29 - 12 - 2022
چرا کنترل بازارهای مالی مهم است
علی دینی ترکمانی
نوسان بیش از اندازه بازارهای مالی نقدپذیر ارز و طلا به طرق مختلف بر عملکرد اقتصادی تاثیر منفی میگذارد، اول اینکه مانع از جذب نقدینگی موجود در بخش مولد صنعتی و تولیدی میشود. به بیان دیگر، موجب رشد بیش از اندازه سرمایه مالی در مقایسه با سرمایه تولیدی میشود به این صورت، ترکیب سرمایه به سمت سرمایهگذاریهای مالی زودبازده، بسیار کوتاهمدت و با گردش روزانه و حتی ثانیهای حرکت میکند در نتیجه سرمایه تولیدی که معمولا دارای میزان بازگشت سرمایه طولانیتر و حاشیه سود کمتری است جاذبه خود را برای سرمایهگذاری از دست میدهد. پیامد نهایی چنین وضعیتی کاهش سهم سرمایهگذاریهای با بازدهی اجتماعی بالاتر و اشتغالزایی بیشتر است.
دوم، رشد بیش از اندازه بخش مالی و داراییهای نقدپذیر موجب شکلگیری حبابهای مالی میشود که با ترکیدن
خود، بخش واقعی اقتصاد را نیز میتواند در گرداب بحران فرو ببرد، این اثرگذاری زمانی بیشتر میشود که موسسات
پولی، بانکی و بنگاههای تولیدی نیز درگیر این نوع از سرمایهگذاری باشند هرچه این درگیری بیشتر باشد، احتمال انتقال سریع بحران از بخش مالی به بخش واقعی نیز بیشتر میشود. سوم اینکه، نوسانهای بیش از اندازه چنین داراییهایی افق آینده برای سرمایهگذاری برای صادرات و واردات و به طور کلی معاملات اقتصادی را مخدوش میکند. نوسانات نرخ ارز به معنای نوسان قابل توجه هزینههای تولید سرمایهگذاری در پروژههای صنعتی و تولیدی است اگر سرمایهگذاران پیشبینی کنند که این هزینهها در روزها و ماههای آینده بدون قاعده افزایش خواهد یافت، دست از سرمایهگذاری به دلیل احساس ناتوانی در پوشش هزینههای افزایش یافته بعدی از محل افزایش نرخ ارز برخواهند داشت به این صورت، فرآیند انباشت سرمایه دچار محدودیت میشود. صادرکنندگان با این امید که این نرخ افزایش خواهد یافت تمایلی به عرضه ارز در بازار داخلی نخواهند داشت و واردکنندگان نیز سعی خواهند کرد آنچه میخواهند را سریع با نرخ ارزی پایینتر وارد کنند به این صورت مجموعه عوامل یاد شده در چنین شرایطی تبدیل به عوامل تشدیدکننده واگرایی میشوند بنگاههای تولیدی در عرضه موجودی انبار خود دچار تردید میشوند چراکه گمان میکنند با افزایش نرخ ارز قیمتها افزایش خواهد یافت و به نفعشان است که موجودی انبار را تا جایی که ممکن است حفظ کنند تا از قیمتهای افزایش یافته روزهای بعد نفع بیشتری ببرند. چهارم اینکه، به دلیل شاخصبندی نرخ ارز با قیمت کالاها و خدمات و دستمزدها، چنین نوسانهایی موجب شکل گیری مارپیچ تورمی از این کانال میشود. در بنگاههای تولیدی که ارزبری بالاتری دارند، انتظار میرود هزینههای تولید متناسب با افزایش نرخ ارز بیشتر و در نتیجه قیمتها پی در پی با شرایط جدید تعدیل شود که هم هزینههای قیمت گذاری بنگاه را افزایش میدهد و هم موجب تشدید تورم میشود در چنین شرایطی اقتصاد دلاری میشود و هرچه نرخ ارز بیشتر شود افکار عمومی به سمت و سوی نگهداری هر چه بیشتر ارز خارجی به منظور حفظ قدرت خرید نقدینگی موجود خود اقدام میکند در نتیجه، تقاضا برای ارز افزایش مییابد که موجب کاهش بیشتر ارزش پول ملی و شکلگیری دور فزاینده افزایش نرخ ارز- افزایش تقاضا برای خرید ارز خارجی- افزایش بیشتر نرخ ارز میشود. سیاست پولی افزایش میزان سود بانکی، سیاست مالی اعمال مالیات بر معاملات چنین داراییهایی در میزانی بالا کمک به بنگاههای تولیدی برای ارایه عملکرد بهتر و در نتیجه تحریک بازار سهام از طریق سیاستی چون ارایه انرژی با قیمت ترجیحی از جمله ابزارهای کنترل بازارهای یاد شده است. حتی در شرایط خاص و اضطراری میتوان به بلوکه کردن سرمایههای بزرگ مقیاس و رهبریکننده فعال در بازارهای ارز و طلا برای مدتی
اشاره کرد.
*عضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد