24 - 01 - 2017
تهران، پایتخت نقاط بحرانی
«پلاسکو یک هشدار است. آن همه هشدار دادیم و کسی توجه نکرد، حالا باید منتظر بزرگتر بودن فاجعهها در ساختمانهایی باشیم که حجم گستردهتری دارند.» مدیر سابق محور فرهنگی تاریخی تهران، حادثه پلاسکو را یک زنگ هشدار برای آینده میداند.
اسکندر مختاری طالقانی، کارشناس ارشد پیشکسوت میراث فرهنگی و مدرس معماری که در زمان حادثه «پلاسکو» حضور داشته است، بروز حادثه پلاسکو را یک هشدار میداند؛ هشداری که در هر نقطه از شهر تهران به واسطه داشتن بناهای حجیم و غیراصولی ساخته شده و میتوانند فاجعهای بزرگتر از پلاسکو را رقم بزنند.
معاون حفظ و احیای سابق میراث فرهنگی استان تهران در گفتوگو با ایسنا ضمن اظهار تاسف و تسلیت نسبت به وقوع حادثه «پلاسکو» و شهادت آتشنشانان فداکار بیان میکند: «ساختمان «پلاسکو» نخستین مرکز تجاری بزرگ تهران در دوره مدرن است که از ابتدای ساخت مشکلاتی را با خود داشت. گسترده بودن ساختمان آن، به هم ریختن منظر تاریخی بافت مرکزی شهر، همساز نبودن نما و کاربریهای بسیار گسترده این مجتمع تجاری باعث شده بود هشدارهای زیادی را به طور مرتب ازسوی کارشناسان دریافت کند.»او با بیان اینکه این هشدارها متوجه ساختمانهای حجیم دیگر که در سطح شهر ساخته شده بودند در حالی که باید از ساخت آنها در بخشهای تاریخی شهر جلوگیری میشد نیز بود، ادامه میدهد: «امروز در خیابان جمهوری تولیدیهای فراوانی وجود دارند که تولید، فروش و انبار پوشاک یا حتی وسایل الکترونیک را برعهده دارند. کارگاههایی که در ساختمانهای قدیمی و جدید ایجاد شدهاند و بدون رعایت هیچگونه اصول ایمنی فعالیت میکنند.»مختاری به تجمیع پلاکها در بخشهایی از مراکز تاریخی و تبدیل آنها به مراکز تجاری اشاره میکند و میافزاید: هر سال در این زمینه تذکرهای زیادی داده میشود که نباید این کارها انجام شوند چون یک اصل وجود دارد؛ «هر میزان ساختمان بزرگتر باشد، فاجعه نیز به همان میزان بزرگتر است.» اما متاسفانه کسی این هشدارها را جدی نمیگیرد.
ساختمان «آلومینیوم» دومین نقطه بحرانی بافت شهری تهران
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه این بنا از ابتدا به عرصه بافت تاریخی تجاوز کرده بود، ادامه میدهد: ساختمان آلومینیوم در نزدیکی پلاسکو نیز که توسط سازنده ساختمان «پلاسکو» ساخته شد راهروهای پر از اجناس الکترونیک و حتی با حجم گستردهتر دارد که هیچ محلی برای عبور باقی نگذاشته است، اجناسی قابل اشتعال که باید هرچه زودتر برای آن کاری کرد. او در ادامه این پرسش را مطرح میکند که «از آتشنشانان عزیزتر چه فاجعهای باید ما را متنبه کند که به افرادی اجازه میدهیم هر کاری که تمایل دارند، انجام دهند.»
«بازار تهران»، سومین منطقه بحرانی تهران
مختاری «محدوده بازار تهران» را یکی از نقاط بحرانی در تهران میداند و بیان میکند: این بخش تاریخی با خطری بسیار خطرناک روبهرو است. در این مرکز تاریخی و تجاری مغازهداران بارهای زیادی به ساختمانها تحمیل کردهاند در بسیاری از نقاط آن طبقاتی به صورت غیرقانونی در زیرزمینها ساخته شده و حتی روی ساختمانهای فعلی نیز طبقاتی گذاشته شدهاند، نمونه بارز آن تجاوز «چلوکبابی مسلم» است که مدتی پیش نیز به واسطه این اقدامش با آسیبی مواجه شد.
هشدارها به بازار تهران نزدیک میشوند
او با بیان اینکه به دنبال استفاده روزانه بیش از ۵۰۰ نفر از یک چلوکبابی، رفتار خاک در منطقه تغییر و چاه ریزش کرد، ادامه میدهد: بازار تهران یک نقطه بسیار مستعد برای حوادث و فجایعی از قبیل آتشسوزی، زلزله و زیانهای ناشی از گستردگی بازار در خیابانها است.
مختاری بیان میکند: ریزش هفته گذشته در بازار تهران مربوط به آبریزگاهی است که ظرفیت باری بیش از حد خود را نداشت با ساخت یک طبقه روی بنای اصلی در بازار تهران رستوران ایجاد کردهاند و در ۵۰ متر فضا، روزی ۵۰۰ نفر رفتوآمد دارند.
به اعتقاد این مدرس دانشگاه «زمانی که این اقدامات و ضوابط فنی آن به درستی تشخیص داده نمیشوند بنابراین تاثیرگذاری خود را نیز از دست میدهند.»مختاری تاکید میکند: «ایمنی بازار تهران از میراث فرهنگی و حفظ میراث فرهنگی مهمتر است.»
«لالهزار» چهارمین منطقه بحرانی تهران
این کارشناس ارشد مرمت بنا و بافتهای تاریخی، «خیابان لالهزار» را چهارمین منطقه در تهران میداند که از نظر نوع کابریها میتواند به یک بحران تبدیل شود و این پرسشها را مطرح میکند: مگر جای لوازم الکتریکی در این خیابان تاریخی آن هم در وسط شهر است؟ لوازمی که قابل اشتعال هستند. چرا باید در چنین بازاری که در سطحِ مقیاس ملی است، این نوع کالا را توزیع کنیم؟ چرا باید همه وسایل یدکی ماشین کشور در پاساژ کاشانیواقع در خیابان امیرکبیر تهران در مرکز شهر توزیع شود؟ این چه نیازی است که تهران را به این اتفاق تشویق میکند؟
وی بیان میکند: چرا تجمیع کالاهای خاص در یک نقطه متمرکز در سطح شهر تهران که امکان تردد در آن بسیار کم است را به جایی که امکانات ایمنی وجود داشته باشد و ماشینها بتوانند راحتتر رفتوآمد کنند، منتقل نمیکنیم. مگر ظرفیتهای شهر اجازه میدهند این حجم از تبادل و نگهداری کالا در مراکزی که هیچ پتانسیل و ظرفیتی ندارند، انجام شود؟
تدوین قانون و عمل به آن
راهکار است
مختاری مهمترین راهکار در این زمینه را تدوین قوانینی میداند که بتواند مانع به خطر انداختن جان شهروندان باشد و ایمنی ایجاد کند و ادامه میدهد: همین قوانین و ضوابط آتشنشانی باید به مرحلهای برسند که ضابط قضایی داشته باشند و شهرداری براساس قوانین بتواند چنین مکانهایی را پلمب کند، در ادامه اگر شهرداری قوانین را رعایت نکرد، به او بگوییم چرا از قانون پیروی نمیکند؟
تهران محل بحرانی زیادی دارد
به گفته مختاری، «ساختمان دیگری که در ضلع شمالی پلاسکو قرار دارد و به ساختمان فردوسی مشهور است نیز وضعیتی مانند پلاسکو دارد.»او با تاکید بر اینکه باید وضعیت غیرمجاز و ناامنکننده را در این بناها متوقف کنیم، میگوید: ظرف و مظروف باید تابع یکدیگر باشند. زمانی که قوانین را رعایت نمیکنیم مظروف در این ظرف نمیگنجد و اتفاقاتی مشابه پلاسکو رخ میدهد. کارگاههای تولیدی زیادی در بخشهای مسکونی کوچک فعالیت میکنند اما هیچ کس جلوی آنها را نمیگیرد. نبود پلههای فرار در مجتمعهای تجاری و مسکونی و نبود اعلام و اطفای حریق مهمترین مشکلاتی است که واحدهای تجاری و مسکونی با آن مواجهاند اما هیچکس پیگیر آنها نیست. مختاری با اشاره به تخریب یک بنای تاریخی ثبت ملی شده در تقاطع خیابان حافظ و جمهوری و ساخت مجتمعی تجاری- فرهنگی بهجای آن تاکید میکند: مجتمع فرهنگی تجاری «چارسو» را با تخریب یک بنای ارزشمند قاجاری ساختند؛ ساختمانی حجیم که باعث تحقیر بافت تاریخی شد. کاری که پلاسکو نیز در زمان ساخت انجام داد و منظر خیابان را نابود کرد اما برای آنها هیچ ایمنی به وجود نیاورند. وضعیت ساختمان «علاءالدین» نیز بدتر است. او ادامه میدهد: در شرایط مشابه «پلاسکو» نمیتوان هیچ سرویسی به این مجتمع داد. در حالی که اگر ساختمانی را به بلندی «چارسو» یا «پلاسکو» میسازند، باید دورش خالی از هر نوع بنایی باشد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد