5 - 11 - 2022
آینده یورو از یونان می گذرد؟
فاطمه رحیمی- پیروزی سیریزا میتواند به خروج یونان از منطقه یورو منجر شود اما این مساله باید آینده بهتری را برای یورو رقم بزند.
در یونان بود که بحران جهنمی یورو بیش از پنج سال پیش آغاز شد بهطور کلاسیک منطقی است که یونان باید امروز جایی باشد که پایان نمایش با پیروزی پوپولیستهای چپ افراطی حزب سیریزا به رهبری الکسی سیپراس در انتخابات بزرگ ۲۵ ژانویه رقم میخورد. سیپراس با مطالبه کاهش بزرگ بدهی یونان و وعده رهایی هزینههای عمومی، بزرگترین چالش را در مورد ارز واحد یورو و همچنین آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان که مسیر ریاضتی برای این قاره در نظر گرفت را نادیده گرفته است.
با وجود اینکه همه از جمله سیپراس اصرار دارند که آنها میخواهند یونان در منطقه یورو بماند در حال حاضر تهدیدی جدی برای خروج یونان از منطقه یورو وجود دارد. در خلال سالهای ۱۲- ۲۰۱۱ مرکل نسبت به حمایت از یونان تردید پیدا کرد اما سپس تصمیمی مبنی بر نگه داشتن این کشور در این ارز واحد گرفت. وی نمیخواست آلمان به خاطر فاجعه دیگری در اروپا مورد سرزنش قرار گیرد و طلبکاران شمالی و بدهکاران جنوبی هر دو درباره عواقب خروج یونان پر هرج و مرج برای بانکهای اروپایی و اقتصادشان عصبی بودند.
در حال حاضر احتمالات تغییر کرده است. خروج یونان از منطقه یورو بیشتر مانند اشتباهات یونان است، اقتصاد اروپا قویتر است و ۸۰ درصد بدهی یونان در دست دولتهای دیگر یا نهادهای رسمی است. بالاتر از همه، سیاستها متفاوت هستند. فنلاندیها و هلندیها، مانند آلمانیها میخواهند هنگامی که آنها دو بار به یونان کمک مالی کردند، این کشور هم به قولهایش پایبند باشد و دولتهای میانه رو اروپای جنوبی واهمه دارند که یک باجگیری موفق یونانی، موجب سوق دادن رایدهندگان به سوی احزاب اپوزیسیون پوپولیستی خود شود، مانند حزب پودموس در اسپانیا.
پاسخی خوب برای یک پرسش بد
به گواه تاریخ، یورو همیشه در برابر رنج تسلیم شده است اما اینک این جدال درباره سیاست است نه اقتصاد و ممکن است سازش سختتر باشد.
بهطور سنتی، راه حل خوبی وجود دارد که یونان و اروپا میتوانند از آن به خوبی استفاده کنند در دو مورد بزرگ حق با سیپراس است و در یک مورد نه. وی درست میگوید که ریاضت اقتصادی اروپا بیش از اندازه است. سیاست مرکل اقتصاد این قاره را در تنگنا قرار داده و به سوی تورم منفی سوق داده است اقدام دیرتر از موعد تسهیل کمی توسط بانک مرکزی اروپا به خوبی بیانگر این مساله است. سیپراس همچنین در مورد اینکه بدهی یونان- که طی شش سال گذشته از ۱۰۹ درصد به رقم قابلتوجه ۱۷۵ درصد از تولید ناخالص داخلی با وجود افزایش مالیات و کاهش مخارج افزایش یافته است- غیرقابل پرداخت است، حق دارد. یونان باید در یک برنامه بخشش گذاشته شود مانند کشورهای آفریقایی ورشکسته اما سیپراس در مورد رها کردن اصلاحات در داخل اشتباه میکند. برنامههایاش برای استخدام دوباره ۱۲ هزار کارگر بخش دولتی، ترک خصوصیسازی و اعلام افزایش قابل توجهی در حداقل دستمزد همه دستاوردهای پیروزی سخت یونان در رقابت را بیاثر میکند.
راهحل این نشریه: سیپراس را مجبور کند که سوسیالیسم دیوانه وار خود را کنار بگذارد و در قبال بخشش بدهی به اصلاحات ساختاری بپردازد- حال چه از طریق تمدید بیشتر سررسید بدهی یونان یا حتی بهتر از آن با کاهش ارزش اسمی آن. سیپراس میتواند گرایشهای چپگرا را به وسیله مبارزه با فساد بیرون کند. ترکیب تسهیل اقتصاد کلان با اصلاحات ساختاری اقتصاد خرد ممکن است حتی الگویی برای دیگر کشورها مانند ایتالیا و فرانسه فراهم کند.
یک رویای بسیار منطقی- تا زمانی که شما بیدار شوید و به یاد آورید که سیپراس احتمالا یک جناح چپی دیوانه است و مرکل میتواند به سختی خروج برنامهها برای تسهیل کمی را بپذیرد پیامد فاجعهآمیز دیگر خروج یونان از منطقه یورو است. حق با خوشبینان است که این مساله حال نسبت به ۲۰۱۲ رنج کمتری خواهد داشت اما باز هم صدمه خواهد زد. در یونان این مساله منجر به ورشکستگی بانکها خواهد داشت، کنترل سرمایه طاقتفرسا از دست دادن بیشتر درآمد، بیکاری حتی بالاتر از نرخ ۲۵ درصدی امروز- و این کشور احتمالا از اتحادیه اروپا خارج میشود. اثرات فرعی خروج یونان از منطقه یورو بر سایر اروپا هم دشوار خواهد بود این مساله مستقیما تردیدیهایی را در مورد اینکه آیا پرتغال، اسپانیا و حتی ایتالیا باید در منطقه یورو بمانند یا نه، ایجاد میکند حامیان جدید یورو یعنی اتحادیه بانکی و یک بودجه کمکی ترجیح میدهند بررسی این مساله را امتحان نشده بگذارند.
اگر سیپراس نتواند از بدهیها رهایی یابد، تمام اعتبار خود در میان رایدهندگان یونانی را از دست خواهد داد اما حتی اگر وی پیشرفتهایی حاشیهای در وضعیت یونان به دست آورد، کشورهای دیگر مقاومت میکنند. هر تغییری از نظر کمک مالی در برخی پارلمانهای ملی از جمله فنلاند به رای گذاشته خواهد شد. اگر آنها بپذیرند، رایدهندگان در کشورهایی مانند اسپانیا و پرتغال خواستار پایان ریاضت اقتصادی شان خواهند بود. بدتر از آن، پوپولیستها از راست و چپ در فرانسه و ایتالیا که مخالف ریاضت اقتصادی نیستند اما مخالف عضویت کشورهایشان در منطقه یورو هستند، تقویت خواهند شد.
سلام بر برلین
در پایان، احتمالا یونان در اتخاذ تصمیمهای سخت با اروپا روبهرو خواهد شد. اگر رایدهندگان یونان گمان میکنند سیپراس میتواند به تمام وعدههایش عمل کند در بهشت احمقانهای زندگی میکنند اما آلمانیها هم مجبورند مراقب عواقب سرکشی آنها باشند. پنج سال پس از شروع بحران یورو، کشورهای جنوبی منطقه یورو گرفتار رشد اقتصادی نزدیک به صفر و سرعت بالای بیکاری شدند. تورم منفی ایجاد شد، بنابراین با وجود ریاضت مالی، بار بدهی افزایش یافت.
زمانی که سیاستها چنین عواقب بدی را در پی دارند، بروز چنین طغیانی از سوی رایدهندگان یونانی قابل درک و پیشبینی بود.
اگر مرکل به مخالفت با همه تلاشها برای شروع رشد اقتصادی و از بین بردن تورم منفی در منطقه یورو ادامه دهد، وی اروپا را به یک دهه از دست رفته حتی ناتوانکنندهتر از ژاپن در دهه ۱۱۹۰ محکوم خواهد کرد. این امر مطمئنا موجب عکسالعملهای پوپولیستی بزرگتری در سراسر اروپا نسبت به یونان آنچه در یونان رخ داد، خواهد شد پیشبینی اینکه این ارز واحد در چنین شرایطی چطور نجات خواهد یافت، سخت است و اگر این اتفاق رخ ندهد بزرگترین بازنده خود آلمان خواهد بود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد