23 - 12 - 2019
اشتباهات سرنوشتساز
امیر بهلولی*- پس از نابودی سرمایه اجتماعی و گسترش فردگرایی در جامعه نمیتوان به تعهد افراد امید داشت. در حقیقت رویاپردازی بهتر است تنها با سخن گفتن صورت نگیرد چرا که پس از گذشت سالهای متمادی، شمارش ستارهها امکانپذیر است. بیان موضوعاتی که هیچ دستاوردی ندارند بهتر است از دستور کار خارج شوند تا کوچک شمردن و تمسخر سایرین بیش از پیش نمایان نشود.
سیاست خوداتکایی و تقابل با دشمنان در شوروی سابق نتیجه گرفت اما در اختیار بودن امکانات مختلف یک فاکتور کلیدی است. خوداتکایی و تعریف داستانهای حماسی در کشوری که مردم آن به منظور رفع نیازهای مختلف خود با مشکل مواجه هستند همانند تدریس فلسفه برای کودکان خردسال است.
ایران امروز شاید دوست داشته باشد که همه چیزش را به صورت بومی خلق کند و در عین حال تلالو یک تمدن قابل تحسین را در خود مشاهده کند اما به دست آوردن هر چیزی امکاناتی میخواهد. به عنوان مثال در کشوری که چاپلوسی و تملق با واکنش خاصی همراه نمیشود، افراد پست و فرومایه به سادگی سطوح بالاتر را تجربه میکنند در حالی که هر دستاوردی نتیجه اعمال خودمان است. در کشوری که اسطورههایش دستاورد خاصی برای دیگران ندارند، استعدادیابی افراد در دستور کار قرار میگیرد تا اسطورههای بدون ثمر بیش از پیش خلق شوند! در چنین فضایی تقریبا تمام جامعه خود را عادی فرض میکند و اسطورههای پوشالی در پوست خود نمیگنجند! در حقیقت میتوان کار جهادی و انقلابی را مورد تاکید قرار داد چرا که آحاد مختلف جامعه سرشار از انرژی و امید هستند! قصه گفتن مشکلی را حل نمیکند. به همین دلیل بهتر است ارزیابی برخی رویکردها مورد توجه قرار گیرند.
در دورانی که نرخ ارز نباید بیش از حد کاهش یابد، موجسواری بر افکار و جمعآوری دلارهای مردم در دستور کار قرار گرفته است. بدون شک بحث نقرهداغ کردن خریداران دلار یک رویکرد کاملا قابل دفاع است اما شرایط فعلی کشور بهتر است به سمت صادرات بیشتر و بیشتر هدایت شود. بدیهی است که فراهم کردن کالاهای مورد نیاز مردم مهمترین نیاز فعلی جامعه است اما این بحث با کمی تلاش محقق میشود. بحث تامین کالاهای مورد نیاز مردم، پاشنه آشیل رویکرد کاهش ارزش پول ملی در دوره اخیر بود که بیان دلایل عدم کنترل این بخش به هیچ وجه قابل قبول نیست.
بحث رویکرد کاهش ارزش پول ملی در دوره اخیر هر چه بوده است اجرا شده است. پس از تحمل دوره اخیر باید به اصلاح ساختار اقتصادی کشور پرداخت. کاهش قیمتها برای مصرفکنندگان نهایی میتواند به روشهای مختلفی انجام پذیرد و در عین حال صادرات واحدهای تولیدی نیز در دستور کار قرار گیرد.با توجه به شرایط فعلی کشور بهتر است پرواز روی ابرها از دستور کار خارج شود چرا که به قول حافظ، هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد. امتیاز دادن میتواند ناخوشایند باشد اما گاهی اوقات چارهای نیست. از نظر بنده، بحث نفت تمام شده است و نباید روی درآمدهای نفتی حساب کرد چرا که دوران نفت با دوران برق عوض خواهد شد و پیشرفت تکنولوژی همه چیز را تغییر خواهد داد. دوران پیش رو بسیار پیچیده خواهد بود که بدون شک نیروی عقل بهترین سلاح است. اقتصاد ایران بهتر است به وسیله افزایش تولید و صادرات توسعه پیدا کند و این موضوع بهتر است با افزایش فشار خارجی همراه نشود.
متاسفانه در اقتصاد ایران کماکان اشتباهات گذشته تکرار میشوند. افزایش حبابی شاخص بورس تهران به افزایش نقدینگی سرگردان ختم خواهد شد. بورس تهران باید براساس اعتبارسنجی و انواع و اقسام تحلیلهای مالی و اقتصادی مدیریت شود نه یکسری چارتها و نمودارهای پوچ و توخالی که در بورسهای معتبر جهان به هیچ وجه تا این حد گسترده مورد توجه قرار نمیگیرند. از اولین روز کاری دولت آقای روحانی، شاید بزرگترین ضعف تیم اقتصادی ایشان، نوع مدیریت نوسانات بورس تهران بود چرا که مشخص است درک و فهم خاصی نسبت به گسترش و توسعه بازارهای مالی ندارند. نمیدانند هر چیزی دلیلی دارد و با ادامه روند فعلی، شرکتها به جای ارتقای سطح کیفی عملکرد خود به دنبال عقد قرارداد با اسطورههای سیگنال خواهند رفت چرا که تکتک سیگنالهای تکنیکال در کمال حیرت محقق میشوند! نمیدانند که وضع فعلی باعث هجوم مردم برای یادگیری چارتها و نمودارهایی است که به صورت دستوری در حال مدیریت شدن هستند و در عین حال میلیونها تومان هزینه میکنند تا خاصترین مطالب روزگار امروز را بیاموزند! نمیدانند که در بازاری همچون فارکس که بیش از ۵ تریلیون دلار در روز گردش مالی آن است و در عین حال بزرگترین بانکها و موسسات جهان در آن حضور دارند، تحلیلهای تکنیکال حداکثر ۲۰ تا ۴۰ درصد قابل اتکا هستند که این موضوع هم به دلیل تکرار روندهای قابل پیشبینی است!
انسان میماند که کدام یک از سیاستها و رویکردهای جمهوری اسلامی را شماره کند. به هر طرف دقت میشود، هنرنمایی کوچک یا بزرگ افراد را مشاهده میکند. بنده بارها گفتهام که بسیاری از داستانهای اقتصاد ایران را میتوان با کپی کردن رویکردهای کشورهای پیشرفته حل کرد اما متاسفانه کپی هم مرد عمل میخواهد. در حال حاضر میتوان همانند گذشته رفتار کرد و پس از مدتی دستاوردها را شماره نمود چرا که بهتر است تاریخ تکرار شود!
نوسانات زیاد و فرسایشی بازارهای مختلف ایران برای سفتهبازان بسیار جذاب است چرا که به عنوان مثال با خرید قرارداد آتی سکه طلا در بورس کالای ایران، نه تنها از چند برابر شدن قیمت سکه سود بردند بلکه به وسیله اهرمهای موجود در بازار آتی، سرمایه خود را ظرف مدت کوتاهی به دهها برابر افزایش دادند. حالا راهحل داستان چه بود؟ بازار آتی سکه طلا بسته شود!
بستن بخش اعظم بازار معاملات آتی کشور جلوه خوشایندی ندارد در حالی که کاهش حجم معاملات یک بازار میتواند یک سیاست کنترلی محسوب شود که به وسیله کاهش سقف تملک تعداد قراردادهای خریداری شده توسط هر شخص امکانپذیر بود.در مکاتب مختلف، روشهایی به منظور نابودی برخی بلاها پیشبینی شده است. به عنوان مثال بحث اختلاف طبقاتی نمیتواند با انتشار یک عدد توخالی حل شود. میتوان با توجه به شرایط فعلی کشور، موضوع مهاجرت معکوس به روستاها را در دستور کار قرار داد و در عین حال خوداتکایی افراد را مورد تاکید قرار داد. با مهاجرت معکوس مردم، میتوان با اجرای چند سیاست ساده و کاملا واضح به کاهش قیمتها در بخش مسکن پرداخت.
در حال حاضر بهتر است بحث مهاجرت معکوس به روستاها به صورت جدی در دستور کار قرار گیرد. با مهاجرت معکوس میتوان بخش قابل توجهی از مشکلات کشور را حل کرد. شهرنشینی نباید یک رویکرد عقلانی تلقی شود و در عین حال لذت بردن از زندگی با مشکلات فراوان شهرها مورد پذیرش عموم قرار گیرد. همچنین بحث اختلاف طبقاتی ایران بسیار بیش از چیزی است که اعلام میشود. به همین دلیل بهتر است به وسیله رویکردهای مختلفی همچون مهاجرت معکوس، از گدا و مهاراجه شدن جامعه جلوگیری به عمل آورد. بهتر است تولید آمارهای مختلف همانند کشورهای جهان سوم صورت نگیرد و در عین حال شفافیت و کارآمدی همانند کشورهای پیشرفته در دستور کار قرار گیرد. از نظر بنده، ضریب جینی امروز ایران در حدود ۶/۰ است که چارهاندیشی پیرامون آن ضروری است.
*کارشناس اقتصادی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد