1 - 09 - 2016
رشد اقتصادی کشور دیوانسالاران باکیفیت میطلبد
پروفسور مجتبی صدریا- اسطورهها بدون داشتن قدرت و نفوذ دیگر اسطوره نیستند. قدرت و نفوذشان بیشتر در این بروز میکند که تسلیمشان میشویم.اسطوره رشد سرمایهداری و جایگاه سرمایه در یک جامعه که منوط به عدم مداخله دولت در اقتصاد تعریف میشود، به قدری قوی و تکرارشونده بوده که نپذیرفتن آن یا زیر سوال بردن آن، ماجرای بلاهت فرد یا قهرمانپروری وی است.
ولی شاید اسطوره رشد سرمایه بدون نقش دولت در حیطه اقتصاد را باید زیرسوال برد.ایران کماکان در قاره آسیاست و رشد، شکوفایی، افول و بحران یافتن جوامع در این قاره در طول تاریخ طولانی این قاره مرتبط با نقش وسیع همهجانبه دیوانسالاران و دیوانسالاری بوده است. اگر دیوانسالاران با کیفیت بودهاند و اگر دیوانسالاری سالم بوده است حتی یک رهبر نالایق نیز توانایی زیادی در صدمه زدن نداشته است و اگر دیوانسالاری فاسد بود و دیوانسالاران بیکیفیت، بهترین رهبران نیز نمیتوانستند جامعه را به سمت شکوفایی هدایت کنند.
فقط این بعد تاریخی مطرح نیست بلکه امروزه در این قاره هر کشوری که با برنامه پیگیری رشد و توسعه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را طی کرده است یا حتما دیوانسالاری قوی داشته یا حکمرانان آن توافق کردهاند که دیوانسالاری قوی را شکل دهند.
گهگاه دیوان سالاری (بوروکراسی) به دلایل تاریخی تا تحولات تند سیاسی- اجتماعی سرنگون میشود یا دیوانسالاران باکیفیت منهدم میشوند. در چنین شرایطی ممکن است ناتوانیهای دیوانسالاری و ناشیگریهای دیوانسالاران، کلیت جامعه از جمله اقتصاد آن را دچار بحران شدید و عمیق و پایدار کند.دقیقا کیفیت دیوانسالاری را از این میتوان دریافت که بستر اجتماعی، دادههای اجتماعی آن، نیروهای بالنده جامعه و قطبهای بازدارنده رشد جامعه را به دقت مشخص و به حکمرانان کمک میکند که با تقویت نیروهای بالنده، قطبهای بازدارنده را تضعیف کرده و شکوفایی جامعه را ممکن کند.
اگر دیوانسالاری و دیوانسالاران که به هر علتی کیفیت و توانایی انجام نقش خود را نداشته باشند، چاره منهدم کردن دیوانسالاری یا از بین بردن دیوانسالاران نبوده بلکه هم از بالا و هم از پایین دیوانسالاری، باید توانایی توانمندسازی جامعه و اقتصاد را شکل داد و تقویت کرد تا دیوانسالارانی که چنین مشغولیتهای رشد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی را دارند، شکل گیرند و جایگاه خود را یافته و گامهایی را که جامعه در این مسیرها برمیدارد، حمایت کند.
بالمثل فرانسوی است که میگوید وقتی نوزادی را در طشتی میشویید، مراقب باشید برای بیرون ریختن آب کثیف، نوزاد را هم پرتاب نکنید.اگر تحلیل بر این باشد که به هر دلیلی دیوانسالاری حاکم بر کشور امروزه نمیخواهد یا نمیتواند نقش خویش را به درستی برای بالنده کردن اقتصاد و جامعه ایفا کند، آیا چاره منهدم کردن دیوانسالاری است یا برعکس، تصحیح و تقویت آن؟
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد