2 - 11 - 2024
مرد 5/1تریلیون دلاری امارات در دوحه به دنبال چیست؟
محمدرضا ستاری
یکشنبه هفته گذشته شیخ طحنون بن زاید فرزند بنیانگذار امارات و مشاور کنونی امنیت ملی این کشور برای سومینبار در سالجاری به دوحه سفر و با امیر قطر دیدار کرده است. بررسی و رصد اخبار مربوط به این سفر بیشتر انعکاسدهنده عزم دو کشور برای نزدیکی متقابل و همچنین تقویت روابط دوجانبه است اما در لابهلای خطوط اهداف چنین سفرهایی که به صورت بیسابقهای در طول 10ماه گذشته سه مرتبه صورت گرفته، حاکی از پیگیری یک روند مهم از سوی رهبران دوحه و ابوظبی است.
آنچه میدانیم شیخ طحنون فارغ از اینکه معاون حاکم دوبی و همچنین مشاور امنیت ملی امارات است اما در پشت پرده خاندان حاکم بر امارات نقش ویژهتری برعهده دارد؛ اینکه او به عنوان بانک خانواده بنزاید شناخته میشود و تقریبا تمامی داراییهای خصوصی و دولتی در این کشور را کنترل میکند. بههمین خاطر است که او نهتنها در میان رهبران خاورمیانه بلکه در سطح بینالمللی نیز اعتبار و نفوذ فراوانی دارد به طوری که بسیاری از سیاستمداران، مدیران و صاحبان سرمایه از سراسر نقاط دنیا به این امید به امارات سفر میکنند که بتوانند حتی برای چند دقیقه هم که شده با او جلسه داشته باشند چراکه طبق گزارشی که اخیرا خبرگزاری بلومبرگ منتشر کرده، شیخ طحنون به مرد 5/1تریلیون دلاری امارات شهرت دارد و هرگونه مناسبات تجاری و سیاسی در این کشور به واسطه جایگاه امنیتی و اقتصادی که شیخ طحنون دارد قاعدتا از طریق چراغ سبز وی امکانپذیر خواهد بود.
در همین راستا سفر شیخ طحنون برای سومینبار در طول یکسال گذشته به قطر نشان میدهد که میان دو کشور مناسباتی فراتر از توافقات اقتصادی یا سیاسی معمول در جریان است. در واقع شواهد نشان میدهد در روزهای سخت خاورمیانه و شرایط ویژه ژئوپلیتیکی در جهان، قطریها از یکسو یکی از برندگان اصلی جنگ اوکراین بوده و از سوی دیگر در متن مذاکرات دیپلماتیک جنگ غزه قرار دارند. علاوهبر این اماراتیها که اکنون به صورت چراغ خاموش در تحولات یمن، سودان و لیبی حضوری فعال دارند، نهتنها در جنگ اوکراین مناسبات خود را به صورت همزمان به روسیه و غرب به صورت متوازن پیگیری میکنند بلکه در راستای تنوع بخشی به اقتصاد خود به شدت به مسکو و پکن نزدیک شده و تبدیل به یکی از شرکای مهم این دو کشور در منطقه خاورمیانه شدهاند.
شواهد نشان میدهد در حالی که حدود پنج سال پیش امارات به همراه عربستان و برخی دیگر کشورهای عربی به روند محاصره قطر پیوسته بود، حالا در روزهای جنگی و حساس خاورمیانه نهتنها مناسبات خود را با دوحه عادیسازی کرده بلکه به دنبال آن است که در بینظمی موجود حداکثر بهرهبرداری لازم را از لحاظ ژئوپلیتیکی و اقتصادی داشته باشد.
این موضوع از آنجا حائزاهمیت است که کشورهای عربی حوزه خلیجفارس برخلاف قواعد بازی در خاورمیانه که منازعه، تعارض منافع و صلح مسلح اصول بنیادین آن را تشکیل میدهد در حال در انداختن طرحی جدید برای آینده مناسبات منطقهای و بینالمللی خود هستند تا همزمان با اینکه وزن ژئوپلیتیکی خود را تقویت میکنند، نشان دهند در روابط خارجی نه دوستان دائمی و نه دشمنان دائمی بلکه تنها منافع دائمی حرف نهایی را میزند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد