9 - 09 - 2024
تنگنای ژئوپلیتیکی پوتین در قفقاز و خاورمیانه
محمدرضا ستاری- یکی از پیامدهای مهم جنگ اوکراین فارغ از ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن به بحث ژئوپلیتیکی این جنگ بازمیگردد؛ جایی که علاوه بر حوزه ژئوپلیتیکی اروپا که برای نخستین بار سایه جنگ را بر سر این قاره پس از جنگ جهانی دوم گسترانده و اساس همگرایی اروپایی را با چالش اساسی مواجه کرده، در مناطقی مانند خاورمیانه، قفقاز و حتی آسیای میانه نیز اثرگذار بوده است. به عنوان مثال همانطور که میدانیم منطقه قفقاز در طول دو قرن گذشته جزئی از حوزههای نفوذ انحصاری روسها بوده و حتی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری آن نیز از این نفوذ نکاسته است. در واقع علاوه بر قفقاز، جمهوریهای تازه استقلال یافته از آسیای میانه و اروپای شرقی نیز جزئی از مناطق حیاتی روسیه بعد از فروپاشی شوروی محسوب شده و مسکو تمام تلاش خود را کرده تا با سیاست چهارگانه تخسیر (تخسیر سیاسی، اجتماعی، سرزمینی و اقتصادی) در این محیطهای حیاتی ژئوپلیتیکی خود نقش اساسی ایفا کرده و این مناطق را به عنوان یکی از مولفههای مهم راهبرد امنیت ملی خود حفظ کند.
با این حال جنگ اوکراین و پیامدهای ناشی از آن سبب شده تا بر خلاف سالهای اخیر شکافهای آشکاری در این مناطق حیاتی از جمله قفقاز جنوبی برای روسها پدیدار شود. هر چند نفوذ روسیه در این منطقه هنوز وجود دارد، اما به وضوح و با توجه به تحولاتی که در قفقاز جنوبی صورت گرفته، سطح بازیگری مسکو به مراتب نسبت به سالهای قبل دچار افتی محسوس شده است. به عنوان مثال شاهدیم که مسکو در طول دو سال گذشته نتوانسته نقش اول را در حل تنشها میان باکو و ایروان ایفا کند و حتی چند ماه قبل ارمنستان رسما اعلام کرد که از پیمان امنیت جمعی با روسیه خارج خواهد شد.
ایران و ترکیه نفوذ خود را
گسترش میدهند
در همین راستا و در گزارشی که المانیتور درخصوص بازی ژئوپلیتیکی روسیه در قفقاز جنوبی و خاورمیانه منتشر کرده، افول نفوذ مسکو در این مناطق در شرایطی صورت گرفته که ایران و ترکیه به عنوان دو قدرت منطقهای جزو اولین کشورهایی محسوب میشوند که در حال سود بردن از خلاء قدرت روسیه هستند.
به عنوان مثال ترکیه به عنوان متحد جمهوری آذربایجان نهتنها به این کشور در جنگ با ارمنستان و کنترل قرهباغ کوهستانی کمک کرده، بلکه از باکو به عنوان کارتی برای ایجاد مسیرهای کریدوری و افزایش نفوذ خود در آسیای میانه استفاده میکند. از سوی دیگر ایران نیز در شرایطی در حال بسط نفوذ خود در منطقه است که به صراحت درخصوص ایجاد کریدور زنگزور در ارمنستان هشدار داده است چراکه این مساله نهتنها دسترسی ایران به گرجستان، روسیه و اروپا از طریق ارمنستان را تحتالشعاع قرار میدهد، بلکه عملا 48کیلومتر از مرز با این کشور را در معرض تهدید ژئوپلیتیکی قرار میدهد بنابراین تهران تاکید دارد که هرگونه جابهجایی مرزها و تغییر ژئوپلیتیکی در منطقه را به عنوان خط قرمز خود تلقی میکند.
ژئوپلیتیک مهم است؟
در این میان و در چنین شرایطی است که اهمیت ژئوپلیتیکی منطقه مشخص میشود. در واقع هر چند در ظاهر قفقاز جنوبی به عنوان حوزه نفوذ روسیه در نظر گرفته میشود، اما به طور قطع ادامه ژئوپلیتیکی خاورمیانه در ابعاد گستردهتر است، به طوری که پیوندهای فزاینده بین خاورمیانه و قفقاز جنوبی اکنون فراتر از نفوذ بازیگران منطقهای است.
به عنوان نمونه شاهدیم که روند همکاری بین شورای همکاری خلیجفارس با گرجستان و به ویژه آذربایجان در حال تشدید شدن است، به طوری که در قالب یک برنامه اقدام مشترک قرار است در بازه زمانی 2024 تا 2028 شورای همکاری خلیجفارس پیوندهای سیاسی، انرژی و تجاری خود را با قفقاز جنوبی و به تبع آن گرجستان افزایش دهد، همچنین شاهدیم که کمیسیون مشترک بیندولتی به طور فعال میان جمهوری آذربایجان و امارات متحده عربی شکل گرفته که یکی از پیامدهای مهم آن تسهیل خرید سهام میدان گازی آبشوران در دریای خزر توسط شرکت ملی نفت ابوظبی است.
علاوه بر این عربستان سعودی نیز سرمایهگذاریهای گستردهای در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر در قفقاز جنوبی انجام داده و متعهد شده که 5میلیارد دلار دیگر در سالهای آینده به این سرمایهگذاری اضافه کند. از سوی دیگر در حالی که گفته میشود در سال گذشته میلادی شرکت
AD Ports Group به عنوان اپراتور شهرکهای صنعتی و مناطق آزاد در ابوظبی 60درصد از سهام کنترلی یک بندر خشک در تفلیس گرجستان را خریداری کرده، عربستان سعودی نیز در زمستان سال گذشته یک شورای هماهنگی دولتی با این کشور به منظور توسعه سرمایهگذاریهای اقتصادی و همکاریهای سیاسی راهاندازی کرده است.منطق چنین تعاملات و همکاریهایی بسیار روشن و واضح است زیرا از یکسو کشورهای عربی حوزه خلیجفارس به عنوان بزرگترین سرمایهگذاران جهانی، اهمیت و پتانسیل رو به رشد قفقاز جنوبی را درک کردهاند و میدانند که مسیر تجاری اوراسیا که کریدور میانی نامیده میشود در حال توسعه بوده و به عنوان یک مسیر از دریای سیاه به آسیای مرکزی میتواند تا 20درصد از محمولههای زمینی میان اتحادیه اروپا و چین را به سمت خود جذب کند.
کشورهای قفقاز جنوبی به بازیگران خاورمیانه به عنوان متعادلکنندههای مهم در جهت مهار نفوذ روسیه نگاه میکنند چراکه دریافتهاند هر چه تعداد بازیگران درگیر در قفقاز جنوبی بیشتر باشد، قدرت مانور آنها در معادلات منطقهای و بینالمللی نیز افزایش مییابد، از این رو با توجه به تحولات موجود و سطح همکاریهایی که میان قفقاز و خاورمیانه شکل گرفته و همچنین معادلاتی که در عرصه ژئوپلیتیکی بینالمللی به واسطه مسائلی مانند جنگ اوکراین و جنگ غزه ایجاد شده است، میتوان به این نتیجه رسید که دوران تسلط انحصاری روسیه در قفقاز جنوبی خاتمه یافته و راه برای دیگر بازیگران از جمله کشورهای خاورمیانه برای نفوذ به حوزه سنتی روسیه باز شده است؛ امری که نشاندهنده طلوع یک نظم جدید ژئوپلیتیکی است که مشخصه بارز آن از سیاست خارجی چندجانبهگرا
تبعیت میکند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد