5 - 11 - 2023
فعال شدن تدریجی غیرفعالها
گروه اقتصادی- مطابق با آمارهای بانک مرکزی، در تابستان ۱۴۰۲، جمعیت ۱۵ساله و بیشتر کشور به حدود ۴/۶۴ میلیون نفر رسیده که این رقم در مقایسه با تابستان ۱۴۰۱ افزایش ۷۵۴ هزارنفری را تجربه کرده است. عامل اصلی افزایش جمعیت شاغلان- با نرخ ریتینگ ۱/۲ درصد- در تابستان ۱۴۰۲ نسبت به تابستان ۱۴۰۱، افزایش نرخ مشارکت اقتصادی ۱/۱ واحد درصدی جمعیت فعال و ۱/۰ واحد درصدی جمعیت غیرفعال است. جمعیت فعال کشور طی مدت مذکور حدود ۶۸۹ هزار نفر افزایش یافته که ناشی از افزایش حدود ۳۵۵ هزارنفری جمعیت فعال زنان و افزایش حدود ۳۴۴ هزارنفری جمعیت فعال مردان است. ترکیب سهم جمعیت فعال زنان و مردان در تابستان ۱۴۰۲ در مقایسه با مدت مشابه سال قبل با افزایش ۹/۰ واحد درصدی در سهم زنان و کاهش همین میزان در سهم مردان مواجه شده و به ترتیب به ۶/۱۷ درصد و ۴/۸۲ درصد رسیده است.
ارقام متناظر برای جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر طی این مدت نشان میدهد مشارکت اقتصادی بیشتر از رشد جمعیت افراد در سن کار، افزایش یافته است. این رویداد بیش از هر چیز ناشی از افزایش ۹۰۷ هزارنفری تعداد شاغلان کشور طی یک سال اخیر بوده است. در کنار افزایش جمعیت فعال، جمعیت بیکار طی بازه مورد بررسی با کاهش ۲۱۸ هزارنفری همراه بوده است.هنگامی که جمعیت فعال افزایش مییابد، به این معنی است که افراد بیشتری با جستوجوی کار یا در دسترس بودن برای کار، فعالانه در بازار کار شرکت میکنند که میتواند به دلیل عوامل مختلفی مانند رشد جمعیت و نرخ مشارکت بیشتر نیروی کار رخ دهد. کاهش نرخ بیکاری نیز میتواند ناشی از عواملی مانند ایجاد شغل، رشد اقتصادی یا سیاستهای ترکیبی صنعتی و پولی دولت با هدف کاهش بیکاری باشد. کاهش تعداد افراد بیکار حاکی از بهبود شرایط بازار کار و کاهش بالقوه نرخ بیکاری است. اثر ترکیبی افزایش جمعیت فعال و کاهش جمعیت بیکار به بزرگی نسبی این تغییرات و سایر عوامل موثر بر بازار کار بستگی دارد و میتواند تحت چند حالت مختلف مطرح شود.
در حالت نخست، اگر افزایش جمعیت فعال با ایجاد شغل و فرصتهای شغلی کافی جذب شود، میتواند به گسترش معقول بازار نیروی کار منجر شود که میتواند به رشد اقتصادی کمک کند، زیرا کارگران بیشتری به بهرهوری و تولید کمک میکنند. کاهش جمعیت بیکار در این شرایط زمانی رخ میدهد که رونق اقتصادی وجود داشته باشد.
در حالت ثانویه، اگر افزایش جمعیت فعال از ایجاد شغل یا فرصتهای شغلی موجود پیشی بگیرد، میتواند منجر به رقابت بیشتر برای مشاغل شود و بهطور بالقوه منجر به افزایش نرخ بیکاری شود. این وضعیت میتواند برای جویندگان کار چالشهایی ایجاد کند و به طور بالقوه منجر به سطوح بالاتر بیکاری شود.
با توجه به شرایط یادشده در تابستان ۱۴۰۲ افزایش جمعیت فعال و کاهش جمعیت بیکار در کشور را میتوان به رشد اقتصادی ۲/۵ درصدی غیرنفتی کشور در بهار ۱۴۰۲ (مطابق با آمارهای بانک مرکزی) نسبت داد. نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت ۱۵ساله و بیشتر کشور در تابستان ۱۴۰۲، معادل ۶/۴۱ درصد است که نسبت به تابستان ۱۴۰۱ حدود ۶/۰ واحد درصد افزایش یافته که دلیل آن افزایش همزمان نرخ مشارکت اقتصادی زنان و مردان به میزان ۲/۰ واحد درصد و ۹/۰ واحد درصد است.
نرخ بیکاری در تابستان ۱۴۰۲ به ۷/۹ درصد رسیده که نسبت به تابستان ۱۴۰۱حدود یک واحد درصد کمتر بوده که ناشی از کاهش توام ۸/۱ واحد درصدی جمعیت بیکار زنان و یک واحد درصدی جمعیت بیکار مردان طی مدت مذکور است. در واقع جمعیت زنان بیکار در تابستان ۱۴۰۲ نسبت به مدت مشابه سال ۱۴۰۱ حدود ۲۳ هزار نفر کاهش یافته و به مرز ۷۲۵ هزار نفر رسیده است. جمعیت مردان بیکار نیز در تابستان ۱۴۰۲ با کاهش حدود ۱۹۴ هزارنفری نسبت به مدت مشابه سال قبل به ۱/۴ میلیون نفر رسیده است. در تابستان ۱۴۰۲ همچنین سهم زنان از کل جمعیت بیکار ۱۵ساله و بیشتر حدود ۳/۳۴ درصد بوده که نسبت به تابستان ۱۴۰۱ افزایش ۲/۲ واحد درصدی را تجربه کرده و سهم مردان از ۹/۶۷ درصد در تابستان ۱۴۰۱ به ۷/۶۵ درصد (کاهش ۲/۲ واحد درصد) در تابستان ۱۴۰۲ رسیده است.
بهبود نسبی بازار دانشآموختگان
برخلاف روند گذشته، وضعیت متغیرهای بازار کار برای جوانان و دانشآموخته دانشگاهی بهتر شده و نرخ بیکاری این گروه افراد با کاهش در تابستان ۱۴۰۲ در مقایسه با تابستان ۱۴۰۱ همراه بوده است.
در تابستان ۱۴۰۲، جمعیت جوانان بیکار ۱۸ تا ۳۵ سال حدود ۱/۵ میلیون نفر بوده که نسبت به تابستان ۱۴۰۱ حدود ۱۲۳ هزار نفر کاهش یافته که دلیل اصلی آن کاهش توام جمعیت بیکار مردان و زنان به ترتیب حدود ۱۱۱ هزار نفر و ۱۱ هزار نفر بوده است. از جمعیت ۱/۸ میلیون نفری جمعیت جوانان بیکار ۱۸ تا ۳۵ساله در تابستان ۱۴۰۲، سهم زنان و مردان به ترتیب حدود ۶۳ درصد و ۳۷ درصد بوده است. به دلیل کاهش۲/۷ واحد درصدی و ۱/۱ واحد درصدی نرخ بیکاری زنان و مردان در این گروه سنی در تابستان ۱۴۰۲ نسبت به تابستان ۱۴۰۱، نرخ بیکاری جوانان ۱۸ تا ۳۵ سال با کاهش ۲/۱ واحد درصدی طی بازه زمانی یادشده همراه بوده و در تابستان ۱۴۰۲، به ۱۵ درصد رسیده است. شایان ذکر است، در تابستان ۱۴۰۲ حدود ۷۲ درصد بیکاران کشور متعلق به گروه سنی ۳۵-۱۸ ساله بوده که از این میزان حدود ۶۹ درصد را مردان تشکیل میدهند (سهم بیکاران مرد دانشآموخته از کل بیکاران مرد در کشور).
بیکاران جمعیت ۱۵ساله و بیشتر فارغالتحصیلان آموزش عالی کشور در تابستان ۱۴۰۲ حدود ۹۰۵ هزار نفر هستند که این رقم در مقایسه با تابستان ۱۴۰۱ با کاهش ۵۰ هزارنفری مواجه شده است. در میان زنان فارغالتحصیل آموزش عالی کشور، نرخ بیکاری در تابستان ۱۴۰۲ با کاهش ۵/۲ واحد درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل به ۲۰/۷ درصد رسیده و نرخ بیکاری مردان این گروه نیز طی مدت مذکور رقم ۸/۱ درصد را تجربه کرده که نسبت به تابستان ۱۴۰۱، حدود ۷/۰ واحد درصد کاهش یافته است. سهم دانشآموختگان آموزش عالی ۱۵ ساله و بیشتر از کل جمعیت بیکار در تابستان ۱۴۰۲ حدود ۴۳ درصد بوده که ۳۴ درصد از کل مردان بیکار و ۶۶ درصد از کل زنان بیکار کشور را تشکیل میدهند.
آنالیز سهم اشتغال در بخشهای مختلف اقتصاد
در میان بخشهای مهم اقتصادی در تابستان ۱۴۰۲ بیشترین سهم از اشتغال جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر متعلق به بخش خدمات با سهم ۵/۵۰ درصد بوده و پس از آن بخشهای صنعت و کشاورزی به ترتیب با سهم ۳۴ درصد و ۱۵/۵ درصد قرار دارند. در مدت زمان ذکرشده در مقایسه با تابستان ۱۴۰۱ از سهم بخش کشاورزی حدود ۳/۰ واحد درصد کاسته شده و در مقابل به سهم بخشهای صنعت و خدمات به ترتیب ۲/۰ واحد درصد و ۱/۰ واحد درصد افزوده شده است. با توجه به شواهد موجود در میان سه بخش اصلی اقتصاد، خالص اشتغال ایجادشده در تابستان ۱۴۰۲ نسبت به تابستان ۱۴۰۱ برای هر سه بخش خدمات، صنعت و کشاورزی مثبت و به ترتیب ۴۸۳ هزار نفر، ۳۷۱ هزار نفر و برای بخش کشاورزی ۵۹ هزار نفر بوده که در مجموع باعث مثبت شدن کل خالص اشتغال ایجادشده کشور در تابستان ۱۴۰۲ نسبت به مدت مشابه سال قبل شده است.بازار کاری که به صورت مستمر با افزایش جمعیت فعال و کاهش جمعیت بیکار همراه است و در عین حال مشارکت زنان و جوانان را افزایش میدهد، میتواند چندین پیامد مثبت داشته باشد: اول افزایش جمعیت فعال نشاندهنده تعداد فزایندهای از افراد مایل و قادر به کار است که میتواند منجر به افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی شود. کارگر بیشتر به معنای پتانسیل بیشتر برای نوآوری، تخصص و توسعه صنایع جدید است که میتواند به نرخهای کلی اشتغال بالاتر و بهبود استانداردهای زندگی کمک کند.دوم، کاهش جمعیت بیکار نشاندهنده کاهش بیکاری و یافتن تعداد بیشتری از افراد برای فرصتهای شغلی مناسب است که میتواند منجر به کاهش وابستگی به برنامههای رفاه اجتماعی، کاهش نرخ فقر و بهبود ثبات اقتصادی شود. علاوه بر این، نرخهای پایین بیکاری اغلب منجر به افزایش هزینههای مصرفکننده میشود و رشد اقتصادی را بیشتر تحریک میکند.سوم، ترویج مشارکت زنان و جوانان در بازار کار میتواند مزایای اجتماعی متعددی داشته باشد. افزایش نمایندگی نیروی کار زنان میتواند به پر کردن شکافهای جنسیتی، ارتقای برابری جنسیتی و توانمندسازی اقتصادی زنان کمک کند، همچنین میتواند تنوع را در محل کار افزایش دهد و محیطی فراگیرتر و پویاتر را تقویت کند. تشویق به اشتغال جوانان میتواند تجربه شغلی ارزشمند، توسعه مهارت و استقلال اقتصادی را فراهم کند و آنها را در مسیر موفقیت شغلی بلندمدت قرار دهد.
با این حال، مهم است اطمینان حاصل شود که گسترش بازار کار با ایجاد شغل مناسب، فرصتهای شغلی باکیفیت و شرایط کاری مطلوب همراه است. سیاستها باید بر توسعه مهارتها، آموزش و برنامههای آموزشی متمرکز شوند تا افراد به ویژه زنان و جوانان را به ابزارهای لازم برای موفقیت در بازار کار در حال تحول مجهز کنند. به علاوه، تلاشها برای ارتقای دستمزد برابر، تعادل بین کار و زندگی و شیوههای غیرتبعیضآمیز برای حفظ رشد فراگیر و کاهش نابرابریها حیاتی هستند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد