27 - 07 - 2024
بهکارگیری از توان زنان برای ایران
«جهانصنعت»- مسعود پزشکیان در شرایطی زمام دولت چهاردهم را در دست میگیرد که جامعه ایرانی ازجمله جامعه زنان با مشکلات و مسائل انباشتشده و حلنشده بسیاری مواجه است. متاسفانه در چند سال گذشته مسائل زنان اگرچه در کف جامعه جزو مسائل پراهمیت بودهاند، بهگونهای که فراگیرترین اعتراضات دستکم یکدهه گذشته پیرامون آن شکل گرفت، اما در دولت به آنها وقعی نهاده نشد. این وضعیت را میتوان یکی از جلوهگاههای مهم شکاف دولت و ملت درنظر گرفت. در پارهای موارد نهتنها به مسائل حوزه زنان توجه شایسته صورت نگرفت، بلکه حتی خلاف انتظارات عمل شد. سیاستگذاری حوزه زنان به سمتوسویی کشیده شد که فرسنگها با مطالبات زنان فاصله داشت.
تداوم ریلگذاری دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه زنان میتوانست ما را به تدریج به حکمرانی حساس به جنسیت یا مطابق با آنچه در ادبیات سیاسی جهان متداول است، نزدیک کند اما افسوس که زمان به سرعت از دست میرود.
امروز زنان ایرانی از ظرفیت کمنظیری برای احقاق حقوق خود برخوردارند و بسته به درایت و ظرفیت حاکمیت میتوانند آن را از مسیر قانونی دنبال کنند یا همچون اعتراضات ١٤٠١ حقوق خود را در خیابان فریاد بزنند. نیک میدانیم که حل تمامی مسائل مربوط به زنان از خواست و اهتمام یک دولت چهارساله خارج است اما بهطور حتم ریلگذاری و سیاستگذاری صحیح، اصولی و منطبق با مطالبات زنان ایرانی میتواند تا حد معقولی برخی از مهمترین خواستههای ایشان را مرتفع کند.
اولین و شاید پرتکرارترین مطالبه زنان در این روزها که مجددا بذر امید در دلهای ایرانیان و بهخصوص زنان ایرانی کاشته شده، مساله برقراری امنیت اجتماعی گروههای گوناگون زنان است. متاسفانه طرح نابخردانه نور از همان ابتدای مطرح شدنش و حتی پیش از اجرا، امنیت روانی بانوان ایرانی را مختل کرده بود. تعیینتکلیف دائمی این طرح میتواند امنیت را به جامعه زنان سلحشور ایرانی بازگرداند.
مساله بعدی که در روزهای اخیر کارزاری نیز در فضای مجازی پیرامون آن بهوجود آمده، معرفی چند وزیر زن به مجلس برای گرفتن رای اعتماد است. حتی اگر از نحوه مدیریت ضدفساد زنان بگذریم، باید بپذیریم که زنان بهعنوان نیمی از جامعه حق دارند در دولت نمایندگانی داشته باشند. ما زنان، خود در خط مقدم طرفداری از شایستهسالاری هستیم اما این سوال پیش میآید که بعد از ٤٥سال چگونه حکومتی نتوانسته به تعداد کافی زنانی تربیت کند که بتوانند در قامت وزارت یا مدیریت سطوح کلان قرار گیرند؟ آن هم در زمانی که تقریبا زنان درهای تمامی عرصهها را به روی خود گشوده و قلهها را یکی پس از دیگری فتح کردهاند. پس امروز نمیتوان صرفا به بهانه پایبندی به اصل مهم و اساسی شایستهسالاری، زنان را از مدیریت کلان کنار گذاشت.
مطالبه مهم دیگری که انتظار میرود دولت چهاردهم اهتمام جدی و موثری به آن داشته باشد، اشتغال زنان است. مساله کنارگذاری زنان در بازار کار بسیار شایسته توجه است. امروز جمعیت زنان تحصیلکرده از جمعیت مردان دارای تحصیلات دانشگاهی، در حال پیشی گرفتن است. بهعنوان مثال در همین کنکور اخیر بنابر اعلام سازمان سنجش داوطلبان دختر ٦٣درصد و داوطلبان پسر ٣٧درصد کل داوطلبان را تشکیل دادهاند. حکمرانی پاسخگوی جنسیتی بهجای آنکه دختران و زنان تحصیلکرده را با هدف راندن ایشان به خانه و ایفای وظیفه مادری از بازار کار کنار بگذارد، از این ظرفیت تحولآفرین برای رشد و توسعه کشور بهره میگیرد و همزمان با اتخاذ یک مدل سیاستگذاری اجتماعی مطلوب که مادران شاغل را در مرکز توجه دارد، مسیر اشتغال را برای آنها هموارتر میسازد.
امروز دنیای پیشرفته از مفهوم توانمندسازی زنان فراتر رفته و به توانمندسازی حکومت برای استفاده از پتانسیل زنان رسیده است. دولت چهاردهم باید بتواند در عرصههای گوناگون مدیریتی، اقتصادی، ورزشی، دینی و مذهبی، فرهنگی، سیاسی، صنعتی و… بهجای تمرکز صرف روی توانمندسازی زنان به توانمندسازی نهاد دولت برای استفاده از ظرفیتهای خاموش این مرزوبوم بپردازد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد