30 - 11 - 2022
بیشترین آسیب سانسور به دولت میرسد
گروه فرهنگ- کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر، شامگاه دهم اردیبهشتماه در تالار استاد امیرخانی خانه هنرمندان ایران به مناسبت بزرگداشت روز جهانی تئاتر نشستی با عنوان «نمایشنامهنویسی و سکوت»، با حضور علیرضا نادری و محمد یعقوبی برگزار کرد و حاضران در این نشست درباره مشکلات و مسایل تئاتر شبیه ممیزی حرف زدند و آرزو کردند نمایندهای از مسوولان در جمعشان بود تا حرفها را میشنید.
در بخش ابتدایی این نشست بهزاد صدیقی، نایبرییس کانون نمایشنامهنویسان با اشاره به موضوع جلسه گفت: این موضوع مبحثی بسیار اساسی است و به ویژه در یکی دو سال اخیر نمایشنامهنویسان با ممیزی شدیدتری روبهرو شدهاند.
همه ما خطوط قرمز را میشناسیم اما متاسفانه هر روز سلایق برخی از مدیران عوض میشود و همین نویسندگان را با معضل سانسورهای سلیقهای روبهرو میکند. در این شرایط است که نمایشنامهنویس میتواند نسبت به این مقوله واکنش نشان دهد یا سکوت معنادار داشته باشد.
امیر یاراحمدی، رییس این کانون در ادامه صحبتهای صدیقی گفت: متاسفانه مشکل ممیزی همچنان وجود دارد و با اینکه بارها اعتراضاتمان را بیان کردهایم گوش شنوایی نیست. این پرسش همچنان برای من مطرح است دولت ما از عدالت دم میزند اما رییسجمهور و حتی نمایندگان مجلس یکبار به خانه تئاتر نیامدهاند؟! یعنی آنها صدای ما را نمیشنوند و به هنرمندان به عنوان ابزارهای توسعه توجه نمیکنند.
یاراحمدی با اشاره به نام انتخاب شده برای این نشست ادامه داد: وقتی درباره سکوت حرف میزنیم یعنی خود ما مخاطب خود نیستیم بلکه با کسی صحبت میکنیم که بین ما و او عدم تفاهمی درباره کارکرد اجتماعی- هنری وجود دارد. ظاهرا تا زمانی که به این تفاهم نرسیم ماجرای ممیزی به اشکال مختلف ادامه پیدا میکند. خیل عظیم فارغالتحصیلان تئاتر، توسعه نیافتن امکانات، خصوصی نشدن تئاتر و همه اینها خود نوعی ممیزی است چون باعث شده تئاتر عقب نگه داشته شود.
یاراحمدی در بخش دیگری از صحبتش درباره اتهام سیاه نمایی به نمایشنامهنویسان حرف زد و گفت: سیاهنمایی وظیفه نمایشنامهنویس است زیرا به معنای افشاکردن مشکلات است ما باید گزارشی از روزگار خود به جامعه و مسوولان بدهیم تا این مشکلات اصلاح شود اما تلقی آنها این است که نمایشنامهنویس باید چیزی را ترغیب کند. جالب است در روزنامههای زرد درباره قتل و جنایت و مسایل ناموسی مینویسند اما وقتی همین موضوعات را در نمایشنامه مطرح میکنیم، اجازه کار نمیدهند.علیرضا نادری، نمایشنامهنویس و کارگردان مطرح تئاتر ایران نیز در صحبتهایی با اشاره به دیر شدن اقدام برای جلوگیری از سانسور گفت: همیشه پایان دورههای ریاستجمهوری، فضا کمی باز میشود و میتوانیم مسایلی را مطرح کنیم اما حرف زدن درباره سانسور خیلی دیر است و بیشترین ضربه را خود دولت خورده است.
نویسنده نمایشنامه «پچ پچههای پشت خط نبرد» به تشریح ماهیت سانسور در ایران پرداخت و توضیح داد: سانسور در ایران با چنین اسمی وجود ندارد، آنچه گفته میشود ممیزی و نظارت است اما همین ممیزی و نظارت در بسیاری موارد ماهیتا اثرات نامطلوبی به بار آورده است. نزدیک به ۳۰ سال خیلی چیزها از چنین نظارتهایی دیدهام. ممیزی، سانسور، نظارت یا هرچیز دیگری از نظر ماهیت باید قابل دفاع باشد اما در حال حاضر بسیاری از افرادی که ممیزی میکنند نامشان را آشکار نمیکنند چون خود میدانند ماهیت کارشان قابل دفاع نیست. البته من به شدت به یک نظارت عالیه معتقدم به این معنا که برترینهای جامعه که قادر هستند آثار هنری را از نظر کیفی ارزشیابی کنند، کار ارزشیابی و نظارت را انجام بدهند. اما در حال حاضر ارزشیابی و نظارت توسط برترینهای جامعه انجام نمیشود و همین است که ما را و حتی حاکمیت را دچار مشکل میکند. نادری با انتقاد از سیستم ممیزی و نظارت حاکم بر فرهنگ و هنر ایران ادامه داد: سیستم فعلی شورای نظارت و ارزشیابی ضد منافع و سم حاکمیتی است که آنها را سرکار گذاشته و چون نفرت جهل و بدبینی درست کرده است در حالی که اگر این سیستم درست عمل میکرد میتوانست باعث رشد یک اثر هنری شود و آن زمان بود که عملکردی قابل دفاع داشت. ای کاش نمایندهای از شورای نظارت و ارزشیابی هم در این جلسه حاضر بود و سخنان ما را میشنید.
در ادامه این جلسه محمد یعقوبی دیگر نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر با توضیح معنای سکوت مثبت و سکوت منفی گفت: در سی و چند سال گذشته مدام با مساله سانسور روبهرو بودهایم و هربار کانون نمایشنامهنویسان این نیاز را حس میکنند تا این موضوع را مطرح کنند. برای سکوت دو معنای مثبت و منفی قائل میشوم معنای منفی این است که آیا نمایشنامهنویس باید سکوت کند؟ اما وقتی کانون نمایشنامهنویسان چنین جلسهای برگزار میکنند به معنای آن است که نباید سکوت کرد. سپس بهزاد فراهانی دیگر هنرمند تئاتر با اظهار تاسف از مشکلاتی که همیشه برای نمایشهایش پیش آمده گفت: جزو درامنویسان کمکار هستم و بیشتر هم به آدمی که سیاهنمایی میکند، معروف شدهام اخیرا متوجه شدهام که بخش عمده سانسورچیهای ما از خود ما تئاتریها هستند و خود ما برای آثار یکدیگر مشکلسازی میکنیم.
او با اظهار تاسف از سرنوشت نمایشنامهنویسانی مانند غلامحسین ساعدی، بهرام بیضایی، نصرت پرتویی، عباس نعلبندیان، عباس جوانمرد، خجستهکیا، بهمن فرسی، سعید سلطانپور، اکبر رادی و... ادامه داد: پیش از این هم سانسور بود اما جور دیگری اعمال میشد، بخش عمده سانسور آن زمان دست خود ما بود و امروز حداقل کاری که میتوانیم بکنیم این است که جلوی سانسورچیها لبخند نزنیم.
پس از آن ناصح کامکاری دیگر هنرمند تئاتر با اظهار تاسف از تاثیر شرایط اقتصادی بر مخاطب تئاتر و این هنر توضیح داد: پیش از این مرکز هنرهای نمایشی بدون تبعیض به همه گروهها یارانه دولتی پرداخت میکرد اما امروزه کاملا سلیقهای و فقط به آثار سفارشی بودجه میدهند البته گروههایی هم هستند که با فرم خاصی از تئاتر مخاطبان را پای گیشه میکشانند. اما تهیه بلیتهای گرانقیمت آنها برای همه تماشاگران ممکن نیست و این نگرانی ما است که برای دیگر اقشار مخاطب چه پیش میآید، رونق تئاتر خصوصی نباید به منزله این باشد که دولت سهم خود را نپردازد.
کامکاری گفت: نمیخواهم بدبین باشم ولی سانسور کاری میکند که مرواریدها در میان مشتی خرمهره گم میشوند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد