23 - 12 - 2022
آزمون جان کری
مهران کرمی
باراک اوباما برای دور دوم ریاستجمهوریاش دست به خانهتکانی زده و دو پست کلیدی کابینهاش را
… به دست تغییر سپرده است؛ مهمترین تغییر در این میان، رفتن خانم هیلاری کلینتون و معرفی سناتور جان کری به جای وی است.
اوباما جان کری را سیاستمداری کارکشته معرفی کرد که تجربیات لازم را در برخورد با روسای جمهور و نخست وزیران کشورها در کارنامه خود دارد. جان کری نامزد شکست خورده ریاستجمهوری در انتخابات سال ۲۰۰۴، سیاستمداری است که هم تجربه حضور در جنگ ویتنام را دارد و هم تجربه دو دهه حضور در سنا و کمیته روابط خارجی. تجربه کهنه سرباز بودن از جان کری سیاستمداری ساخته که مخاطرات و هزینههای دست به ماشه شدن را برای سیاست خارجی ایالات متحده ملموستر میکند. جان کری در بین سیاستمداران حزب دموکرات دارای نگاهی متوازنتر از سلف خود هیلاری کلینتون است که میتواند نقش موثری در حل بحرانهای جهانی ایفا کند و از بار انتقادات به سویههای نامتوازن سیاست خارجی آمریکا در مناطقی چون خاورمیانه کم کند. در عین حال سابقه نظامی رییس آینده دیپلماسی آمریکا به او وجاهتی میدهد که جمهوریخواهان سنا را بر خلاف گزینه قبلی(خانم سوزان رایس) به تایید این انتخاب ترغیب میکند. هرچند اصول سیاست خارجی یک کشور همچون آمریکا با آمدن و رفتن یک وزیر یا رییسجمهور چندان تغییر اساسی نمیکند ولی حضور جان کری به عنوان سناتوری آشنا به قواعد بینالمللی در وزارت خارجه آمریکا میتواند هزینههای کمتری برای آمریکا داشته باشد مشروط بر اینکه فشار محافظهکاران کنگره آمریکا از حزب رقیب و نیز رادیکالهای حزب دموکرات او را به دام سیاستهای تکراری دولت آمریکا در حلوفصل یکسویه مناقشات بدون در نظر گرفتن منافع دیگر کشورها نکشاند.
کابینه دوم اوباما با حضور جو بایدن و کری دارای ترکیبی است که نشاندهنده جهانگرایی بیشتر آمریکا و تمرکز بیشتر بر سیاست خارجی است اما در عین حال نمیتوان موانع پیشروی دیپلمات ارشد آینده ایالات متحده را دستکم گرفت که مهمترین آنها ذهنیتی است که از سیاستهای مخرب آمریکا به ویژه در ۱۲ سال گذشته در برخورد با موضوعات جهان اسلام به جا گذاشته است. جان کری در مهمترین گام باید بتواند راهی برای تعامل با جمهوری اسلامی ایران بردارد که سیاستمداران آمریکایی از آن به عنوان بزرگترین مشکل خود یاد میکنند. ادامه سیاست تحریم و گذاشتن همه گزینهها روی میز میتواند کار را برای رسیدن به توافقی که آمریکا را از گردابهای منطقهای خارج کند، دشوارتر از پیش سازد و چنانچه او نتواند راهحلی برای این مشکل بیابد، این ذهنیت سنگین بر بیاعتمادی متقابل دو کشور بیش از پیش خواهد افزود. مشکل دیگر
دیپلماسی محور اوباما، بایدن و کری پدیدهای دردسرساز به نام نتانیاهو است که برخلاف تعهدات اسلافش همچنان به شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی ۱۹۶۷ ادامه میدهد و گفتوگوهای صلح را به بنبست کشانده است. تقارن خودسریهای نتانیاهو با برآمدن حکومتهای مردمی در جهان عرب و افزایش نقش مردم مسلمان که با تفکر صهیونیسم مخالف هستند همچنان رسیدن به راهحلی مسالمتآمیز را در منطقه دور از دسترس نگه داشته و جان کری باید راهی برای مهار کردن اسراییل و راضی کردن اسلامگرایان نوظهور در مصر و دیگر کشورهای منطقه بیابد. سومین مشکل اساسی دیپلماسی منطقهای آمریکا به بحران سوریه برمیگردد که اگرچه ممکن است در کوتاهمدت بتوان راهی برای آن یافت ولی هرگونه ورود مستقیم دولت اوباما به آن میتواند توازن منطقهای را میان دوستان ایالات متحده بر هم زند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد