30 - 07 - 2017
مهمتر از ابقای ظریف، ابقای رویکرد وزارت امور خارجه است
علیرضا رحیمی*- وزارت امور خارجه در دولت یازدهم توانست با توجه به تصویری بینالمللی که علیه ایران وجود داشت موفقیتهای قابلتوجهی در جهان کسب کند. در دوره قبل از دولت یازدهم، دستگاه دیپلماسی ما تبدیل به یک دستگاه منفعل و دچار روزمرگی شده بود. حضور روحانی و تیم او در وزارت امور خارجه، مسیر حرکت دستگاه دیپلماسی ایران را تغییر دادند و از حالت انفعالی به حالت فعال و تهاجمی تبدیل کردند. در اوایل دولت یازدهم پیگیری پرونده هستهای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه سپرده شد و برنامه و استراتژی دولت در راستای پیگیری پرونده هستهای قرار گرفت و در اینجا بود که مسیر حرکت دستگاه دیپلماسی روشن شد. وزارت امورخارجه با برنامهریزی درستی که انجام داد در کمترین مدت پرونده هستهای را گرهگشایی کرد. آنها با ۲۳ ماه مذاکره نفسگیر با کشورهای ۱+۵ رکورد بینظیری را در مذاکرات و حل معضلات بینالمللی در کشور به نام دستگاه دیپلماسی رقم زدند که دستاورد قابل توجهی بود.
موضوع برجام موفقیت درخشانی برای کل نظام بهویژه برای دولت یازدهم و وزارت امور خارجه داشت. چالشهای متعددی درباره برجام فراروی دولت و وزارت خارجه قرار داشت؛ یکی از این چالشها مجلس نهم بود که همسو با دولت عمل نمیکرد و سنگاندازیهایی در این زمینه انجام داد که مردم آن را فراموش نمیکنند. البته فقط مجلس نبود بلکه این سنگاندازیها از سوی سازمانهای دیگر مثل شهرداریها هم مشاهده میشد. مردم در پایتخت میدیدند که در شرایطی که دیپلماتهای ما در حال مذاکره نفسگیر و حساس بودند بیلبوردهای پایتخت به جای آنکه در طرفداری از مذاکرهکنندگان باشد تحریککننده علیه آنان بود.
وزارت امور خارجه در حوزههای دیگر هم موفقیتهای نسبی داشتند، در موضوع فاجعه منا، پیگیری اسارت اتباع ایرانی و پرونده حقوقی دریای خزر. اینها موضوعاتی بود که همزمان وزارت خارجه توانست موفقیتهای قابل توجهی در آن کسب کند امتیازی برای آقای ظریف و دستیارانش بوده است. اگر بخواهیم مواردی را بهعنوان نقطهضعف برای وزارت امور خارجه در نظر بگیریم، عدم توازن دیپلماسی ما در حوزههای مختلف در کشورهای آسیانهمیانه و جنوب شرقی آسیا بوده است. اگر بهبود روابط ما در این کشورها به صورت همزمان انجام میشد شاید موفقیت بیشتری کسب میکردیم، منتها همه توان و انرژی وزارت خارجه در حوزه برجام متمرکز شد و قاعدتا از توسعه در حوزههای دیگر بازماندیم. همچنین در زمینه دیپلماسی اقتصادی، اگرچه دیپلماسی انرژی را وزارت نفت دنبال کرد و ما گسترش و افزایش در بخشهایی از شرق آسیا با تقویت و توسعه فهم ایران در اوپک داشتیم اما دستگاه وزارت امور خارجه میتوانست در توسعه فعالیتهای اقتصادی نقش قابل توجهی ایفا کند که به دلیل تمرکز در حوزه برجام شاید قدرتی برای مانور در حوزههای دیگر برای وزارت امور خارجه باقی نماند. درصورتیکه امکان داشت این وزارتخانه با برنامهریزی درست همزمان با حوزه برجام، حوزههای دیگر را فعال و پویا نگه دارد.
نکته مهمتر از ابقای ظریف در این وزارتخانه، ابقای رویکرد وزارت امور خارجه در سیاستهای بینالمللی است. رویکرد تعامل با دنیا، کشاندن بازارها و فضاهای بینالمللی به جمهوری اسلامی ایران و ایجاد فضای ایرانگرایی به جای ایرانهراسی از اقدامات مهم دستگاه دیپلماسی ایران در چهار سال گذشته بوده است. همین رویکرد باید در دولت دوازدهم هم حفظ شود تا موفقیتهای بیشتری را وزارت امور خارجه در همکاری با دولت و ملت کسب کند. اما حضور دوباره محمدجواد ظریف در دولت دوازدهم به انگیزههای خود او هم بستگی دارد که آیا این وزیر انگیزه دارد در این حوزه فعالیتش را ادامه بدهد یا اینکه میخواهد در منصب جدیدی همکاری خودش را با دولت ادامه دهد. ممکن است آقای ظریف از عهدشکنیها و ناهمواریهایی که در داخل بعضا با آن روبهرو بود، کدورتهایی داشته باشد. این کدورتها ممکن است انگیزه وی را تحت تاثیر قرار داده باشد اما فضای انتخابات همه انگیزه ایشان را زنده کرد. رای مردم جایی برای تضعیف انگیزه برای همکاری با دولت باقی نگذاشته است.
اگر ظریف همچنان در دولت دوازدهم حضور پیدا کند قطعا ادامه مسیر برای دولت آسانتر خواهد بود. اما اگر شخص دیگری به جای ایشان جایگزین شود رویکرد تعاملی با دنیا و پیگیری ماموریتهای خارجی دولت ادامه مییابد چراکه نگاه روحانی اکنون نسبت به سیاست خارجی نگاه اثرگذار و از موضع عزت، حکمت و مصلحت با دنیاست.
* عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد