14 - 12 - 2019
چرخش آرام پنتاگون در جنگ با تروریسم
جلسه تاییدیه مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا از آن جلسات عجیب بود. او که از کهنهسربازهای دوران جنگ خلیج فارس، مشاور سابق کنگره و مدیر اجرایی کمپانی ریتون به شمار میرود، به سوالاتی درباره گذشتهاش، ایران، چین، روسیه، نیروی فضایی، اقدامات هکری، مرز جنوبغربی ایالات متحده، تضمین انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا و سایر موضوعات پاسخ داد. اما حرفی از نبردهای آمریکا با تروریسم در جهان نشد.
توماس گیبونز- نف، در تحلیلی در روزنامه نیویورکتایمز مینویسد: جنگهای طولانیمدت آمریکا علیه تروریسم دستکم برای چند ساعت در این جلسه استماع ناپدید شدند. این درگیریها به قدری خستهکننده هستند که حتی به آنها در جریان جلسه تاییدیه فردی که کاندیدای پست وزارت دفاع آمریکاست- یا آنطور که زمانی به عنوان وزیر جنگ شناخته میشد- اشارهای ضمنی هم نشد. از افغانستان و عراق بدون هیچ سوالی گذشتند، تنها یک سوال درباره خروج نیروها از سوریه مطرح شد. درباره نیجر که در آن چهار آمریکایی دو سال قبل در یک درگیری خشونتآمیز از سوی داعشیها کشته شدند و نیروهای آمریکایی هنوز در آنجا در رفت و آمدند؟ هیچ!
این خلأ، نشاندهنده انگیزههای پنتاگون در تغییر این روایت از فرورفتن در باتلاق جنگهای بیپایان در خاورمیانه به سمت سیاستهای اساسا تضمینی است. همانطور که هربرت مکمستر، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا در می سال جاری میلادی درباره جنگ افغانستان توضیح داد و در بطن این سیاستهای تضمینی، حضور کم تعداد نیروهای آمریکایی به ویژه نیروهای عملیات ویژه در کنار نیروهای محلی در مناطق درگیر نظیر سوریه، عراق و سومالی قرار دارد. مکمستر گفته است که این ائتلافها میتواند صرفجویی میلیاردی در هزینهها باشد.
ائتلافهایی ارزانتر و از نظر سیاسی مطبوعتر، با نتایجی بهتر. افغانستان نمونهای از این استراتژی شده است؛ نیروهای تحت رهبری آمریکا ماموریتهای رزمی را به نیروهای عملیات ویژه که در کنار نیروهای افغان و با پشتیبانی نیروی هوایی آمریکا میجنگند، واگذار میکنند. گردانهای پیادهنظام بزرگ آمریکایی که در سال ۲۰۱۰ در آنجا مستقر شدند، دیگر نیستند؛ آنها بیشتر به عنوان پشتیبان برای کماندوهایی فعالیت میکنند که به کار آموزش افغانها مشغولند. با توجه به حضور تنها ۱۴ هزار نیروی آمریکایی در افغانستان که کمتر از ۱۰۰ هزار نیروی آنها در ۲۰۱۰ است، دیگر هیچ نشست خبری درباره ریتم این نبرد یا عملیات کنونی وجود ندارد. این یک خوشامدگویی ساکت برای فرماندهان ارتش آمریکاست که اغلب با نام مبهم نیروهای ویژه از آنها یاد میشود.
اما با وجود دستکم ۲۰ تیم نیروهای ویژه ارتش که در سراسر ۳۴ ولایت افغانستان مستقر هستند، فرماندهان آنها دهها ماموریت را در ماه علیه نیروهای طالبان و داعش انجام میدهند. این نبرد علیه طالبان بخشی از یک اقدام برای نگه داشتن آنها بر سر میز مذاکره در جریان گفتوگوهای صلح در قطر است در حالی که حملات علیه داعش به معنای مهار این گروه در مناطق کوهستانی شرق افغانستان است.
این نسخه از جنگ با مقیاس کوچکتر بدون تلفات یا مشکلات نیست. ۱۰ آمریکایی در نبرد در افغانستان در سالجاری میلادی کشته شدند. آخرین آنها، جیمز جی.سارتور، ۴۰ ساله بود که در ولایت فاریاب کشته شد.
مرگ این فرد بخشی از مسالهای بزرگتر در نتیجه تقلای پنتاگون برای رویارویی با نبردهای مقابله با شبهنظامیگری است که آمریکا هنوز درگیر آن است در عین اینکه خودش را آماده میکند تا با تهدیدهایی از سوی چین، روسیه، کره شمالی و ایران روبهرو شود.
با این حال ارتش آمریکا در آموزش کافی و مناسب و تجهیز سربازان شامل تکنسینهای خنثیسازی بمب در افغانستان که هیاتها و ماموریتهای نیروهای ویژه را پشتیبانی میکنند، ناکام مانده است. دیوید دابلیو.بارنو، یکی از مقامهای ارشد بازنشسته ارتش که رهبری جنگ را در افغانستان از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ در اختیار داشت، میگوید: این یک مدل شکست خورده است. این جنگ طولانی، حتی اگر در جلسه تایید وزیر دفاع هم مطرح نشود، ادامه دارد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد