6 - 12 - 2019
شازده احتجاب
هوشنگ گلشیری زاده ۲۵ اسفند ۱۳۱۶ در اصفهان نویسنده معاصر ایرانی و سردبیر مجله کارنامه بود. مورخان ادبی وی را از تاثیرگذارترین داستاننویسان معاصر زبان فارسی دانستهاند.
او با نگارش رمان کوتاه شازده احتجاب در اواخر دهه ۴۰ خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. این کتاب را یکی از قویترین داستانهای ایرانی خواندهاند.
گلشیری کارش را با آموزگاری در روستاها و سپس در اصفهان آغاز کرد. از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به دعوت بهرام بیضایی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران استادی کرد. پس از انقلاب با تشکیل جلسات هفتگی داستانخوانی و نقد داستان از سال ۱۳۶۲ تا پایان عمر خود نسلی از نویسندگان را پرورش داد که در دهه ۷۰ خورشیدی به شهرت رسیدند. او همچنین عضو کانون نویسندگان ایران و از بنیانگذاران حلقه ادبی جُنگ اصفهان بود.
یکی از اقدامات تاثیرگذار و مهم گلشیری تشکیل کارگاههای داستان و پرورش نسل تازهای از نویسندگان ایرانی بود. وی جلسات هفتگی داستانخوانی و نقد داستان را از سال ۱۳۶۲ تا پایان عمر خود در هر شرایطی به صورت مستمر برگزار کرد. وی در سالهایی که کارنامه را منتشر میکرد، جلسات نقد شعر و داستان را در دفتر مجله برگزار میکرد.
در اواسط سال ۱۳۶۲، گلشیری جلسات هفتگی داستانخوانی را که به جلسات پنجشنبهها معروف شد، با شرکت نویسندگان جوان در خانه خود برگزار کرد. این جلسات تا اواخر سال ۱۳۶۷ با حضور نویسندگانی چون یارعلی پورمقدم، محمدرضا صفدری، محمد محمدعلی، حسین سناپور، آذر نفیسی، عباس معروفی، منصور کوشان، شهریار مندنیپور، منیرو روانیپور، قاضی ربیحاوی، ناصر زراعتی، حسین مرتضاییانآبکنار و ابوتراب خسروی ادامه داشت.
گلشیری همکاری خود را با مطبوعات از جوانی آغاز کرد. وی برخی آثار خود را در نشریاتی مانند پیام نوین، کیهان هفته و فردوسی به چاپ رساند. پس از راهاندازی جنگ اصفهان نیز گلشیری شاخصترین چهره و به گفته منتقدی سخنگوی پرنفوذ این جریان بهشمار میرفت.
پس از انقلاب نیز گلشیری فعالیت روزنامهنگاری را ادامه داد. گلشیری از اواخر سال ۱۳۶۴، با همکاری با مجله آدینه از اولین شماره آن و پس از آن، دنیای سخن، و پذیرش مسوولیت صفحات ادبی مفید برای ۱۰ شماره دور تازهای از کار مطبوعاتی خود را آغاز کرد. سردبیری ارغوان که فقط یک شماره منتشر شد (خرداد ۱۳۷۰) و سردبیری و همکاری با چند شماره نخست فصلنامه زندهرود (۱۳۷۱ تا ۱۳۷۲) ادامه فعالیتهای مطبوعاتی او تا پیش از سردبیری کارنامه بود. سردبیری ماهنامه ادبی کارنامه را در تابستان ۱۳۷۷ بر عهده گرفت و نخستین شماره آن را در دیماه همین سال منتشر کرد. این مجله در حقیقت پایگاهی بود برای نویسندگانی که در دهه پیشین امکان انتشار آثار خود را نداشتند. در این دوره، جلسات بررسی شعر و داستان نیز به همت او در دفتر کارنامه برگزار میشد. یازدهمین شماره کارنامه به سردبیری او پس از مرگش در خرداد ۱۳۷۹ منتشر شد.
سرانجام گلشیری در ۶۲ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری مننژیت که نخستین نشانههای آن از پاییز ۱۳۷۸ خورشیدی پدیدار شده بود در بیمارستان ایرانمهر درگذشت. او را در امامزاده طاهر شهر کرج به خاک سپردند.
درباره شازده احتجاب
داستان در دورهای رخ میدهد که قدرت از خاندان قاجار به پهلوی منتقل شده و اشرافی گری در ایران رو به نابودی است. خسرو یا همان شازده احتجاب آخرین بازمانده از یک خانواده اشرافی قجری از اداره امور عمارت موروثی دست کشیده، همه خدم و حشم را مرخص کرده و دارایی به ارث برده را به پای قمار میریزد. مراد پیشکار سابق او هر از گاهی با آوردن خبر مرگ یکی از خویشان به دیدنش میآید اما امشب، آمدن مراد به معنای مرگ کیست؟
داستان در اتاق نمگرفته شازده که دیوارهایش پوشیده از تصاویر اجداد اوست ادامه مییابد. او از مرض سل در حال جان دادن است و آرامآرام تصاویر از قاب خارج میشوند و جان میگیرند و با مرور نهایت بیرحمیهایی که در گذشته، به مردم روا داشتند، خسرو را بابت ضعف و اهمال و بیتوجهی به حفظ نام و اعتبار خانواده سرزنش میکنند. خسرو با غبطه و نفرت در خاطرش روزگاری را ورق میزند که اخاذی، شکنجههای ظالمانه، قتلهای دلخراش و تجاوز از امور معمول و روزمره جدش، شازده بزرگ بود بیآنکه مردم بیچاره دادرسی داشته باشند. هرچند خسرو انجام این امور و ادامه این راه را در توان خود نمیبیند، اما دامنه بیرحمیهایش در مقیاسی محدود به چاردیواری منزلش باق است. پس از مرگ همسر لاغراندام و زیبایش فخرالنسا، شازده از تنها خدمتکار چاق و نه چندان زیبایی که برایش باقی مانده میخواهد تا با تقلید از آداب، حرکات، لباس پوشیدن و حتی لبخند زدن فخرالنسا، او را زنده کند. حال فخری (که اسمش نیز بیشباهت به نام فخرالنسا نیست) به امر ارباب، دو نفر میشود در یک قالب که مجبور است بیرحمیهای شازده را هم نسبت به همسرش و هم نسبت به خدمتکارش تاب بیاورد.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد