24 - 07 - 2023
چشمانداز تاریک تولید صنعتی در ایران
نادر کریمیجونی- بازار کار ایران اوضاع عجیبی را تجربه میکند؛ از یکسو، افراد بیکار به امید یافتن موقعیتهای بهتر شغلی و درآمد بهتر، ایران را ترک میکنند و عراق، بعد از امارات متحده عربی، ژاپن و… به عنوان آخرین مقصد درآمدزایی کارگران ایرانی مطرح شده است و از سوی دیگر در مورد ایجاد اشتغال و تعداد شاغلان در کشور اغراق میشود و کاهش نرخ بیکاری که از طرف دولت اعلام شده است، از سوی ناظران اقتصادی و صاحبنظران به چالش کشیده میشود.
در همین حال برخی اعضای تشکلهای کارفرمایی از نبود کارگر گلایه میکنند و میگویند در کارخانهها و کارگاههای صنعتی و تولیدی، کار هست ولی کارگر نیست، به همین دلیل بسیاری از ظرفیتهای تولیدی خالی مانده است.
در آمارهایی که اخیرا منتشر شده گفته شده که نرخ بیکاری در میان افراد فارغالتحصیل به ویژه فارغالتحصیلان مرد افزایش یافته است. برای بسیاری از ناظران بازار کار ایران، این سوال مطرح است که وضعیت فعلی نیروی کار ایران چگونه است و آیا واقعا بازار کار در کشورمان با کمبود یا مازاد نیروی کار مواجه است و چرا در حالی که کارگاههای ایرانی نیازمند کارگر هستند، ایرانیها به اشتغال یا حتی اشتغال سیاه در کشورهای دیگر میپردازند، چنانچه میزان مهاجرت کارگران ایرانی در کشور عراق، براساس آمارهای ارائهشده از سوی منابع ایرانی و عراق افزایش پیدا کرده است.
کافی است تنها چند ماه به عقب برگردیم تا متوجه شویم که میزان تصویب شده حقوق و دستمزد از سوی شورای عالی کار، با نیازهای واقعی زندگی کارگران منطبق نبوده است. در همان روزهایی که موضوع تصویب حقوق و دستمزد در محافل کارگری ایران مطرح بود، وزیر کار به میدان آمد و با استدلال عجیب تورمزایی افزایش حقوق و دستمزد، پایین بودن افزایش حقوق و دستمزد را توجیه کرد. او میدانست که افزایش حقوق کارگران مانند بومرنگ مستقیما به سوی دولت برمیگردد و چون دولت، کارفرمای بزرگ کشور است، هر چه حقوق و دستمزد کارگران افزایش پیدا کند، بلافاصله و مستقیما دولت زیر بار مالی خواهد رفت. به همین دلیل وزیر کار در میان کارفرمایان و کارگران بیطرف نیست و نه میخواهد و نه میتواند منصفانه رفتار و از حقوق کارگران دفاع کند، بنابراین در گام نخست، حقوق و دستمزدی که برای کارگر ایرانی تعریف شده اصلا با خواست و نیاز کارگران ایرانی تطابق ندارد و کافی نیست.
البته همین دستمزد ناکافی کارگر، توسط برخی کارفرمایان و صاحبکاران تقلیل پیدا میکند و به انحاء گوناگون و دلایل مختلف، بخشهایی از آن حذف و مزایای قانونی آن، کاهش داده میشود. به همین دلیل انگیزههای مالی کار که شاید اصلیترین دلیل همکاری باشد، عملا منتفی شده و کارگران ایرانی مترصد پیدا کردن فرصتهای شغلی بهتر برای دریافت حقوق و دستمزد بیشتر هستند. از این بابت کارگران ایرانی که دارای توان و تخصص کافی هستند، کار در کشورهای دیگر از جمله گرجستان و عراق را به اشتغال در ایران ترجیح میدهند. هر چند این موقعیتها، کار سیاه و غیرقانونی باشد یا برای رسیدن به آن تحمل ریسکهای کلاهبرداران و… لازم باشد.
افزون بر این، ناتوانی و ضعف بنیه مالی کارفرمایان ایرانی، فقط حقوق و دستمزد کارگران را تقلیل نداده، بلکه امکانات سختافزاری و ایمنی کارگاه را نیز کاهش داده و محیط کارگاههای ایرانی را ناامن و امکانات اجرایی پروژه را ضعیف کرده است چنانکه کارگر برای انجام کار در ایران باید سختیهای زیادی را تحمل کند. روشن است که این وضعیت ممکن است در کشورهایی نظیر عراق به همین صورت یا حتی بدتر باشد اما نکته مهم آن است که حقوق ارزی پرداختشده در این کشورها و معادل ریالی آن، تحمل و پذیرش این خطرات و سختیها را توجیه میکند. همچنین ضعف بدنه کارشناسی در این کشورها و توانمندی هوش و استعداد ذاتی ایرانیان باعث شده بازار کار کشورهای دیگر، عطش زیادی برای جذب متخصصان ایرانی داشته باشند. به همین دلیل بسیاری از کارگران متخصص یا مهندسان و کارشناسان ایرانی به جای آنکه در کارگاه پرخطر ایرانی و با امکانات کم وقت خود را هدر دهند، ترجیح میدهند هزینه، خطر و سختیهای مهاجرت را بپذیرند و در کشورهای دیگر شاغل شوند.
در عین حال محدودیتهای اعمالشده بر اقتصاد ایران که همواره از سوی مقامات ارشد انکار میشود، سقف پرواز اقتصادی فعالان و کارآفرینهای کشورمان را به شدت تقلیل داده و محدود کرده است. به همین دلیل کارگاههایی که چشمانداز بلندی برای فعالیت خود ترسیم کردهاند، حتما ترجیح میدهند دستکم در کنار فعالیت خود در ایران، کارگاه یا شرکتی در خارج از کشور داشته باشند و نقطه ثقل فعالیت خود را به خارج از کشور منتقل کنند تا در صورتی که اوضاع کشور از اینکه هست سختتر شد، به طور کامل فعالیت خود را به خارج منتقل کنند و حیات اقتصادی خود را در خارج از ایران ادامه دهند.
مجموعه این شرایط از یکسو توان اقتصادی و تولیدی ایران را کاهش میدهد و از سوی دیگر کشورمان را از نیروی باکیفیت، متخصص و باهوش خالی میکند، البته نیروهای دانشمند و توانایی هم هستند که به هر دلیل، ماندن در ایران در هر شرایط را ترجیح میدهند، اما مهاجرت گسترده نیروی کار، نشان میدهد که عمده نیروهای توانا رفتن به خارج از کشور را انتخاب میکنند. در این صورت آیندهای که پیش روی صنعت و تولید ایرانی قرار دارد، حتما امیدوارکننده نیست.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد