5 - 07 - 2017
«انسانمحوری» ضرورت مدیریت شهری
محمد خرسندی- گفتوگو با زنی که اولین معاون فرماندار پایتخت در جمهوری اسلامی است، جذاب و شنیدنی خواهد بود از آن رو که این فعال مدنی و منتخب مردم تهران برای پنجمین دوره شورای شهر حرف و سخنش از قدرت بین و رای فاصله باشد ورای مردم است. زهرا نژادبهرام ریشه قدرت را در نیازهای مردم و پاسخگویی به آن میداند و قدرت به سبک محمدباقر قالیباف را که در کوهی از آهن و سیمان خلاصه
شده است، نمیپسندد.
او روابط قدرت- دانش را مهمتر از قدرت به معنی هابزی آن (یعنی انسانها صرفا اشیای مادی بسیار پیچیدهای هستند و همه اعمال و کارکردهای ما را میتوان با همان اصول مربوط به اعمال و حرکات اجسام مادی توضیح داد) میداند.
به گفته او «تا کنون اعمال قدرت در شهر تهران با ساخت پل صدر، برج میلاد، تونل نیایش و… به رخ شهروندان کشیده میشده. حال این اعمال قدرت با چه هزینهای صورت گرفته بماند برای بعد.»
نژادبهرام معتقد است که دوران تکامل انباشتی و خطی دانش گذشته است. او میگوید: چارچوبهای دانش و شیوههای فهمیدن همیشهای در حال تغییر و تحول هستند؛ موضوعی که در شهر تهران مورد غفلت قرار گرفته است.
او میگوید: نگاه در شهر باید نگاهی انسانمحور باشد؛ نگاهی که طی ۱۲ سال گذشته به شدت مورد غفلت بوده و در نتیجه شهر عملا به نهادی کالبدی- ساختمانی تبدیل شده است.
او با انتقاد از ساختوسازهای بیرویه در منطقه ۲۲ میگوید: «همین منطقه که به جنگلی از آهن تبدیل شده، قرار بود گلوگاه و تنفسگاه شهر تهران باشد، حالا با چه وضعی و در چه شرایطی قرار گرفته و هزینههای زیستمحیطی و اجتماعی آن را مردم میپردازند. قرار بود شهرداری یک نهاد اجتماعی باشد ولی در عمل این اتفاق نیفتد.»
در نهاد اجتماعی از مردم میپرسند آیا با ساخت این پروژه یا آن پروژه موافق هستید. نژادبهرام میگوید بسیاری از حسهای نوستالژیکی مردم در شهر تهران با ساختوسازهای بیرویه از بین رفته است. آیا مردم با تغییرات میدان ولیعصر به اینگونه موافق هستند؛ به طور حتم خیر.
اصالت و خاطرات انقلاب در میدان انقلاب با ساختوسازهای غیراصولی رنگ و روی خود را از دست داده است.
مردم تهران با رای دادن به لیست امید صدای تغییرات خود را بلند و بلندتر به گوش همه رساندند. آنها شهری را میخواهند که توسعه و رشد آن براساس نگاه انسانمحورانه باشد.
این منتخب شورای شهر تهران معتقد است تبدیل کردن تهران به یک کارگاه بزرگ عمرانی کار چندان مهمی نیست. حل کردن چالشهای شهر مهمتر از آن است؛ یکی از این چالشها، مشکل ترافیک شهر تهران است که هنوز هم حل نشده باقی مانده است.وقتی نگاه به شهر سازهای باشد و نیازها به درستی تشخیص داده نشود، هرچه خیابان و بزرگراه ساخته شود باز هم معضل ترافیک حل نشده باقی خواهد ماند.
وی معتقد است: بسیاری از ساختوسازها در شهر تهران فاقد پیوست محیطزیستی و اجتماعی هستند. وقتی چنین رویکردی در مدیریت شهری وجود داشته باشد همان ترافیک ۴۰ سال گذشته که معضل بوده امروز در ابعاد گستردهتر باز هم معضل است.
سوال اساسی این است که چطور شهرهای بزرگ مثل توکیو، نیویورک و… مشکل ترافیک خود را حل کردهاند ولی شهر تهران همچنان با بزرگترین چالش خود یعنی ترافیک دست و پنجه نرم میکند.
اگر پیوست اجتماعی و محیطزیستی برای خیابان دوطبقهای صدر وجود داشت، هزینهای که برای ساخت آن صورت گرفته به زیرزمین منتقل میشد و حملونقل عمومی (مترو) گسترش مییافت، کمک بزرگی به حل معضل ترافیک بود.
نژادبهرام معتقد است که هر سازمان برای رشد و توسعهای که مبنای آن انسان باشد نیازمند تحقیق و توسعه است که این مهم با تقویت و گسترش مرکز مطالعات شورای شهر محقق خواهد شد.
توسعه باید در شهر تهران چندبعدی باشد، ساختن برج، تونل و پل، توسعهای خطی و تکبعدی است که نتیجهای برای مردم در پی نخواهد داشت چراکه دسترسی امکانات باید به طور مساوی در اختیار شهروندان قرار گیرد. متاسفانه در شهر تهران به کمیت توسعه توجه شده ولی به کیفیت آن توجهی نشده است.نژادبهرام معتقد است از آنجا که تهران کلانشهری است که به دیگر کلانشهرها و شهرهای دیگر کشور الگو میدهد و همانطور که در هشت شهر دیگر لیست امید به طور کامل رای آوردند، لازم است نه تنها تا سطح توسعه اجتماعی تهران بلکه مفاهیمی چون پساتوسعه هم مورد سنجش قرار گیرد. الگوی توسعهای و پساتوسعهای شهر تهران باید مبتنی بر نیازهای حیاتی و اجتماعی مشترک انسانها همچون آزادی، امنیت، برابری، عدالت، انسجام، فقرزدایی، اشتغال و اوقات فراغت مورد توجه و بازنگری قرار گیرد تا خسارت بیتوجهی سالهای گذشته جبران شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد