29 - 01 - 2017
احتمال حضورآمریکا قویتر میشود
نشست آستانه که در روزهای گذشته با هدف برقراری صلح بین مخالفان و معارضان سوری و با حضور سه کشور ایران و ترکیه و روسیه به عنوان ناظر مذاکرات برگزار شد در واقع مقدمهای بود برای برگزاری نشست ژنو۳ که بنا بود به زودی و در اوایل فوریه برگزار شود اما با گذشت چند روز ازبرگزاری نشست آستانه، روز گذشته سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد: سازمان ملل متحد برگزاری مذاکرات ژنو بین طرفهای مختلف سوری را از هشتم فوریه به اواخر این ماه موکول کرده است. پایگاه خبری رادیو روسی با اعلام این خبر به نقل از سخنان لاوروف در دیدار با هیاتی از مخالفان سوری نوشت: در مذاکرات آستانه با موضوع بحران سوریه، آشکارا اعلام شد که «تلاشها در این نشست با هدف پیشبرد روند حل و فصل سیاسی بحران و ادای سهم در مذاکرات طرفهای درگیر در ژنو زیر نظر سازمان ملل است.»
میخائیل بوگدانف، معاون وزیر خارجه و نماینده رییسجمهور روسیه در امور خاورمیانه هفته قبل از برنامه آغاز دوباره مذاکرات صلح سوریه در ژنو برای ۲۰ بهمنماه خبر داده بود. معاون وزیر خارجه روسیه گفت: برای کمک به معارضان سوری به منظور شرکت در مذاکرات و تشویق آنها در این امر آماده میشویم، اما اینکه چه گروههایی از مخالفان در مذاکرات ژنو شرکت میکنند، مربوط به آنها میشود. استفان دی میستورا نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور سوریه که در مذاکرات آستانه نیز شرکت داشت، از برنامه آغاز مذاکرات سوری در ژنو خبر داده و گفته بود که رایزنیهایی را با گروههای مختلف، کشورهای منطقه و جامعه جهانی برای آمادهسازی زمینه ازسرگیری مذاکرات انجام میدهد. مذاکرات ژنو از ماه فوریه تا ژوئن سال گذشته جریان داشت، اما به دلیل تحریک برخی گروههای مسلح ضدسوری که تحت الحمایه عربستان سعودی شناخته میشوند، بدون رسیدن به نتیجهای مشخص قطع شد. به گفته استفان دی میستورا نماینده ویژه سازمان ملل در سوریه آنچه این بار در مورد مذاکرات زنو رخ داده و موجب به تعویق افتادن آن شده این است که طرفهای شرکتکننده در این مذاکرات نیازمند کمک ایالات متحده آمریکا و روسیه هستند. اما چنانچه از تحلیل شرایط موجود در سوریه و موقعیت سایر کشورهای سهیم در منافع منطقه به نظر میرسد این است که این مذاکرات در پی موفقیت و پیروزهای به دست آمده توسط ارتش سوریه در مناطق شمالی شهر «حلب» با پوشش هوایی جنگندههای روسی به تاخیر افتاد. در همین زمینه یک منبع در سازمان ملل به خبرگزاری رویترز گفت که تاخیر در برگزاری مذاکرات ژنو به دلیل پیشروی ارتش سوریه در شمال حلب بوده است. به گفته این منبع سازمان ملل پنهان نمیکند که تلاشاش برای آغاز گفتوگو میان طرفهای متنازع در سوریه با «گسترش عملیات نظامی روسیه» در سوریه مرتبط است. همچنان که معارضان سوری که نام«فهرست ریاض»روی آنها گذاشتهاند، تردیدی در این نمیکنند که تاخیر در مذاکرات ژنو را به گردن طرف روسی بیندازند که انجام حملات هواییاش در سوریه را ادامه میدهد. اما برخی تحلیلگران بر این اعتقاد هستند که این دی میستورا بوده است که مذاکرات را به تاخیر انداخت زیرا هیات ریاض او را به تحریم تهدید کرده بود و قصد داشت این تصمیمش را در چهار فوریه جاری اعلام کند. در همین زمینه قدری جمیل رییس جبهه تغییر و آزادی اظهار کرد: «دی میستورا دست پیش را گرفت و پیش از آنکه آنها مذاکرات را تحریم کنند، مذاکرات را به تاخیر انداخت. وی تصریح کرد: برخی از طرفهای معارض سوری برای مذاکرات جدی نیستند، آنها هیچ مسوولیتی نسبت به سرنوشت ملت سوریه احساس نمیکنند. دی میستورا باید شجاعت بیشتری از خود به خرج میداد. دی میستورا تا حدودی برای دیدار با هیات ما که قرار بود ۴ فوریه پیش از اعلام تاخیر مذاکرات برگزار شود، تعلل کرد و در این شرایط باید این را در نظر گرفت که سازمان ملل یک جایگزین برای مجموعه «عربستان» دارد و آن مجموعه قاهره است که دی میستورا اهمیت زیادی به هیات ریاض میدهد و این اشتباه بزرگی است.»
جمیل در ادامه گفت: مذاکرات پیش از روز ۲۵ فوریه که اعلام شده بود، آغاز خواهد شد. وی افزود: «در عمل این روزها و پس از اعلام آغاز مذاکرات در ژنو، برای حل مشکلات لجستیک اختصاص یافته است. مذاکرات مستقیم نخواهد بود. ما یک هفته از دست دادیم. دی میستورا اشاره کرد که مذاکرات یک هفته زودتر از موعد اعلام شده آغاز میشود اما کسی متوجه این مساله نشد و همه درباره روز ۲۵ فوریه سخن میگویند. به همین دلیل دی میستورا باید در ارزیابیاش از مجموعه «ریاض» بازنگری کند زیرا آن چه رخ داد نشان داد که آنها به دنبال مذاکرات نیستند و میخواهند شروطشان را تحمیل کنند.»
علل به تعویق افتادن مذاکرات را با وجود امکان برگزاری آن میتوان از جنبههای دیگری نیز بررسی کرد که برخی از آنها عبارتند از در نظر گرفتن لحظه استراتژیک: این لحظه استراتژیک است زیرا برخی کشورها میترسند از استراتژیای که در عمل به نقطه تحقق رسیده عقبنشینی کنند اگر اوضاع با آغاز عملیات نظامی روسیه تغییر نمیکرد حل بحران سوریه روند دیگری را در پیش میگرفت. با وجود آنکه بازیگران بینالمللی دریافتهاند که حل آن باید از شیوههای مسالمتآمیز صورت گیرد اما به نظر میرسد که بازیگران منطقهای این را درک نمیکنند یا نمیخواهند درک کنند.
علت دیگر آن است که معارضان سوری در خارج از کشور که در داخل سوریه مورد حمایت نیستند، به دنبال آن هستند که بیش از آنچه در این مذاکرات مستحقش هستند، به دست آورند. این معارضان موضع ثابتی ندارند و آنها منتظر آن هستند که عربستان و ترکیه و قطر به چه چیزی تمایل پیدا میکنند و از آنها چه میخواهند. دلیل دیگری که میتوان برای به عقب افتادن این مذاکرات در نظر گرفت را میتوان مانعتراشی بازیگران منطقهای در مسیر فرآیند حل مسالمتآمیز بحران سوریه دانست. کشورهایی که در میدانهای نبرد عقبنشینی میکنند به دنبال انتقامگیری در عرصه مذاکرات هستند. البته چنانچه از جوانب امر برمیآید این بازیگران به لحاظ سیاسی نیز بازنده هستند و با وجود آنکه پول و امکانات زیادی را صرف میکنند تا دولت آینده سوریه عروسکی در دست آنها شود نشانههایی از موفقیت در این امر برای خود متصور نیستند. آنها طرفهای معارض موجود در سوریه را نادیده میگیرند. علاوه بر آن، اوضاع پس از آغاز حملات هوایی روسیه به مواضع تروریستها به ضرر آنها شده است. این همان عاملی است که بر موضع معارضان سوری در خارج و حامیان آنها تاثیر گذاشت. از سوی دیگر بعید نیست که آمریکا یک چیز را بگوید اما به چیز دیگری از طریق کشورهای وابسته به خودش در منطقه از جمله ترکیه عمل کند و این عدم ثبات در رفتار آمریکاییها موجب تزلزل بیشتر موقعیت آنها خواهد شد. در حال حاضر معارضان سوری نمیتوانند با مذاکرات مخالفت کنند با وجود اینکه ادامه آن نیز به سود آنها نیست. این یک نقطه اساسی است به همین دلیل بقیه طرفهای معارض داخل سوریه باید با دولت به توافق برسند و طرح «ژنو۱» را به اجرا درآورند یا بر سر طرح «ژنو۳» جدید به توافق برسند تا قطار راهحل مسالمتآمیز بحران در راه ترسیمشده حرکت کند و از بین بردن تروریستها نیز ادامه پیدا کند.»
اما آنچه نباید از دید تحلیلگران مخفی بماند نقش روسیه در ادامه یا عدم ادامه و نحوه پیشرفت مذاکرات خواهد بود. در طی مذاکرات گذشته برخی گزارهها از سوی هیات روسی در راستای عدم پذیرش حملات نیروهای دولت سوریه و انتقاد از آن به همراه گونهای از رسمیت دادن به گروههای معارض نشان داد که روسها به دنبال آن هستند که هرچه سریعتر نتیجه دلخواه خود را از مذاکرات به دست آورند.
روسها به خوبی میدانند که دو محور اصلی سیاستهای دونالد ترامپ درخصوص خاورمیانه عبارت است از حمایت از اسراییل و مبارزه با داعش. آنها همچنین میدانند که برای ترامپ اهمیت زیادی ندارد که تعارضات فعلی در خاورمیانه اصلا چه منشایی دارد و این موضوع دست روسها را برای دیکته کردن شرایط و ضوابط مورد نظر خود باز میگذارد. از طرفی هماهنگی و رویکرد نزدیک ترکیه و روسیه در این مذاکرات، بخش مهمی از سیاستهای آتی روسیه را تضمین میکند. دو کشور در مورد قدمهای بعدی در مذاکرات به توافق رسیده و همچنین در مورد موضوع کردها در سوریه و موضوع گروه احرار الشام نیز یک دستور کار محوری دارند. مسکو تا همینجا نیز موفق شده است تحول بزرگی را به نام خود ثبت کند: اولین مذاکره جامع درخصوص صلح سوریه با حضور همه گروههای درگیر و حتی مقابل هم نشستن مخالفان و دولت، آن هم در غیاب ایالات متحده آمریکا یعنی کشوری که بعد از دو جنگ جهانی همواره ستون اصلی پویاییهای جهانی بوده و معمولا حل تعارضات بزرگ در دنیا بدون حضور آن قابل تصور نبوده است. اکنون روسها به دنبال آن هستند تا با محکم کردن آتشبسی که پیش از این بسیاری بر شکننده بودن آن اذعان داشتند، قدمهای بعدی را برای به صلح رساندن سوریه بردارند. در این راستا، فشار بر ایران و دولت سوریه برای توقف آتش در وادی البردی که در دست تروریستهاست از یک سو و امتیاز دادن به ترکیه با مهار کردن کردها، همگی برای روسها روی میز است. قطعا روسیه اجازه نخواهد داد که آتشبس تا زمان رسیدن به نتیجه مشخص در مورد مذاکرات دولت و معارضان نقض شود؛ این مساله با کار سخت همراه کردن ایران و ترکیه و گروههای معارض پیوند خورده است. تلاشهای روسیه برای تبدیل مبارزه به دیپلماسی، منجر به آن شده که بسیاری از گروههای درگیر در سوریه بعد از شش سال جنگ خونین، نه علاقه و نه توانی برای ادامه درگیری داشته باشند. گروههای معارض دریافتهاند که شرط بندی آنها برای سقوط بشار اسد با باخت مواجه و دولت سوریه نیز متوجه شده که روسیه بعد از نجات اسد، اکنون به دنبال صلحی به نام خود است؛ صلحی که نه الزاما منافع دولت سوریه را تضمین خواهد کرد و نه ترکیه و معارضان را تا حد ممکن راضی و خشنود میکند اما آنچه باید در تمام این تحلیلها در نظر گرفته شود نقش مهم و سرنوشتساز ایران در حل معادلات سوری است که میتواند نوع اقدام و عملکرد روسیه و ترکیه را به راحتی تغییر دهد. این نقش تا جایی است که توانست دعوت آنها از آمریکا را برای شرکت در مذاکرات آستانه تحتالشعاع قراردهد و آمریکا به علت مخالفت ایران و به بهانه انتقال قدرت در این مذاکرات شرکت نکرد تا شاید بتواند پس از سر و سامان دادن به اوضاع داخلی خود با جلب نظر تمامی طرفین درگیر در مذاکرات بعدی شرکت کند.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد