22 - 05 - 2018
آبیها خندیدند، اما سرخها هم گریه نکردند
حمیدرضا صدر به فینال جام حذفی ۲۰۱۸ انگلیس پرداخته است. رنگ روز قرمز بود یا آبی؟ منچستری بود یا لندنی؟ به مورینیو تعلق داشت یا کونته؟... احتمالا هیچ کدام، هیچ کدام. مردان پیروز خندیدند، اما شکستخوردهها هم گریه نکردند. فینال ۲۰۱۸ جام حذفی این بار طعم نبرد مرگ و زندگی نداشت و پیروزی چلسی مردان بریج را رستگار نکرد. هر دو تیم فصل را با سیاههای از بازیهای «ملالآور» و «متوسط» دور از اعتبار ثروت و ستارههایشان سپری کرده بودند. یونایتد در رده دوم ایستاده بود، ولی نوزده امتیاز پایینتر از سیتی خفتبار بود. چلسی به عنوان قهرمان پارسال به رده پنجم قناعت کرده و حتی یک بار هم طعم صدرنشینی را نچشیده بود. دیدارهای آخر پیش از فینال دو تیم بازتابنده آن متوسطزدگی بودند. یونایتد به تساوی بدون گل برابر وستهام و پیروزی تک گله مقابل واتفورد دست یافت و چلسی پس از تساوی یک – یک برابر هادرزفیلد مقابل نیوکاسل با سه گل زانو زد.
در کنار همه اینها چیزی از جام حذفی رخت بسته توصیف نکردنی. جام حذفی دیگر گل سرسبد رقابتهای فوتبال انگلیس نیست و جادویش را برای بزرگان در تب و تاب «راه یافتن و نیافتن به لیگ قهرمانان» از دست داده. حالا قرار گرفتن در رتبه چهارم لیگ بااهمیتتر از فتح جام حذفی شده.
پیش از دیدار نهایی ۲۰۱۸ ، بزرگان طی ده فینال آخر جام حذفی چند بار با هم روبهرو شدند؟ فقط دو بار: چلسی و لیورپول در ۲۰۱۲ و چلسی و آرسنال در ۲۰۱۷. سایر فینالها با حضور یکی از آن کوچولوهای شگفتآفرین سپری شده بود. با پورتسموت، استوکسیتی، ویگان، هالسیتی، آستونویلا و کریستالپالاس. فینالهایی که سوای پیروزی ویگان برابر سیتی، خاطره ماندگاری برجای نگذاشتند. در رقابتهای این فصل جام حذفی، آرسنال فاتح پارسال با دریافت چهار گل برابر ناتینگهام فارست سقوط کرد، منچسترسیتی با یک گل برابر ویگان کوچک حذف شد و لیورپول در آنفیلد برابر وست بروم که طی پنج ماه فقط یک بار پیروز شده بود با دریافت سه گل سقوط کرد.
همه انتظار نبرد شطرنجگونه فشردهای را میکشیدیم و آن چه نصیبمان شد همان حداقل فاصله بود. نیمه بیهیجان اول چنان ترکیبی داشت. نیمهای با تکگل هازارد از روی نقطه پنالتی برای چلسی که سرنوشت نهایی را هم رقم زد. گلی یادآور خاطرههای تلخ ماههای واپسین مورینیو در چلسی که هازارد به او پشت کرده بود. پاس فابرگاس برای هازارد با چرخش صد و هشتاد درجهای نامتعارف جونز برای دفع توپ همراه بود. جونز که مورینیو او را به اریک بیلی ترجیح داده بود. جونز که هازارد را به زمین کوفت تا مایکل الیور نقطه پنالتی را نشان دهد. جونز که یکی از طرفداران یونایتد در توصیف حرکتش برابر هازارد به تلخی و عاری از ترحم نوشت: یک اسب کور بهتر از مدافع ما واکنش نشان میداد... هازارد ضربهاش را با خونسردی نواخت و هم دخیا را مغلوب کرد و هم مورینیو را. نمایش جونز هشداری به گرت ساوت گیت مربی تیم ملی انگلیس هم بود، جایی که جونز باید برابر بلژیک و هازارد به میدان رود.
ولی یونایتد در خط حمله هم لنگید و در یکسوم آخر زمین چلسی در نیمه نخست ناامید کننده ظاهر شد. سانچز در آن نیمه فقط یازده بار به توپ ضربه زد، یک بار کمتر از دخیا. او در نیمه دوم پویاتر شد و گل بر باد رفتهاش به دلیل آفساید آه از نهاد سرخها درآورد. با این وصف جای خالی لوکاکو پر نشد و جناح راست یونایتد که هررا در آن قرار داشت و هازارد در آن ترکتازی میکرد پاشنه آشیل باقی ماند. ورود همزمان لوکاکو و مارسیال جای راشفورد و لینگارد گره کور منچستریها را باز نکرد و پوگبا آن فرصت طلایی را از دست داد. کورتوا بی لغزش باقی ماند و تعویض عجیب – ورود ماتا جای جونز – هم کارساز نشد. مورینیو در پایان دیدار بی اشاره به رویکرد منفیاش نق زد و گلایه کرد. مردانش را تیم برتر خواند و تیمش را شایسته پیروزی.
از نگاه مورینیو قرار بود یونایتد در بیستمین فینال جام حذفیاش با سیزده قهرمانی کنار آرسنال قرار بگیرد، ولی چلسی با این پیروزی با هشت بار بالا بردن جام حذفی کنار تاتنهام در رده سوم فاتحان جام حذفی ایستاد. قرار بود مورینیو که با چلسی در ۲۰۰۷ جام حذفی را بالا برده بود پس از هربرت چاپمن با هادرزفیلد و آرسنال و همین طور بیلی واکر با شفیلد ونزدی و ناتینگهام فارست، سومین مربی شود که با دو باشگاه، جام حذفی را فتح کرده، ولی کونته بود که برای دومینبار پیاپی در فینال جام حذفی مغلوب نشد و طی دو فصل در بریج هم لیگ برتر را فتح کرد و هم جام حذفی را.
آیا این آخرین حضور کونته روی نیمکت چلسی بود؟ هر چه باشد چلسی، چلسی است... اگر آری، او از شکنجهای که طی ماههای اخیر چهرهاش را دژم و چروکهای صورتش را عمیق کرده رهایی یافته و چلسی هم طی پنج سال پس از بنیتس، مورینیو، هیدینگ و کونته دنبال مربی دیگری افتاده.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد