7 - 04 - 2024
راهبردهای مقام معظم رهبری برای ارزیابی عملکرد دولتها
راهبردهای مقام معظم رهبری برای ارزیابی عملکرد دولتها
رضا حسینی- راهبردهایی که مقام معظم رهبری در سالهای اخیر درباره امور اقتصادی و تولیدی کشور تعیین و ارائه کردهاند بدون تردید همگی از پختگی لازم برای ایجاد پیشرفت در کشور و حصول توفیق و پیروزی بر دشواریها برخوردار است. در وهله اول ایشان همواره به موضوع مشارکت و حضور مردم در صحنههای مختلف از مشارکت در سرمایهگذاری گرفته تا برعهده گرفتن مسوولیتهای اجرایی توجه دارند. این توجه تاکتیکی و برای عبور از شرایط حاضر نیست بلکه مقام معظم رهبری حضور مردم را در صحنه اجتماع یک اصل میدانند و در تمامی زمانها به دولتها توصیه کردهاند نه فقط از رقابت با بخشخصوصی و فعالان اقتصادی پرهیز کنند بلکه راه را برای حضور بیدردسر و بیدغدغه بخشخصوصی در امور اقتصادی و تولید فراهم سازند.
ایشان در همین هفته گذشته در دیدار با کارگزاران نظام تاکید کردند: «یک نکتهای که در امر اقتصاد همیشه باید موردنظر مسوولان باشد، این است که انتظار مردم آن است که تصمیمها و اقدامهایی که مسوولان کشور در مسائل اقتصادی انجام میدهند، در زندگی آنها اثر محسوس و ملموس داشته باشد؛ این انتظار مردم است. کاری کنیم که این انتظار برآورده بشود؛ انتظار بجایی هم است. اینکه میگوییم «انتظار بجایی است» به خاطر همین نکتهای است که آقای رییسجمهوری هم اشاره کردند: «ظرفیتهای فوقالعاده کشور» که من چند مورد را یادداشت کردهام و طبق آمارهایی که به بنده دادهاند، به نظر من قابل توجه است؛ هم ظرفیتهای طبیعی، هم ظرفیتهای نیروی انسانی.» البته ایشان درباره حضور مردم در اقتصاد، به آسیبشناسی هم پرداختهاند و مثلا در دیداری که کارگزاران نظام با ایشان داشتهاند، تاکید کردهاند: «یک تصوری وجود دارد که اگر چنانچه مردم وارد عرصه اقتصاد بشوند، مدیریتها را به مردم بدهیم، این، دست دولت را میبندد، دست مسوولان دولتی را میبندد، این فکر درست نیست. وظایف باید تقسیم بشود بین مسوولان دولتی، مسوولان حکومتی و مردم. حالا دولتی که میگوییم، فقط دولت نیست بلکه بخشهای مختلف نیمهدولتی هم مثل دولتند، فرقی نمیکند. باید تفکیک قائل بشویم؛ یک وظایفی بهعهده دولت است، یک وظایفی بهعهده مردم است.»
راهبرد مقام معظم رهبری درباره حضور مردم و تقسیم کار میان حکومت و مردم، راهبردی روشن و شفاف است و دو پایه ستاد و صف را مورد توجه قرار میدهد. آشکار است که وظایف ستادی بهعهده دولت و وظایف صف و میدان بهعهده مردم است.
در اینباره ایشان تبیین فرمودهاند: «یک تعبیری را در یک گزارشی به بنده نوشته بودند، تعبیر بدی نیست: «جنبه ستادی و جنبه عملی». دولت در مسائل اقتصادی، ستادی عمل کند، هدایت کند. در مساله آمایش سرزمینی، مساله نوع فعالیت اقتصادی که باید هر جا انجام بگیرد، نظارت کند، مراقبت کند که تخلفی به وجود نیاید. عامل هم مردم باشند. مردم هم عمل اقتصادی را انجام بدهند یعنی تفکیک بین وظایف دولت و وظایف مردم. راه ورود مردم در عرصههای اقتصادی باید باز بشود. این، کشور را نیرومند میکند، اقتصاد را باثبات میکند.»
حضرت آیتالله خامنهای علاوه بر این به موضوع تاثیر سیاست خارجی در پیشبرد اهداف اقتصادی توجه زیادی دارند و اگرچه تاکید میکنند که «این نگاه، غلط، ارتجاعی و مربوط به ۱۰۰سال پیش است که چند کشور اروپایی همه کاره دنیا بودند اما امروز باید آن نگاه کهنه و مرتجعانه را کنار گذاشت و درک کرد که ارتباط با دنیا یعنی ارتباط با آفریقا، آمریکای جنوبی و آسیا که منابع عظیم ثروتهای انسانی و طبیعی هستند، ضمن اینکه ملاک ارتباطات بینالمللی، منافع و عزت ملی است و در ارتباطات، هم سلطهگری و هم سلطهپذیری نباید وجود داشته باشد.» با این همه ایشان تذکر میدهند که: «البته این را هم عرض کنیم که در مساله اقتصاد، عنصر دیپلماسی و عملکرد سیاست خارجی خیلی مهم و موثر است. ما در پیرامون کشورمان همسایههای متعددی داریم و در تعدادی از پیمانهای جهانی سهیمیم، شریکیم و میتوانیم از اینها استفاده کنیم؛ یک تحرک فوقالعاده دیپلماتیک در زمینه مسائل اقتصادی لازم است. البته باید تفاهمنامهها با کشورها را به قراردادهای ملی و اجرایی تبدیل کرد تا نتایج آنها در عمل مشخص و محسوس شود.»
از جمله دیگر نکات محوری که مورد توجه مقام مقام معظم رهبری قرار گرفته موضوع ظرفیتهای اقتصادی کشورمان است. ایشان تاکید میکنند که باید همپایگی میان ظرفیتها، امکانات و قابلیتهای کشور، با فعالیتها و جایگاه اقتصادی ایران وجود داشته باشد. مقام معظم رهبری در اینباره تاکید کردهاند: «جمعیت کشور ما تقریبا یکصدم جمعیت همه دنیاست، منتها سهم ما و کشور ما از منابع طبیعی حدود ۷درصد موجودی دنیاست یعنی منابع طبیعی ما نسبت به جمعیتمان در مجموع دنیا، ۷برابر بیشتر است، این خیلی فرصت مهمی است» در جای دیگری ایشان به ظرفیتها و امکانات کشور در حوزه کشاورزی هم توجه کرده و گفتهاند: «حدود ۳۷میلیون هکتار اراضی قابل کشاورزی در کشور هست. ۳۷میلیون هکتار اراضی قابل کشاورزی خیلی است! گاهی گفته میشود که آب در کشور کم است؛ راست است، ما کشور پرآبی نیستیم اما شیوههایی وجود دارد- که این شیوهها تجربه شده- که میتوان با همین آب موجود، همه این امکانات کشاورزی کشور را تامین کرد، آبیاری کرد و کشاورزی را واقعا رونق داد، رشد داد، پیش برد. مساله کشاورزی هم در کشور خیلی مهم است.» این موارد بیانگر آن است که مقام معظم رهبری علاوه بر تولید صنعتی به موضوع مهم منابع طبیعی و بخش راهبردی کشاورزی هم عنایت ویژهای دارند و میدانند که باید مساله تولید و تامین غذا به موضوعی راهبردی در کشور تبدیل شود. در کنار این تواناییها و ظرفیتها، مقام معظم رهبری به موانعی که باعث کندی حرکت به سوی پیشرفت میشود، هم توجه ویژهای مبذول میکنند مثلا در مورد سختیهایی که بر ایران تحمیل و مانع از رسیدن به نقطه مطلوب در تولید و اقتصاد شده، توضیح میدهند: «بعضی از موانع بیرونی است؛ مثل همین تحریمها، تهدیدها، محدودیتهای فراوانی که وجود دارد، سختگیریهایی که در کار تجارت ما، در به دست آوردن امکانات لازم برای تولید ما هست؛ سختگیری هست دیگر، سختگیریهای جدی وجود دارد. من یک وقتی گفتم که یک تشکیلات ویژهای ایجاد میکنند برای اینکه مراقبت کند که ایران در کجا میخواهد سرمایهگذاری کند، با کجا دارد معامله میکند که بروند جلویش را بگیرند یعنی چند سال است که یک چنین کارهایی دارد انجام میگیرد. این موانع وجود دارد.» با این حال رهبری این موانع را قابل برطرف کردن یا دستکم، تقلیل دادن اثر میدانند. آنجا که رهبری میگویند: «البته همین موانع را هم میشود کم کرد، هم میشود کماثر کرد. بعضی از همین موانع، در کنار تاثیرات منفی، تاثیرات مثبت هم داشته. تولیدکنندگان و کارآفرینان کشور اینجا آمدند، در حسینیه با بنده ملاقات داشتند، تعدادی- ده پانزده نفر- صحبت کردند؛ بعضی از اینها صریحا گفتند که اگر چنانچه این تحریم نبود، ما این پیشرفت را نمیتوانستیم به دست بیاوریم؛ این را صریح اینجا گفتند چون دستمان از بیرون کوتاه بود، به فکر خودمان، به تواناییهای خودمان فشار آوردیم، به اینجا رسیدیم یعنی بنابراین گاهی هم همین موانع، اثر مثبت میبخشد و به کشور کمک میکند.» مقام معظم رهبری فراموش نمیکنند که آنچه در بیرون از کشور رخ میدهد، اگرچه واقعی و انکارناپذیر است اما در عین حال موانع داخلی که ناشی از سوءمدیریت، ناکارآمدی و… است، مهمتر و تاثیرگذارتر است. ایشان در تبیین این نکته میفرمایند: «لکن بعضی از موانع هم انصافا موانع درونی خود ماست؛ کمکاری داریم، مثلا یک مواردی بیدقتی داریم و کمانگیزگی نشان میدهیم. گاهی دچار آفتهای شخصی میشویم، دچار آفتهای روحی میشویم. مدیر اگر به فکر محبوبیتطلبی باشد، به فکر جلوه کردن در چشم افراد باشد، مساله کار را، اهمیت کار را در نظر نگیرد، خب این ضربه میزند دیگر؛ اینها برکت کار را از بین میبرد. یا اینکه به فکر مناصب آینده باشد. امروز در یک منصبی قرار داریم، جوری حرکت کنیم که خودمان را برای یک منصب بالاتر آماده کنیم؛ خب این ضربه میزند. اینجور فکر کردن، اینجور کار کردن، اینجور حرکت کردن، ضربه میزند؛ برکت کار را از بین میبرد؛ اینها هم جزو موانع کاری ماست.»روشن است که نکاتی که مقام معظم رهبری در دیدارهای گوناگون در خصوص ریلگذاری و راهبردسازی برای فعالیتهای اقتصادی بیان کردهاند، در واقع مانیفست و اصول بیبدیل برای رسیدن به اهداف بلند اقتصادی کشورمان است. این اصول همچنین به جناح و گروه سیاسی دولتهایی که در کشورمان بر سر کار میآیند و قدرت اجرایی را دست میگیرند، ارتباطی ندارد. چه، مثلا در مورد همکاری با همسایگان و استفاده از ظرفیتهای اقتصادی منطقه غرب آسیا و نیز ظرفیتهایی که در منطقه اورآسیا نهفته است و ایران به راحتی میتواند از آن بهرهمند شود، هم برای دولتهای اصولگرا و هم برای دولتهای اصلاحطلب، الی تعیینکننده و قابل توجه است. از این بابت یکی از کارنامههایی که میتوان در مورد میزان موفقیتهای دولتها در ایران ارائه داد، میزان دوری یا نزدیکی به اجرای منویات اقتصادی مقام معظم رهبری و پایبندی به اجرای راهبردهایی است که ایشان تعیین فرمودهاند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد