29 - 10 - 2024
اثر تاریخی دورریز ندارد
نادر نینوایی- هفته گذشته انتشار تصاویر تپهای از خردهسفال و آجرهای لعابدار در اداره میراث فرهنگی کرمانشاه خبرساز شد و نقدها و گلایههایی جدی را از سوی فعالان میراث فرهنگی بهدنبال داشت. آنطور که رسانه «میراثباشی» برمبنای گزارشی ارسالی نوشته، آثاری از ادوار مختلف در لابهلای آشغال و دورریزهای ساختوساز اداره میراث فرهنگی کرمانشاه وجود داشته است.
در این گزارش آمده است: «مدتی است به میراث فرهنگی کرمانشاه رفتوآمد دارم. برای اولین بار در طی مسیر به سمت یکی از قسمتهای اداره که با انبوهی از کاشیها در لابهلای زبالهها و سبدهای آتش گرفته محصور شده بود کشیده شدم… . پرسوجو کردم، گفتند کاشی های تکیه معاونالملک است!.»
خبرنگار «جهان صنعت» برای بررسی بیشتر موضوع و حواشی آن ماجرا را با معاون میراث فرهنگی کرمانشاه در میان گذاشت و وی مربوط بودن اشیای مورد اشاره به تکیه تاریخی و ثبت ملیشده معاونالملک را به کل رد کرد و در خصوص خردهسفالها نیز گفت: این سفالها صرفا ارزش مطالعاتی داشتهاند و مطالعات مربوط به آنها نیز انجام پذیرفته است.
در این خصوص اما یک استاد دانشگاه و باستانشناسان برجسته کشور به «جهانصنعت» گفته که در باستانشناسی چیزی بهنام دورریز وجود ندارد و باید در نظر داشت که ممکن است در سالهای آتی فناوریای ایجاد شود که بتواند با آنالیزِ دقیقِ همین خردهسفالها، اطلاعاتی جدید درخصوص شیوه زیست، معیشت و نکات با اهمیت زندگی گذشتگان را استخراج کند. با توجه به این استدلال به نظر میرسد که اقدام بهینه، نگهداشتن خردهسفالهای تاریخی در بانک سفال و یا مخازن مخصوص است.
توضیحات معاون میراث فرهنگی کرمانشاه
کیومرث خانیلعلآبادی، معاون میراث فرهنگی کرمانشاه، درخصوص عکسهای منتشرشده از خردهسفالها و اشیای تاریخی در اداره میراث فرهنگی کرمانشاه به «جهانصنعت» گفت: در حوزه باستانشناسی زمانی که حفاری انجام میشود، تعداد محدودی سفال کشف میشود، این سفالها مربوط به بخشهای مختلف از جمله دسته، لبه، بدنه و کفه ظروف سفالی هستند. از هر نمونه دو یا سه مورد به اداره میآید و مابقی در سر جای خود و در محوطه تاریخی باقی میماند. در واقع باستانشناسان چند عدد از این سفالها را بهعنوان سفالهای مطالعاتی به اداره میراث فرهنگی میآورند. براساس این تکهها طراحی سفال و عکاسی انجام میشود و اطلاعات بهدستآمده در گزارش میآید. این سفالهایی که به اداره میآید اما صرفا ارزش مطالعاتی دارد و بعد از انجام مطالعه از رده خارج میشوند. معمولا رویه به این شکل است که این سفالهای باقیمانده را یا روی سایت محل اکتشاف برده و دفن میکنند و یا دور میریزند. یک فرد اما که گویا قصد داشته خودش را نشان دهد، تعدادی عکس را از جایی که وی اصلا نباید میرفته و از داخل محوطه اداره میراث کرمانشاه میگیرد. این در حالی است که اداره در حال تعمیرات بوده و قرار بر این بوده است که این سفالها جابهجا شده و بهجای دیگری منتقل شوند.
وی درخصوص کاشیهایی که گفتهشده در اداره میراث فرهنگی کرمانشاه قرار داشته است نیز گفت: این کاشیها اصلا مربوط به تکیه معاونالملک که در فضای مجازی ذکرشده، نبودهاند. سال 1384 یا 1385 من ناظر یک پروژهای به اسم مقبره «آلآقا» بودم. در نظر داشته باشید که در افکار عمومی تصور رایج بر این است زمانی که یک کاشی آبیرنگ میبینند فکر میکنند که مقدس است. برنامه ما این بود که کف مقبره را آجرفرش کنیم که با یک کُپه خاک مواجه شدیم و قرار بود که این کُپه خاک را از محوطه مقبره جابهجا کنیم و به بیرون انتقال دهیم که مشاهده کردیم تعدادی موکت لاستیکی هم آنجا در زیر خاک وجود دارد. وقتی موکتهای لاستیکی را باز کردیم دیدیم که تعداد زیادی کاشی در آنجا وجود دارد که اصلا ربطی به تکیه معاونالملک ندارد و اصلا مشخص نیست از کجا به این مقبره منتقل شدهاند. متولی مجموعه نیز اطلاعی نداشت که این کاشیها از کجا آمده است. در نهایت بهسبب آنکه مشکلی پیش نیاید و کسی تصور نکند یک بنای تاریخی برایش مشکلی پیش آمده و این کاشیها مال آنجاست، آنها را به اداره میراث فرهنگی کرمانشاه منتقل کردیم و الان 25سال است که این کاشیها در اداره هستند.
معاون میراث فرهنگی کرمانشاه در پاسخ به این پرسش که اگر این کاشیها ارزشی ندارند چرا آنها را دور نریختهاید، گفت: اداره میراث فرهنگی کرمانشاه، اداره کاملی نیست. این اداره در گذشته ساختمان موزه منطقهای غرب کشور بوده است که از سال 1353 تاکنون قرار است تکمیل شود و در واقع یک انبار است. اینها حتی کاشی هم نیستند و تعدادی آجر لعابدار، تعدادی سنگ لاشه و مقداری آجرهای معمولی هستند اما فردی که این عکسها را منتشر کرده شاید بهسبب لجولجبازی یا اینکه تحریکشده بر علیه مدیرکل میراث فرهنگی کرمانشاه بنویسد، این کار را کرده است. من به حراست اداره نیز گفتم که این مشکل از خود ماست و جایی که انبار دپو و ضایعات ساختمانی قرار داشته است نباید اجازه ورود به کسی داده شود.
رد ادعای دورریز داشتن آثار تاریخی
دکتر محمداسماعیل اسمعیلی جلودار، رییس انجمن علمی باستانشناسی ایران و شورای پژوهشی و فناوری موسسه باستانشناسی دانشگاه تهران ضمن تاکید بر اینکه نمیتواند بدون بازدید دقیق راجعبه اشیای موجود در اداره میراث فرهنگی کرمانشاه صحبت کند به ذکر رویه کلی درخصوص آثار اکتشافی در کاوشهای باستانشناسی پرداخت.
وی در توضیح رویههای کلی درخصوص آثار اکتشافی در پژوهشهای باستانشناسی با ذکر اینکه اشیای بهدستآمده در یک تقسیمبندی کلی به دو گروه اشیای موزهای و اشیای مطالعاتی قابل تقسیم هستند به «جهانصنعت» گفت: در باستانشناسی چیزی بهنام «دورریز» نداریم و در واقع شاید بهسبب نبود امکانات و بودجه کافی جهت نگهداری یافتههای سفالین که فراوانی آن بسیار بالاست سنتی از قدیم وجود داشته که برخی این خردهسفالهای باقیمانده را در سایت محل اکتشاف دفن میکردند و اکنون نیز این رویه ادامه دارد. اما اگر مجموعه قطعات سفالی مستندنگاری و عکاسیشده و به امین اموال اداره یا موزه تحویل داده شود، در مرحله بعد این مجموعه باید برای نگهداری بلندمدت به محلهایی که به این منظور تعریف شده است منتقل شوند. انبار موزه یا اداره و یا در برخی مکانهای پژوهشی نظیر موسسه باستانشناسی دانشگاه تهران یا موزه ایران باستان «بانک سفال» وجود دارد که اشیا برای مطالعات تکمیلی بعدی باید به این اماکن منتقل و نگهداری شوند. در این بانک سفال در واقع سفالهایی که خواه مربوط به کاوش و خواه بررسی باستانشناسی محوطههای باستانی باشد و مستندنگاری شده و یا در مرحله ثبت قرار دارند با ذکر مشخصات کامل نگهداری میشود.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران در ادامه افزود: هدف از نگهداری این سفالها انجام مطالعات تکمیلی و آزمایشگاهی پس از زمان کوتاه کاوش یا بررسی باستانشناسی است. همچنین در این مرحله اگر محققی بخواهد آزمایش بینرشتهای روی مواد فرهنگی از جمله سفال انجام دهد و یا مطالعه مجددی صورت بگیرد با کسب اجازه از سرپرست کاوش یا بررسی باستانشناسی و مرکز متولی آن، این اقدام انجام خواهد گرفت.
اسمعیلی جلودار در ادامه گفت: توجه داشته باشید وقتی که مجموعه قطعات سفالین بهویژه در زمان بررسی سطحی محوطهای باستانی نمونهبرداری میشود و به قولی از سطح محوطه برداشته میشود بخشی از داشتههای فرهنگی سطح محوطه خالی از اثر شده است. اگر قرار باشد خردهسفالها دور ریخته شود دسترسی محققین به این یافتههای ارزشمند که کلید گاهنگاری محوطههاست و سند تاریخی بودن و بهنوعی شناخت کامل آن محوطه است، از بین خواهد رفت و برای دسترسی دوباره به یافتهها و انجام کاوش هم صرف هزینه و بودجه کافی ضروری است که همیشه این شرایط فراهم نیست. همچنین در صورت عدم مستندنگاری محل دفن یافتههای سفالین مدفونشده در خود محل و یا حتی انتقال آن به محلی غیر از محل کشف آن بهدلیل یک سهلانگاری یا واقعهای غیرقابل پیشبینی (نظیر از دست دادن بخش بزرگی از بایگانی اطلاعات کاوشهای باستانشناسی که اخیرا در زمان جابهجایی مرکز اسناد پژوهشکده باستانشناسی به شیراز رخ داد)، ممکن است مستندات این یافتهها نابود شده و حتی ممکن است سالها بعد که باستانشناسان محل دورریزها را بررسی کنند، گمراه شوند و حتی اگر باستانشناس حرفهای نباشد ممکن است محل کشف سفالها را بهعنوان محوطه تاریخی به ثبت برساند!
وی افزود: وجود بانک سفال در موسسه باستانشناسی دانشگاه تهران و موزه ملی ایران و برخی مراکز پژوهشی دیگر باعث می شود تا محققان، دانشجویان و پژوهشگران بعد از سالها از زمان کشف سفالها، امکان مطالعات با هدف بازنگری و پاسخ به سوالات پژوهشی با امکانات آزمایشگاهی و بینرشتهای را داشته باشند و نظریات گذشته را اصلاح و بهنوعی دریچه نوینی را به موضوع باز کنند، امری که امروزه در تمام دنیا در حال انجام است.
این دانشیار باستانشناسی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که خردهسفالهایی که امکان سرهم کردن آنها وجود ندارد و کار مطالعاتی آنها هم پایان پذیرفته است را چه میکنند، گفت: با توجه به پیشرفت علم و فناوری و رویکردهای نوین، پایانی برای مطالعات آزمایشگاهی و میانرشتهای در باستانشناسی قابلتصور نیست. از طرفی بهجز برخی کاوشهای مهم که در سالیان اخیر انجام شده است، اکثر پروژههای باستانشناسی نسبت به قطعات سفالین بهدلیل کمبود بودجه بیتفاوت هستند. امید که این یافتههای ارزشمند در مکانهایی نظیر بانک سفال نگهداری شوند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد