بازار است. هر آنچه در این بازار میبینیم آثار تمام آن رخدادهایی است که در اقتصاد کلان، سیاستهای کشور، صنعت و به طور خاصه ذات یک شرکت ناشر به وقوع میپیوندد.
به گزارش سنا، دانیال آستانه اظهار کرد: اینکه یکی از نامزدهای ریاستجمهوری اشاره به حمایت دولت از بورس میکند، عملا حرفی بیاساس و راهکاری ناکارآمد است. اینکه دولت بخواهد از بازار سرمایه حمایت کند، مدیریت معلول است و نه مدیریت علت. چطور ممکن است قید علت را بزنیم و مدام منابع سوختشدهای را صرف گذران روزهای موقت کنیم. حال بازار سرمایه ما پس از نوسانات سال ۱۳۹۹ خوب نیست. در سه سال گذشته، بازار سرمایه ایران در سایه محدود کردنهای بزرگی روزانه جان داده است و سرمایهگذاران منابع مالی خود را از سایه این محدود کردنها خارج کردهاند. رکود وسیعی در بازار سرمایه ایران حاکم شده و علت این رکود مشخصا موارد زیر بوده است:
1- مضیقه شرکتها در نقل و انتقال ارز به واسطه سختگیرانهتر شدن تحریمها در واردات مواد اولیه، فروش محصول، خرید ماشینآلات و تجهیزات و توسعه شرکتها.
2- قانونگذار سردرگمی که نوسانات تصمیمگیری او شبانهروزی، اقتصاد، صنعت و تجارت را دستخوش تغییر سیاست و رویه و تحمیل زیانهای هنگفت میکند.
3- محدودیتهای زیرساختی صنعت به دلیل بدعهدی دولت در وظایف ذاتیاش. صنایع کشور روزی ایجاد شدند که تعهد کشور به آنها تامین زیرساخت انرژی بوده ولی امروز همان رکن ساختاری بخش تولید را مجبور به سرمایهگذاری در ایجاد زیرساخت تولید کرده است. چرا پول سهامداران یک شرکت باید صرف وظایف ذاتی دولت شود؟
4- هزینهکردهایی از جنس وظایف ساختاری دولت و بودجه کشور، از منابع شرکتهای بازار سرمایه با اجبارهای مدیریتی سهامداران دولتی و شبهدولتی.
5- قیمتگذاری دستوری که صنعت ایران را با فلاکت محض و ناامیدی در آتیه بلندمدت روبهرو کرده است. روش قیمتگذاری که تنها رانت واسطین را فراهم کرده و دور از هر منطقی، آینده صنعت را در ابری تاریک فرو برده است.
۶- نرخ بهره سرمایهگذاری بدون ریسک در حدود سالیانه ۴۰درصد که جدا از آثار مخرب اقتصادی آن در فضای تامین مالی گرانقیمت صنعت، منابع سرمایهگذاران را صرف نوسانات نرخ بازار پول میکند. این منابع تورم سنگین بازار کالا و خدمات سالهای آینده را خواهد ساخت.
7- عدم وجود شفافیت در بازار به واسطه وجود اطلاعات نهانی. نمونه بارز رخداد پنهانی اردیبهشت ۱۴۰۲ هیچگاه فراموش نخواهد شد.
چطور انتظار داریم صاحب صنعت و دانش و سرمایه، داشتههایش را به باد این همه محدودیت بسپارد؟ چطور انتظار داریم سرمایهگذار سود بدون ریسک ۴۰درصدی را کنار بگذارد و با ریسکهای فاجعهآمیز به دنبال صرف ریسک پایین باشد؟
تاریخ مصرف صحبتهای عوامفریبانه درخصوص بورس یا به درستی بگوییم بازار سرمایه به پایان رسیده است. اگر کاندیدی صحبت از حل و فصل هفت سرفصل بالا نکند این یعنی به دنبال ساز و کار موقت بوده و عملا درک کاملی از مکانیسم بازار سرمایه و مفاهیم آن ندارد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد