22 - 04 - 2020
تازههای نشر ققنوس
حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیدهن باشه
احتمالا با شنیدن نام ماتئی ویسنییک به یاد نمایشهای خرسهای پاندا… یا تماشاچی محکوم به اعدام میافتید. اگر آثار قبلی ویسنییک مورد پسندتان بوده، با خواندن این کتاب میتوانید از آخرین اثر ترجمه شده این نویسنده لذت ببرید؛ مجموعهای از نمایشنامههای کوتاه و بلند، گاهی با طعم طنز و گاهی با چاشنی اعتراض. حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیدهن باشه کتابی است روان و مدرن برای همه مخاطبان کتاب و کتابخوانی و بالاخص برای فعالان هنرهای نمایشی. پس از خواندن این اثر، چهره کاملتری از ماتئی ویسنییک خواهید شناخت. ماتئی ویسنییک شاعری بود که به نوشتن نمایشنامه و سپس رمان روی آورد. نمایشهای معناگرا و انتقادی او ثمره تجربه ۳۱ سال نخست زندگیاش در اختناق رژیم کمونیستی و همچنین پر و بال گرفتن در فرانسه است؛ همانطور که خود او میگوید: «ریشه من در رومانی و بالهایم در فرانسه است.» منتقدان نوشتههای او را «عجیب» و «متفاوت با تمام ژانرهای موجود» توصیف کردهاند.
نیای غرب
این کتاب دربر دارنده سه مقاله بلند است که به ترتیب «دین و عقلانیت در بینالنهرین»، «نوشتار میان جهانهای مرئی و نامرئی» و «نوشتار و دین مدنی در یونان» نام دارند. نویسندگان دانشمند این سه مقاله هر یک با زمینه قرار دادن یک یا چندین فرهنگ باستانی کوشیدهاند ایده کلی کتاب را که یافتن ریشههای تمدن امروزی ماست جان ببخشند. ژان بوترو، مورخ، متفکر و باستانشناس نامی در فصل نخست، بینالنهرین باستان را زمینه یافتن ردپای نیاکان تمدن امروزی ما قرار داده است. کلاریست هرنشمیت، ایرانشناس نامدار، با تمرکز بر تمدن عیلامی در جنوب ایران و پرداختن به الفباهای صامتنگار، الفبای یونانی، خط میخی فارسی باستان و با تفسیرها و تاملاتی شگفت درباره این خطوط و نیز مفاهیم مندرج در ادیان و فرهنگهای باستانی، کار بوترو در مقاله نخست را پی میگیرد. ژان پییر ورنان در مقاله پایانی یکسره به تمدنی میپردازد که غربیان امروزی بیش از هر تمدن باستانی دیگری مدعی مالکیت آن هستند و خود را میراثداران حقیقی آن میپندارند. نویسندگان این مقالات خوانندگان را دعوت میکنند که دیدگاههای ایدئولوژیکشان درباره مساله سرآغازها را کنار نهند و داستان تمدن را از نو و از سر انصاف به آزمون شواهد بگذارند.
در این تیمارخانه
در رمان در این تیمارخانه تکههایی از متون کهن تاریخی و ادبی در میان روایت اصلی رمان آمدهاند. جواد مجابی در این رمان یک نگاه تاریخی را به خواننده عرضه میکند. در واقع نوعی روشنای تاریخی به متن میتاباند و به خواننده میگوید همانطور که به واقعهای در روزگار خودت نگاه میکنی آن را در روشنای تاریخیای ببین که به آن تابانده شده تا بدانی که اینها در تاریخ تکرار شده و فقط در دوره تو و برای تو و نسل تو اتفاق نیفتاده است.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد