6 - 09 - 2017
بیگانه
مهمان امروز: آلبر کامو
آلبر کامو هفتم نوامبر سال ۱۹۱۳ میلادی متولد شد و چهارم ژانویه ۱۹۶۰ میلادی نیز درگذشت. او نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار الجزایری-فرانسویتبار، یکی از فلاسفه بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است. آلبر کامو کار خود را در روزنامه عصر پاریس شروع کرد و بعدها برای دوری از ارتش نازی به همراه دیگر کارمندان روزنامه، ابتدا به شهر کلرمون فران و سپس به شهر غربی بوردو نقل مکان کرد. در ۱۹۴۲ کامو، رمان بیگانه و مجموعه مقالات فلسفی خود تحت عنوان افسانه سیزیف را منتشر کرد. نمایشنامه کالیگولا را نیز در سال ۱۹۴۳ به چاپ رساند. او این نمایشنامه را تا اواخر دهه ۵۰ بارها بازنویسی و ویرایش کرد. در سال ۱۹۴۳ کامو کتابی را به نام نامههایی به یک دوست آلمانی نیز به صورت مخفیانه به چاپ رساند. در ۱۹ دسامبر ۱۹۴۱ کامو اعدام «گابریل پری» را شاهد بود که این واقعه به قول خودش موجب متبلور شدن حس شورش علیه آلمانها در او شد. او در سال ۱۹۴۲ عضو گروه مقاومت فرانسوی به نام نبرد شد و در اکتبر ۱۹۴۳ به کمک دیگر اعضای گروه به فعالیت روزنامهنگاری زیرزمینی پرداخت. وی در این گروه مقاومت با ژان پل سارتر آشنا شد. او یکبار هنگامی که سرمقاله روزنامه نبرد را به همراه داشت در یک بازرسی خیابانی دستگیر شد.در سالهای پس از جنگ کامو به دار و دسته ژان پل سارتر و سیمون دوبوار در کافه فلور در بلوار سن ژرمن پاریس پیوست. کامو بعد از جنگ سفری به ایالات متحده داشت تا در آنجا در مورد اگزیستانسیالیسم سخنرانی کند. رمان طاعون نیز در سال ۱۹۴۷ به چاپ رسید که در زمان خود پرفروشترین کتاب فرانسه شد. در سال ۱۹۴۷ کامو از روزنامه نبرد بیرون آمد.کامو در بعداز ظهر چهارم ژانویه ۱۹۶۰ و در سن ۴۶ سالگی بر اثر سانحه تصادف نزدیک سن، در شهر ویلبلویل درگذشت. در جیب کت او یک بلیت قطار استفاده نشده پیدا شد، او ابتدا قرار بود با قطار و به همراه همسر و فرزندانش به سفر برود ولی در آخرین لحظات پیشنهاد دوست ناشرش را برای همراهی پذیرفت تا با خودروی او سفر کند. راننده اتومبیل و میشل گالیمار، دوست نزدیک و ناشر آثار کامو، نیز در این حادثه کشته شدند.
«ناگزیر از دریافتن این شدم که تا اینجا درباره این موضوعها تصورهای نادرستی داشتهام. مدتها باور داشتم و نمیدانم چراکه برای رسیدن به گیوتین باید بالای صفه اعدام رفت، از پلهها بالا رفت… ماشین (گیوتین) هم سطح همان آدمهایی ست که به سویش گام بر میدارند. او (فرد محکوم) پیش آن میرود همان طور که آدم به دیدار کسی میرود… بالا رفتن به طرف صفه اعدام، صعود به آسمان، چیزی بود که تخیل میتوانست با آن درآمیزد. در حالی که، آنجا نیز، ماشین همه چیز را خرد میکند».
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد