12 - 11 - 2019
تورم ما را میکشد یا انتظار تورم؟
محمد اربابافضلی*- استمرار انتظارات آحاد اقتصادی به نحوی که شکل گرفته و در آن بیشتر تریبونها نیز بروز جهشهای قیمتی و تورمهای بالا را با احتمال نسبتا زیاد مطرح میکنند، سال ۹۸ را بیش از آنچه هست سخت نشان میدهد.
سال ۹۷ با تمام فراز و نشیبهایش در عرصه سیاست و اقتصاد به پایان رسید و سال ۹۸ که اکثر قریب به اتفاق کارشناسان و مسوولان از آن به عنوان «سال سخت» یاد میکنند آغاز شد اما به راستی زنهار دادن به این «سختی» از کجا ناشی میشود؟ مگر نه اینکه سال ۹۷ قیمت کالاها و داراییها یکی پس از دیگری رکورد شکست و شرایط روزبهروز سختتر میشد؟ آیا شرایط از این هم سختتر میشود؟
فارغ از این نکته که در عرصه اقتصاد و در فضای آمیخته با نااطمینانیهای سیاسی پیش روی کشور چه مقدار باید برای سختی بیشتر آماده بود، در این نوشتار به دنبال تبیین این موضوع هستیم که انتظار سختی یا به عبارت علمیتر انتظارات آحاد اقتصادی تحت استمرار نااطمینانیهای موجود بر عملکرد اقتصاد و سختتر شدن اوضاع که یکی از معیارهای آن «سطح تورم» است، چگونه اثر میگذارد.
واقعیت آن است که انتظارات در تعیین تورم نقش مهمی بازی میکند. اگر آحاد اقتصادی پیشبینی کنند که قیمتها افزایش خواهد یافت، قطعا این انتظارات را در مذاکرات و چانهزنیهای مربوط به تعیین دستمزد خود و تعدیل قیمت قراردادها (از قبیل افزایش اجاره مسکن) لحاظ میکنند. این رفتار تا حدودی تورم دوره بعد را تحت تاثیر خود قرار میدهد. به محض اینکه قراردادها عمل شوند و دستمزدها و قیمتها طبق توافق افزایش یابند، انتظارات محقق میشوند و تا آن حد که مردم انتظارات خویش را بر اساس گذشته اخیر قرار دهند، تورم الگوهای مشابهی را طی زمان دنبال خواهد کرد و این منجر به ماندگاری تورم میشود.
همچنین انتظارات فعالان اقتصادی راجع به اهداف بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار پولی نیز برای ثبات قیمتها مهم است. اگر فعالان اقتصادی مطمئن نباشند که بانک مرکزی، تورم پایینتر را بر تورم بالاتر ترجیح میدهد، انتظارات درباره اقدامات سیاستی آینده و تورم آینده به شدت نسبت به هدف تورم بانک مرکزی حساس میشود بنابراین منتج به بیثباتی در اقتصاد خواهد شد. افزون بر این «اعتبار بانک مرکزی» روی انتظارات تورمی اثرگذار است و تغییر سیاست بانک مرکزی به تغییر در سطوح انتظارات تورمی میانجامد. به عبارت دیگر الگوهای متغیر شکلگیری انتظارات ممکن است ناشی از فرآیند اطلاعات درباره سیاستهای پولی جدید باشد.
از اینرو انتظارات تورمی آیندهنگر، تورم انتظاری شکلگرفته در ذهن فعالان اقتصادی است که ناشی از برآورد انتظارات آینده است به این صورت که هر گونه شوک اقتصادی منفی، تورم واقعی را افزایش میدهد و باعث میشود عاملان اقتصادی پیشبینیهای خود را از تورم آینده افزایش دهند. انتظارات تورمی آیندهنگر بالاتر نیز تورم را افزایش خواهد داد. در این شرایط سیاستگذاران با استفاده از ابزارهای سیاستی مناسب میتوانند انتظارات را تثبیت کنند.
از نگاه برخی اقتصاددانان اگر بانک مرکزی هدف روشنی را برای تورم اعلام کند و هنگامی که شوکی در اقتصاد ایجاد میشود اقداماتی را انجام دهد تا تورم را به مقدار هدف خود برگرداند، احتمال کمتری وجود دارد که بنگاهها و خانوارها، انتظارات تورمی بلندمدت خود را افزایش دهند حتی اگر این شوک، تورم را برای مدتی افزایش دهد.
نتیجه آنکه با انتظارات تورمی که به خوبی تثبیت شده است، هر گونه شوکی (از طرف عرضه یا از طرف تقاضا) منجر به افزایش تورم نخواهد شد بلکه فقط به تغییر قیمتهای نسبی میانجامد اما انتظارات تورمی که بهطور ضعیفی تثبیت شدهاند، دستیابی به ثبات قیمتها در بلندمدت را بسیار مشکلتر میکند و بدینترتیب توانایی بانک مرکزی را برای برقراری ثبات تهدید میکند.
تجربه چهار دهه تورم دورقمی در اقتصاد ایران و خصوصا ماندگاری آن ناشی از مشکلات ساختاری، هزینههای مبادله بالا و محدودیتهای اعمال شده به بازار به خصوص بازار ارز است که بروز انتظارات تورمی در ایران را انکارناپذیر میکند لذا به نظر میرسد که سیاستگذاران نهتنها نتوانستهاند به هدف کنترل تورم و تثبیت قیمتها دست یابند، بلکه علاوه بر اعمال سیاستهای نادرست، با شکلدهی انتظارات تورمی موجب شدت یافتن این مساله در اقتصاد کشور شدهاند.
بنابراین در مجموع به نظر میرسد که استمرار انتظارات آحاد اقتصادی به نحوی که در حال حاضر شکل گرفته است و در آن اکثریت تریبونها نیز بروز جهشهای قیمتی و تورمهای بالا را با احتمالهای نسبتا زیاد مطرح میکنند شاید تورم به خودی خود بر سختتر شدن اوضاع در سال ۹۸ فشاری وارد نیاورد، اما انتظار آن قطعا فشار مضاعفی را بر اقتصاد تحمیل میکند.
* کارشناس اقتصادی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد