5 - 10 - 2017
محرم مظلوم مانده است
شیدا ملکی- ظرفهای نیمهخورده غذا پیادهروهای شهر را به رنگ قرمه سبزی و قیمه درآورده است. لیوانهای یکبار مصرف جویها را پر کرده است و زنان و مردان سیاه پوشیدهاند تا به عزای امام حسین بنشینند؛ روندی که چند سال اخیر محصور در نذری پختن و نذری خوردن شده است. تکایای بزرگ تفکیک و کوچک شدهاند و حالا دیگر پیرمردهای سن و سالدار در راس مجلس نمینشینند تا جوانها دورشان حلقه بزنند. حالا بر سر هر کوچهای یک چادر کوچک زدهاند و جوان و نوجوان گردهم جمع شدهاند. چای، قند، دود اسفند و سیگار پشت سیگار. دیگر حتی راهی نیست برای عابران تا مسیر را طی کنند و به مقصد برسند. عزاداری واقعی و درس گرفتن از عاشورا گویا بین این همهمه گم شده است. صدای بلند طبل و سنج تا نیمههای شب به گوش میرسد. در این همهمه و شاید تظاهر به عزاداری میلیونها میلیون هزینه سیستمهای صوتی شده است که از آن صدایی ریتمیک شبیه به آهنگهای رپ و پاپ شنیده شود و نه نوای مرثیهسراییهای آرام که دل را بلرزاند. حجم وسیعی از مواد غذایی بین مردم تقسیم میشود و آنهایی که شبها سر گرسنه بر بالین میگذارند هنوز هم گرسنهاند. آنها که هرگز گرسنه نبودند هم مثل دیگر شبها گرسنه نیستند. ماجرای این شبها فقط با نگاهی ساده به غذاهای نیمهخورده و پیادهروهای پر از غذا به پایان نمیرسد. ماجرایی است ادامهدار برای گذران ۱۰ شب با پوششی دیگر، ۱۰ شبی که بناست اگر دین نداریم آزاده باشیم و دعواها بر سر لقمه نذری بیشتر نباشد. حلقه مفقوده عزاداری واقعی در کدامین نقطه شهر گم شده است که هنوز کودکان بیمار و بیسرپرست باید درد بکشند و عدهای سیاه بپوشند تا شاید در ۱۱ماه بعدی سال خلاف و دروغ خود را ادامه دهند. انگار هرچه صدای بلندگوها و طبلها بلندتر باشد، بیشتر به گوش آسمان میرسد. حال آنکه شهروندانی هم هستند که مظلومانه در تکایا مینشینند و آرام اشک میریزند تا صدایشان به گوش خداوند برسد. مجال قضاوت نیست، اما به راستی شهری با این وسعت چرا هنوز اسیر زنجیرهای ظاهرسازی است و باطن انسانمداری و دینمداری در آن مظلوم مانده است؟
sheidamaleki.journalist@gmail.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد