7 - 05 - 2025
رشد خاموش کودکهمسری در سایه فقر
گروه جامعه- در سالهای اخیر، الگوهای ازدواج در ایران با دگرگونیهای معناداری روبهرو شده است. اگرچه روند کلی ازدواج در کشور به دلیل عوامل مختلفی همچون بحران اقتصادی، تغییرات فرهنگی و افزایش سن ازدواج روبه کاهش گذاشته اما همزمان شاهد رشد نگرانکننده ازدواج در دو گروه سنی خاص هستیم: کودکان و افراد بالای ۵۰سال. این پدیده که اغلب در سایه آمار کلی نادیده گرفته میشود، زنگ خطری جدی برای نظام اجتماعی و سلامت جمعیت کشور بهشمار میآید. براساس گزارش مرکز رصد جمعیت سازمان ثبتاحوال، در سال ۱۴۰۳ بیش از ۳۲هزار واقعه ازدواج برای افراد بالای ۵۰سال به ثبت رسیده است. از این میان، ۲۲هزار و ۶۶۹مورد متعلق به مردان و ۹هزار و ۵۲۷مورد مربوط به زنان بوده است. همچنین دادههای ۱۰ماهه نخست سال 1403نشان میدهد که 347/17مرد و 783/6 زن بالای ۵۰سال ازدواج کردهاند. هرچند این آمار میتواند نشانهای از تغییر نگرش نسبت به ازدواج در سنین بالا تلقی شود اما در عین حال باید به مشکلات بالقوهای نظیر مسائل بهداشتی، اقتصادی و روانی در این نوع ازدواجها نیز توجه داشت. در نقطه مقابل، ازدواج کودکان زیر ۱۸سال بهویژه دختران، همچنان یکی از معضلات جدی اجتماعی ایران باقی مانده است. طبق گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۱، حدود ۲۵هزار و ۹۰۰دختر و ۱۵پسر زیر ۱۵سال ازدواج کردهاند. آمارها از ثبت 392/1تولد از مادران زیر ۱۵سال و ۶تولد از پدران در همین بازه سنی حکایت دارد. همچنین در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹سال، ۶۴هزار و ۶۳۲تولد از مادران نوجوان و بیش از ۳هزار تولد از پدران نوجوان به ثبت رسیده است؛ اعدادی که ابعاد گستردهتری از پیامدهای ازدواج زودهنگام را روشن میکند. بررسی دادههای مربوط به سالهای اخیر نیز نشان میدهد اگرچه تعداد ازدواج دختران ۱۵ تا ۱۹ساله از ۱۵۶هزار مورد در سال ۱۴۰۰ به ۱۳۸هزار مورد در سال ۱۴۰۱ کاهش یافته اما همچنان این گروه بیشترین سهم را در میان ازدواجهای نوجوانان دارد. در سال۱۴۰۱، ۷۷۹طلاق برای دختران زیر ۱۵سال و ۷۱طلاق برای دختران ۱۵ تا ۱۹ساله ثبت شده است. همچنین طلاق در میان پسران ۱۵ تا ۱۹سال نیز از ۷۹۲مورد در سال ۱۴۰۰ به ۸۸۴مورد در سال ۱۴۰۱ افزایش یافته است؛ آماری که نشاندهنده شکنندگی بالای ازدواجهای زودهنگام است. آمارهای کلی همچنان از تضعیف نهاد خانواده در ایران حکایت دارند. در سال ۱۴۰۲، تعداد ازدواجهای ثبت شده به ۴۸۱هزار و ۳۹۵مورد و طلاقها به ۲۰۲هزار و ۱۸۳مورد رسیده است.
این نسبت بهگونهای است که در ازای هر 4/2 ازدواج، یک طلاق در کشور رخ میدهد؛ شاخصی که از نگاه اجتماعی نگرانکننده تلقی میشود. روند بلندمدت آمار ازدواج و طلاق از سال ۱۳۹۱ به بعد نیز موید کاهش ازدواج و افزایش نسبی طلاق است؛ تغییری که میتوان آن را ناشی از فشارهای اقتصادی، تغییر نگرش نسل جوان به زندگی مشترک، کاهش تابآوری روانی زوجها و نبود نظام حمایتی مؤثر دانست.
این روند در تازهترین دادههای منتشر شده نیز ادامه یافته است. طبق جدیدترین گزارش سازمان ثبتاحوال، در تابستان ۱۴۰۳ تعداد ازدواجها به ۱۰۳هزار و ۸۵۳مورد و تعداد طلاقها به ۴۶هزار و ۴مورد رسیده است. این ارقام نشان میدهد که تعداد ازدواجها نسبت به بهار همان سال ۱۹درصد و نسبت به تابستان ۱۴۰۲ حدود 8/0درصد کاهش داشته، در حالی که طلاق نسبت به بهار ۱۴۰۳ با رشد 4/11درصدی همراه بوده است. با این حال، طلاق در مقایسه با تابستان سال گذشته (۱۴۰۲) حدود 2/8درصد کاهش یافته است.
این آمار نوسانی نشاندهنده آن است که وضعیت ازدواج و طلاق در ایران وارد مرحلهای از بیثباتی شده است؛ بهگونهای که نوسانات فصلی و اقتصادی بهسرعت بر تصمیمگیریهای خانوادگی اثر میگذارند. ازجمله پیامدهای منفی کودکهمسری در سطح جامعه به صورت خلاصه عبارتنداز: شیوع افسردگی و اختلالات اضطرابی، وسواس فکری و قاعدگی نامنظم، بیثباتی شخصیتی و افزایش پدیده طلاق، جدایی از محیط صمیمی خانواده و دوستان، ثبت نشدن ازدواجها و ظهور پدیده کودکان بیوه، افزایش خشونت خانگی و کودکآزاری، نداشتن هویت مشخص و رشد بیرویه جمعیت پنهان در مناطق حاشیهای، تنفروشی و افزایش کودکان نامشروع، محرومیت از تحصیل، افزایش فرار از خانه و خودکشی، افزایش سقط جنینهای غیرایمن و زیرزمینی، زایمان زودرس و افزایش تولد نوزادان کموزن، فشار زیاد برای بارداری و افزایش سایر بیماریها، بلوغ زودرس و عدم درک نیازهای دختران، زایمان طولانی به همراه خونریزی شدید و خطر مرگ مادر.
فقر عامل اصلی در شکلگیری پدیده کودکهمسری
احمدرضا عرب، روانشناس خانواده درخصوص ارتباط فقر با کودکهمسری به «جهانصنعت» گفت: در حال حاضر در جامعه موضوع ازدواج با مسالهای مواجه شده که از زمانهای قدیم وجود داشته است، معمولا در گذشته پسران و بهخصوص دختران در سنین پایین ازدواج میکردند و این موضوع به یک مساله مرسوم و پذیرفته شده توسط جامعه تبدیل شده بود، همچنین در زمانهای گذشته انتخاب شریک زندگی فرد توسط والدین او انجام میشد و خود فرد بهخصوص دختران نقشی در انتخاب همسر خود نداشتند. وی افزود: بنابراین در زمان قدیم افراد مجبور بودند انتخاب والدین برای ازدواج را بپذیرند و به زندگی با او ادامه دهند، البته باید توجه داشت در گذشته فرزندان از ابتدای زندگی به فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی مانند کشاورزی، دامداری، قالیبافی، خانهداری و… مشغول بودند، بنابراین تاحدودی آمادگی لازم برای ورود به زندگی مشترک در آنها ایجاد میشد. عرب ادامه داد: امروزه باوجود آگاهیهای بیشتر افراد جامعه و توجه به حقوق افراد متاسفانه همچنان شاهد ازدواج افراد و بهخصوص دختران در سن پایین هستیم و این موضوع آسیبهای بسیاری را به دنبال دارد زیرا رسیدن به رشد جسمی، عاطفی، شناختی و اجتماعی از مهمترین موارد در ازدواج افراد است که برای رسیدن به رشد در این زمینهها باید فرد بهصورت کامل مراحل رشد را سپری کند که این مراحل رشد در سنین مختلف و با گذر عمر اتفاق میافتد.
این روانشناس خانواده عنوان کرد: زمانی که قرار است یک دختر نقشهای همسری و مادری را بپذیرد باید آمادگیهای لازم از نظر جسمی، جنسی، عاطفی، شناختی و اجتماعی را کسب کند، دختری که به رشد جسمی لازم نرسیده باشد در انجام وظایف زناشویی، خانهداری، بارداری و مادری دچار مشکلات میشود، همچنین این فرد در معرض آسیبهای جسمی و روانی بسیاری قرار میگیرد.
وی افزود: برای انجام وظایف زناشویی لازم است بدن افراد و دستگاههای مربوط ساختار مناسب را پیدا کرده باشند و نبود توجه به این موضوع موجب ایجاد صدمات جسمی در فرد و بهدنبال آن آسیبهای روانی مانند سردی، حس انزجار و تنفر جنسی، ترس، وحشت و اختلالات جنسی در دختران به وجود میآید که این موضوع میتواند پایههای ازدواج صورت گرفته را متزلزل کرده و در نتیجه ناسازگاریهای بسیاری در رابطه زن و شوهر ایجاد کند، قطعا این موضوع مشکلات روانی بسیاری را برای طرفین به دنبال دارد.
عرب یادآور شد: بنابراین دختران برای ازدواج باید به رشد و بلوغ شناختی دست پیدا کنند زیرا زندگی مشترک نیازمند هوشمندی و مجهز شدن به ابزار منطق، استدلال، تفکر و… است همچنین کسب توانایی فهم و درک متقابل، توانایی حل مسائل و برنامهریزی برای زندگی اهمیت بالایی دارد که معمولا این تواناییها در سن ۱۸ تا ۲۰سالگی در افراد ایجاد میشود.
این روانشناس خانواده تاکید کرد: توجه نکردن به جنبههای متفاوت رشدی فرد در موضوع ازدواج قطعا پیامدهای نامطلوبی در پی دارد زیرا دختری که در سنین کودکی قرار دارد، قادر نیست به تواناییهای لازم دست پیدا کند، رشد و استقلال عاطفی نیز یکی دیگر از نیازهای ضروری دختران در امر ازدواج بوده زیرا لازم است فرد توانایی تسلط بر هیجانات خود را داشته باشد و وابستگی بیمارگونه به والدین و سایر افراد نداشته باشد و در نتیجه قادر باشد در کنار همسر خود یک زندگی مستقل و رضایتبخش را تجربه کند.
او ادامه داد: بسیاری از دختران در سن جوانی نیز به جنبههای متفاوت از رشد دست پیدا نمیکنند، بنابراین ازدواج دختران در سن پایین نادرست است، معمولا دختران در سنین کودکی و نوجوانی توانایی سازگاری اجتماعی با سایر افراد را نداشته و قادر به داشتن یک ارتباط سالم و موثر با همسر و سایر اطرافیان نیستند زیرا این افراد همچنان در آرزوهای دوران کودکی قرار دارند و حتی ازدواج را نوعی بازی در نظر میگیرند. کودکی که فرصت تجربه بازیهای کودکانه را پیدا نکرده و از این دوران لذت نبرده است، دچار ناکامیهای بسیاری میشود که میتواند زندگی آینده او را تحتتاثیر قرار دهد، متاسفانه در پدیده کودکهمسری که فرد با شخص همسن خود ازدواج میکند به دلیل اینکه هیچیک از طرفین به بلوغ لازم دست پیدا نکردهاند در زندگی زناشویی دچار مشکلات بسیاری میشوند.
عرب ادامه داد: متاسفانه در برخی مواقع وجود مشکلات مالی موجب شده که افراد ثروتمند و دارای وضعیت مالی مناسب از شرایط بد اقتصادی سایر افراد سوءاستفاده کرده و به دنبال ازدواج با دختران کمسن اینگونه خانوادهها باشند، در حقیقت در اکثر مواقع دلیل کودکهمسری فقر است و این یعنی خانوادهها اقدام به فروش دختران خود میکنند و این موضوع به اشتباه ازدواج قلمداد میشود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد