29 - 01 - 2018
مجرم
رسول یونان در سال ١٣۴٨ در دهکدهای در کنار دریاچه ارومیه به دنیا آمد. او شاعر، نویسنده، مترجم و نمایشنامهنویس است. وی همچنین سابقه فیلمسازی و بازیگری را نیز در کارنامه هنری خود دارد. از یونان کتابهای متعددی به چاپ رسیده که از آن جمله میتوان به «روز بخیر محبوب من»، «پایین آوردن پیانو از پلههای یک هتل یخی» (مجموعه شعر)؛ یک کاسه عسل (ترجمه/ گزینه شعر ناظم حکمت)، کلبهای در مزرعه برفی (مجموعه داستان)، گندمزار دور (مجموعه نمایشنامه)، خیلی نگرانیم شما، لیلا را ندیدید (رمان)و … اشاره کرد. گزیدهای از دو دفتر شعر رسول یونان با عنوان «رودی که از تابلوهای نقاشی میگذشت» توسط واهه آرمن به زبان ارمنی ترجمه شده و در تهران به چاپ رسیده است.
یونان درباره رابطهای با مخاطبین گفته است:
«من اهل شو دادن نیستم. من همین طوری که زندگی میکنم مینویسم. شعار نمیدهم واقعا خوشحالم که کنار مردم هستم چون اگر این مردم کتابهای مرا نخرند من وجود خارجی ندارم. آنها به من روحیه میدهند اما گاهی وقتها نویسنده و شاعران ما پارهوقتند و چون پارهوقتند مخاطبان آنها هم پارهوقت میشوند. دنیا به خاطر نظر هیچکس متوقف نمیشود. دنیا جلو میرود و ما هم همراه آن میرویم. البته آدمهای بسیاری هستند که در ایستگاههای متروک جا ماندهاند. من خوابهایم را مینویسم اما نه خوابهایی که دیدهام بلکه خوابهایی که قرار است آنها را ببینم. فرشته الهامبخش هیچگاه به خانه ما نیامده است. اگر میآمد حتما چیزهایی واجبتر از شعر برایمان میآورد.»«فرشتهها» مجموعه مینیمالهای رسول یونان است. داستانکهای چندخطی که معمولا پایانش با ضربه تمام میشود.« فرشتهها» توسط نشر مشکی در قطع شومیز به چاپ رسیده و تا به امروز بارها و بارها تجدید چاپ شده است.
گفت: من فرشتهام!
قاضی پرسید: بالهایت کو؟
گفت: بالهایم را بریدهاند!
قاضی باور نکرد. نیشخند زد و او را به جرم نداشتن کارت شناسایی به حبس محکوم کرد. وقتی میخواستند به دستهایش دستبند بزنند، ناگهان چند فرشته از پنجره آمدند و او را با خود بردند. ساعتی بعد قاضی در کتابهای قانون دنبال مادهای میگشت که مربوط به تعقیب مجرم در آسمان باشد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد