8 - 02 - 2020
حکمرانی بانوی ایرانی امپراطور هند
هشتم فوریه سال ۱۶۲۷ بانو «نورجهان» بانوی ایرانی جهانگیرشاه امپراتور گورکانی هند کودتای ژنرال محبتخان، فرمانده پادگان دهلی را برضد شوهرش سرکوب و توطئهگران را به بند کشید. هنگام کودتا، جهانگیرشاه در بستر بیماری بود و ژنرال محبت خان در نظر داشت که پس از پیروزی کودتا، «خُرّم» پسر نابینای شاه را بر تخت بنشاند و خود، عملا صاحب اختیار هند شود حال آن که «اورنگ زیب» پسر دیگر جهانگیرشاه شایستگی بیشتری داشت و با فساد و خودسری دولتمردان مخالف بود.
جهانگیرشاه به سال ۱۶۰۵ پس از درگذشت پدرش اکبرشاه بر جای او نشسته بود و چهار پسر به نامهای خرم، خسرو، دارا شکوه و اورنگ زیب داشت. نورجهان که نام او قبلا «نورالنساء» بود بانوی دوم جهانگیرشاه بود. از علاقه جهانگیرشاه نسبت به زن ایرانیاش با وجود دو شکست نظامی از ایران در دهه ۱۶۲۰ در منطقه قندهار کاسته نشده بود و پدر او را هم به وزارت منصوب و از کمک به گسترش فرهنگ، هنر و ادب ایرانی در هند فروگذار نکرده بود.
جهانگیر شاه که از اواخر سال ۱۶۲۶ میلادی بیمار و بستری شده بود ۲۸ اکتبر ۱۶۲۷ درگذشت. پیش از بیماری او هم، امور کشور عملا در دست نورجهان بود زیرا جهانگیرشاه به علم، هنر و ادب بیش از سیاست و کشورداری علاقه داشت.
«توماس رو» انگلیسی در خاطرات خود از اقامت در هند نوشته است که به سبب بیعلاقگی جهانگیرشاه به امور سیاست، در بیشتر سالهای سلطنت او، زمام امور هند عملا در دست زنش بانو «نورجهان» دختر اعتمادالدوله ایرانی بود که زنی باهوش و جسور بود و اطلاعات منطقهای و تاریخی فراوان داشت.
به نوشته توماس رو، جهانگیرشاه پژوهشهای علمی و بحث و همنشینی با دانشمندان و ادیبان را بر کار سیاست ترجیح میداد. یک نمایشگاه بزرگ مینیاتور و هزار و ۴۰۰ نقاشی ترسیم شده بر پرده داشت. زبان دربار او «فارسی» بود و شاعران فارسیگو بیش از شاعران هندی به آنجا رفت و آمد داشتند. نورجهان تعمدا از داخل حرمسرا حکومت میکرد، زیراکه نمیخواست مقامات اداری به او دسترسی داشته باشند، چاپلوسی کنند، دروغ بگویند و نظر او را تغییر دهند. او حتی احکام اعدام را از جانب شوهرش امضا میکرد. نورجهان از همان نخستین روز ازدواج با جهانگیرشاه، کار اندرز دادن به او را آغاز کرده بود.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد