26 - 12 - 2019
عصر تزلزل
فاطمه رحیمی- با افزایش تنش بین چین و آمریکا و جنگ تعرفهای میان آنها و همچنین جنگ تجاری جدید بین کرهجنوبی و ژاپن، نگرانی و اضطراب در بازارهای مالی جهان دیده میشود. سیگنالها از بازارهای سهام، ارز و کالا بهطور روزافزون هشداردهنده شدهاند و با اینکه در آمارهای صندوق بینالمللی پول شاهد رشد در اقتصاد جهان هستیم، اما نگرانیهای موجود اندکاندک به مرز هشدار رسیده و بیم آن میرود که بازارهای جهانی یک سقوط دیگر را تجربه کنند.
در گوشه و کنار جهان پس از بازارهای آمریکا و اروپا، بازارهای آسیا و اقیانوسیه این روزها با افت شاخص سهام مواجه بودهاند و در بازارهای اوراق قرضه در مورد دوران تازهای از رکود، نگرانیهای جدی شکل گرفته است.
گفتنی است بازارهای آسیایی با سیر نزولی بیسابقه طی بیشتر از دو ماه روبهرو شدهاند. این روند نزولی در پی سقوط بازارهای آمریکا و اروپاست که رخ میدهد. همزمان با این گزارشها رشد اقتصادی منفی دامنگیر آلمان، بزرگترین اقتصاد اروپا شده و چین، دومین اقتصاد گسترده جهان نیز با کمترین نرخ رشد طی سالهای گذشته روبهرو شده است.
تازهترین گزارش دفتر آمار ملی انگلیس بیانگر آن است که نرخ تورم در این کشور در ماه گذشته میلادی به طور ناگهانی از سقف پیشبینی بانک مرکزی تجاوز کرده است. براساس اعلام این نهاد انگلیسی شاخص نرخ مشتری(CPI) در ماه ژوئیه ۱/۲ درصد بوده، درحالی که بانک مرکزی انگلیس پیشبینی کرده بود این میزان در سه ماهه آخر سالجاری میلادی به ۶/۱ درصد یعنی پایینترین حد در سه سال گذشته خواهد رسید.
همچنین این روزها بازده اوراق قرضه کوتاهمدت در بازار انگلیس از بازده اوراق بلندمدت فراتر رفت و شاخص بورس لندن بیش از یکصد واحد کاهش یافت. بر اساس این گزارش، ارزش پوند هم در ماه ژوئیه گذشته نسبت به ارزهای اصلی در بازارهای جهانی، به طور میانگین ۴/۲ درصد کاهش یافته که این میزان پایینترین حد نسبت به اکتبر سال ۲۰۱۶ میلادی بهشمار میرود.
به باور تحلیلگران اقتصادی، منحنیهای بازدهی که نمایانگر نرخ بازده تا سررسید اوراق قرضه هستند، همگی نشان میدهند رکود در راه است و بازارها ممکن است تا ۲۰ درصد سقوط کنند.
گفتنی است در پی رکود اقتصادی جهان، تولید ناخالص داخلی آلمان بین آوریل و ژوئن، یک درصد کاهش پیدا کرده است. طبق اعلام اداره ملی آمار چین، نرخ رشد سالانه این کشور در ماه ژوئن به ۸/۴ درصد رسیده که ۵/۱ درصد کمتر از ماه قبل از آن است و ضعیفترین رشد طی ۱۷ سال اخیر است. بنا بر گزارشها از چین این روند نزولی، بدتر از آنچه پیشبینی میشد، است و ممکن است سیاستمداران آن کشور را وادار کند سیاستهایی مانند کاهش هدفمند ارزش پول را در پیش گیرند.
چین در پی وضع تعرفههای تازه از سوی آمریکا، برای نخستینبار طی ۱۱ سال گذشته از ارزش یوآن در برابر دلار کاست. این اقدام پکن واکنشی به وضع ۱۰ درصد تعرفه تازه بر ۳۰۰ میلیارد دلار کالای وارداتی از سوی دولت آمریکا بود. ایالات متحده سپس بهطور رسمی چین را در سیاهه کشورهایی قرار داد که ارزش پول خود را در برابر دلار دستکاری میکنند و تهدید کرد برای مقابله با سیاستهای پکن به اقدامات تازهای دست خواهد زد. تمامی بازارهای سهام در آمریکا پنجشنبه گذشته با افت سه درصدی به فعالیت خود پایان دادند. از طرفی آمار اقتصادی از چین و آلمان این احتمال را مطرح کرده که اقتصاد متلاطم جهانی، از پیامدهای جنگ اقتصادی چین و آمریکا، وضعیت خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و تنشهای ژئوپلیتیک، در امان نمانده است. اکونومیست در آخرین شماره خود به افزایش نگرانیها در بازارهای مالی جهان پرداخته و آینده جهان را در آستانه رکود اقتصادی دیگر ترسیم کرده است که در ادامه میخوانید.
جستوجو برای معنا در بازارهای مالی مانند جستوجو برای الگو در دریای طوفانی است. اطلاعاتی که یافت میشود محصول خرید و فروش صورت گرفته توسط مردم با تمام تضادهایشان است. قیمتها بازتاب مجموعه احساسات، سوگیریها و محاسبات صرف است. با این حال بهطور کلی بازارها آنچه موید حس و حال سرمایه گذاران و خلق و خوی زمانی است را بیان میکنند. رایجترین سیگنال دریافت شده، نارضایتی است. خطرات اغلب تا وقتی خیلی دیر میشود، نادیده گرفته میشوند. با این حال حس و حال غالب در بازارهای امروز، همانطور که در طول یک دهه گذشته مشاهده شده، نه نارضایتی بلکه اضطراب است. و این حس به طور روزانه در حال تعمیق است.
این مساله به خصوص در اشتهای حیرتانگیز برای امنترین دارایی یعنی اوراق قرضه دولتی قابل مشاهده است. در آلمان که ارقام هفته گذشته نشان داد اقتصاد این کشور رو به کوچک شدن است، نرخ بهره منفی شده است. در سوییس بازده منفی به اوراق قرضه ۵۰ ساله رسیده است. حتی در ایتالیای مقروض اوراق قرضه ۱۰ ساله تنها ۵/۱ درصد سود دارند. در آمریکا این منحنی برعکس است –نرخ بهره اوراق قرضه ۱۰ ساله پایینتر از اوراق سه ماهه هستند- موقعیتی خاص که منادی رکود است. حس بیم و هراس در دیگر نقاط نیز مشهود است. ارزش دلار در برابر سایر ارزها بالاست. نرخ طلا به اوج خود طی شش سال اخیر رسیده است. قیمت مس به شدت افت کرده است. با وجود توقیف نفتکش ایران در جبلالطارق، قیمت نفت به ۶۰ دلار در هر بشکه رسیده است.
بسیاری از افراد نگرانند که همه این نشانهها هشداری برای یک رکود جهانی باشند. مطمئنا ابرهای طوفانی در حال گردهمایی هستند. این هفته چین اعلام کرد که تولید صنعتی با کندترین سرعت خود از سال ۲۰۰۲ تاکنون رشد میکند. اقتصاددانها هر چه میخواهند بگویند اما به نظر میرسد رکود اقتصادی به تعویق هم افتاده است. با توجه به اینکه نرخ بهره همین حالا هم آنقدر پایین است، ظرفیتی برای جنگ با رکود باقی نمانده است. سرمایهگذاران نگرانند که جهان در حال تبدیل شدن به ژاپن است، با اقتصادی سست در تلاش برای غالب شدن بر افت قیمتها و از اینرو مستعد عقبگرد کردن.
با این حال رکود بیشتر یک ترس است تا واقعیت. اقتصاد جهان همچنان رو به رشد است، گرچه با سرعتی که به اندازه سال ۲۰۰۸ سالم نیست. اگر هنوز هیچ شکوفاییای رخ نداده و اقتصاد جهان هنوز منفجر نشده، چرا بازارها آنقدر نگران هستند؟ بهترین پاسخ این است که شرکتها و بازارها درگیر برخورد با عدم اطمینان از شرایط هستند. این مساله و نه تعرفهها، بزرگترین ضربهای است که از جنگ تجاری میان آمریکا و چین ناشی میشود. مرزهای اختلاف از واردات برخی فلزات صنعتی به گروه گستردهتری از کالاها کشیده شده است. جبهههای جدید از جمله زنجیره عرضه فناوری و ارزها نیز وارد ماجرا شدهاند. در شرایطی که ژاپن و کرهجنوبی اجازه دادهاند اختلافات تاریخیشان به تجارت تسری یابد، مشخص نیست که چه کشوری و چه حوزهای نفر بعدی باشد.
بانکهای مرکزی هم دچار اضطراب شدهاند. بانکهای مرکزی در برزیل، هند، نیوزیلند، پرو، فیلیپین و تایلند همگی نرخ بهره معیار خود را کاهش دادهاند. احتمالا بانک مرکزی اروپا برنامه خرید اوراق خود را از سر خواهد گرفت. با وجود این تلاشها، اضطراب موجود میتواند به مرز هشدار برسد و روند کند رشد به رکود اقتصادی تبدیل شود.
چشمانداز پیشرو
با توجه به درگیریهای سیاسی در کشورهای اروپایی از بحران برگزیت گرفته تا بحران سیاسی در ایتالیا، عوض شدن رهبر حزب حاکم در آلمان و بنبست اصلاحات ماکرون و … متاسفانه چشمانداز رشد اقتصادی اروپا نیز چنگی به دل نمیزند.
در سوی دیگر اقیانوس، بانک مرکزی آمریکا در شرایطی قرار گرفته که تقریبا نه راه پس دارد و نه راه پیش. کشور آمریکا به شدت نیازمند سرمایهگذاری در بخش زیرساختها و آموزش همگانی است، اما با توجه به گسست شدید بین دو حزب حاکم، تصمیمگیریهای مهم سالهاست که به تعویق میافتند.
از طرف دیگر نقصهای ساختاری نهادهای فراملی اروپا، دستوپای دولتهای ملی را برای تعیین بودجه کشورشان بسته است. در چنین شرایطی، بنبست سیاسی در دو سوی اقیانوس اطلس چشمانداز وضعیت اقتصادی را نگرانکننده توصیف میکند.
پیشبینی وقوع رکود اقتصادی در طی چند ماه آینده غیرممکن است، اما مهمتر از احتمال وقوع رکود، این واقعیت است که راه برونرفت از رکود اقتصادی کاملا روشن است، ولی اراده سیاسی برای اتخاذ تصمیمهای درست در هیچ کشوری یافت نمیشود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد