7 - 05 - 2017
نگاهی به نمایشگاه صنعت نفت در پسابرجام
هوشنگ کاوهزاده- نمایشگاه امسال با نمایشگاه سال گذشته تمایزها و افتراقهای زیادی دارد. وقتی صحبت از تمایزها و تفاوتها میشود، جملگی تصور میکنیم که منظور از تمایز، افزایش حضور شرکتهای داخلی و خارجی، افزایش شمار بازدیدکنندگان یا حتی افزایش فعالیت بازاریابی شرکتهای خارجی است.
شاید این موضوع در نگاه اول، مصداقی عینی از تمایزها میان نمایشگاه امسال با نمایشگاههای سالهای اخیر باشد، لیکن تعبیر واقعی از تمایز نمایشگاه امسال با نمایشگاههای پیشین به مساله محتوا و پیام واقعی نمایشگاه بازمیگردد.اگر بخواهیم از این منظر به مساله تمایزهای نمایشگاه امسال و پارسال نگاه کنیم، ابتدا باید یک سوال را ساده مطرح کرد و آن، اینکه هدف از حضور در نمایشگاه بینالمللی صنعت نفت تهران چیست؟
به باور تمام سازندگان، هدف اصلی و کلان از حضور در نمایشگاه، نمایش توانمندیهای ساخت داخل و همچنین نشان دادن جلوههای تعامل و همکاری میان تمامی ضلعهای اجرایی توسعه صنعت نفت کشور است.
حال این سوال وجود دارد که نمایشگاه بیست و دوم به عنوان مهمترین «نمایشگاه پسابرجامی» دارای چنین وجه و جلوهای هست و دستاوردهای سازندگان به ویژه با تاسی و تاثیرپذیری از فضای پسابرجام، نشاندهنده توسعه توان فنی هست یا خیر؟برای پاسخ به این سوال یعنی اینکه مفهوم و محتوای پیام واقعی و نه صوری و ظاهری نمایشگاه بیست و دوم چیست ابتدا و مقدمتا باید اشاره کرد که هیچ عقل سلیمی نمیتواند منکر رهاوردهای برجام و اقدامات «دولت تدبیر و امید» باشد و اگر امروز در این نقطه هستیم، مرهون پایمردی دولتمردان برای خروج از شرایط عسر و حرج است.بنابراین بیان واقعیت در کسب رهاورد ملی و کلان را نباید فدای مصالح و منافع صنفی و تشکلی کرد.ولی همین مساله هم قید «اما» دارد. یعنی اینکه نمایشگاه امسال نشاندهنده توان واقعی سازندگان تجهیزات صنعت نفت نیست و پیام واقعی از تمایز چیز دیگری است که ورای همین شور و هیاهو مشاهده میشود.چرا؟ چون نمایشگاه امسال به معنی واقعی نمایشدهنده توان سازندگان داخلی نیست.توان ساخت داخل بسیار فراتر از اینهاست.درست است که برجام منجر به شتاب گرفتن روند اجرایی ابرپروژههای داخلی شد و فروش نفت و بازگشت منابع مالی بلوکهشده به کشور سبب تقویت توان اجرایی نظام پیمانکاری شد اما واقعیتهای عینی دیگری را هم نمیتوان کتمان کرد.
این واقعیت چیست؟با وجود اینکه بعد از برجام توسعه پروژههای عظیم شتاب گرفت و با تمرکز وزیر نفت، چهار فاز پارس جنوبی به مرحله افتتاح رسید اما منابع مالی حاصل از برجام روانه واحدهای تولیدکننده ساخت تجهیزات در سطح مورد انتظار نشد. در عینیترین حالت، برخی از مطالبات سررسیدشده سازندگان پرداخت شد اما منجر به سفارش قابل توجه خرید از داخل نشد و ادامه فازهای مزبور با خرید تجهیزات از شرکتهای خارجی و شبکه داخلی فعال و پرنفوذ واسطهگری تامین تجهیزات خارجی به مرحله افتتاح رسید.شاید عنوان شود که اصولا فازهای مورد اشاره در مرحله افتتاح و راهاندازی بوده و خریدهای آن قبلا انجام شده بود که در این صورت هم میتوان پاسخ داد که اصولا آثار برجام در سطح مورد انتظار تولیدکننده ایرانی نبوده است و با عملیاتی شدن آن صرفا خریدهای خارجی شتاب گرفت، چه در سطح مشهود یعنی خرید توربین، هواپیما و چه در قالب خرید محصولات فناورانه.
انتظار طبیعی سازندگان از دولت محترم این بود که بعد از برجام با توجه به تداوم کشیدن خط و نشانهای بینالمللی و امکان بازگشتپذیری به هر گونه شرایط نامساعد، به تولیدکننده داخلی و توسعه توان داخلی توجه بیشتری شود که نشده است.
لذا میتوان گفت که تعاملات نظام کارفرمایی در قالب سیاستگذاریهای صنعت نفت در عمل سبب توسعه توان فنی نشده و حتی رهاوردها به توسعه ۱۰ گروه کالایی در حالت، احاله به آینده و به کورسوی امید مبدل شده است.از این رو سازندگان داخلی با تمام تقلاها و تلاشهایی که در سال ۱۳۹۵ داشتهاند، نمیپذیرند که به دلیل تاثیرپذیری از شرایط رکودی که بخشی از آن صرفا برای کنترل سطح عمومی قیمتها پدیدار شده است، دارای چنین توانایی هستند که در نمایشگاه کنونی ارائه شده است و پیام سازندگان بسیار فراتر از اینهاست.
انتظار سازندگان از دولت دوازدهم توجه به تولید ملی در راستای سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی است تا نمایشگاههای صنعت نفت پیام و محتوای واقعی داشته باشد.
بدیهی است تا زمانی که وزارت نفت خود را در مقام و جایگاه سیاستگذار صنعتی نمیبیند و رابطه خود را با اقتصاد مقاومتی و صنعت نفت در سطح توسعهدهنده میادین به دلیل جبران زیان عدمالنفع تعریف میکند، سازندگان ایرانی در نمایشگاههای آتی هم شاهد نبود صیانت از بازار داخلی هستند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد