3 - 12 - 2022
سوداگری و افزایش شکاف طبقاتی
گروه اقتصاد- فروش ذخایر ارزی و طلای کشور آخرین اقدام بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز و سکه بود که مسوولان بانک مرکزی از آن به عنوان دستاورد بزرگی در مهار بازار یاد میکنند.
با وجود اینکه رییس کل بانک مرکزی مدعی است که با استفاده از ذخایر قوی طلای خود نقدینگیهای سرگردان را جمعآوری و بازار را کنترل کرده است اما بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که دولت کسری بودجه دارد و برای پرداختن یارانههای نقدی به مردم، حقوق کارمندان و مطالبات معوقه پیمانکاران نیاز شدیدی به گردآوری ریال دارد و به همین دلیل از وضعیت روانی پیش آمده استفاده کرده و ارز و طلای بیاندازهای را که در اختیار دارد، به دو برابر قیمت فروخته است.
در همین حال محمد خوشچهره، اقتصاددان با بیان اینکه بهطور کلی سیاست پیشفروش سکه برای کنترل بازار طلا غلط بوده، گفت: این تصمیم در ماهیت خود اشتباه بوده و هم از نظر مبانی نظری و تئوری و شواهد تجربی در بسیاری از کشورها درست نیست و این سیاستها منجر به اتفاق و چالش جدیدی میشود که خروجی و پیامدهای آن هم بسیار وسیع است؛ در واقع بهجای اینکه تاثیر این سیاستها کاهش فقر و افزایش اشتغال و درآمد باشد منجر به افزایش سوداگری، افزایش فقر و ایجاد شکاف طبقاتی خواهد شد.
این نماینده مجلس هفتم با بیان اینکه به طور کلی این سیاست برای کنترل بازار طلا غلط بوده، گفت: اگر ادعای مدیران اقتصادی کشور یا بانک مرکزی این بوده که با فروش ذخایر ارزی و طلا نقدینگی را جمعآوری کردهایم، میتوان سکوت کرد اما در صورتی که این نقدینگی پس از جمعآوری بلافاصله برای بخشهای تولیدی اختصاص مییافت اقدام نادرست بانک مرکزی مناسب ارزیابی میشد.
وی تاکید کرد: گرچه این تصمیم در ماهیت خود اشتباه بوده و هم از نظر مبانی نظری و تئوری و شواهد تجربی در بسیاری از کشورها درست نیست اما اگر همین اقدامات در جهت حمایت از تولید و مقابله با جریانات دلالی و واسطهگری انجام میگرفت، این اقدام مباح یا مستحب تلقی میشد.
وی با بیان اینکه سیاست کنترل بازار سکه بانک مرکزی در راستای حمایت از تولید نبوده، گفت: از یک سال گذشته من این هشدارها را به مسوولان داده بودم اما این مساله جدی گرفته نشد، نقش این سیاستها در تولید ملی چیست که بررسیها نشان میدهد به زیان تولید بوده است.
غفلت مسوولان
خوشچهره با بیان اینکه برای پاسخ به این سوال باید چند نکته را مدنظر قرار داد، گفت: نکته اول اینکه تجربه نشان داده که سیاستگذاران و مدیران اقتصادی و برخی نمایندگان مجلس در هر زمینهای که مشکلی به وجود میآید، ابتدا مشکل را نمیپذیرند اما پس از مدتی که مشکل شدید میشود دلیل آن را غفلت عنوان میکنند.
وی ادامه داد: تحولات بازار ارز در دو سال اخیر هم در ابتدا با انکار جدی مواجه شده و در نهایت برای توجیه مساله از واژه غفلت استفاده شده است اما بسیاری از افراد و کارشناسان به مسوولان درخصوص عواقب یک سیاست هشدار میدهند اما پس از مشخص شده این تاثیرات سیاستهای خود متوجه درستی این هشدارها میشوند و بعد اسم آن را غفلت میگذارند.
این اقتصاددان با بیان اینکه همه مشکلات بخش ارزی مربوط به تحریم نمیشود، بیانکرد: البته تخاصم نظام سلطه با ایران همواره وجود داشته و در سالهای اخیر هم افزایش یافته و آنها از تمام ابزارهای خود برای مقابله با ایران استفاده کردهاند اما خوشبختانه تمام ابزارهایی که در حوزههای اقتصادی وجود دارد تقریبا موارد محدودی مانده که هنوز استفاده نشده است.
وی افزود: بنابراین از همه ابزارها برای مقابله با کشور استفاد شده گرچه خسارتهایی هم داشته اما توانستهایم در برابر این تحریمها مقاومت کنیم البته در صورتی که دولتها و مجالس در دورههای گذشته سیاستهای اقتصادی بهتری اتخاذ میکردند شرایط از این بهتر بود اما در مجموع توانستیم نشان دهیم که اقدامات آنها در جهت مقابله با ایران ناکارآمد بوده است.
خوشچهره تصریح کرد: همه این مسایل دلیل و عذر برای کوتاهی دولتها و مجالس نمیشود و درست است که چنین شیطنتهایی داشتهایم اما برخی مشکلات به محدودنگری و عدم جامعنگری و خوشبینیهای بیش از حد مروبط میشود.
تبعات افزایش نرخ ارز
خوشچهره در پاسخ به این سوال که در شرایط فعلی امکان بازگشت به ثبات و یکسانسازی نرخ ارز وجود دارد، اظهار داشت: قطعا در اقتصاد شرایط تعادل تغییر میکند اما به چه بهایی و در چه شرایطی؟ یک زمانی نرخ ارز ۹۰۰ تومان بود و در حال حاضر نرخ ارز در بازار آزاد با دو برابر افزایش به ۱۸۰۰ تومان رسیده است، یعنی از نقطه تعادلی ۹۰۰ تومان به ۱۸۰۰ تومان رسیدهایم.
وی افزود: در نقطه تعادلی جدید قدرت خرید دلار ۵۰ درصد کاهش یافته است و به عنوان مثال یک فرد با یک میلیون تومان بیش از یکهزار دلار میتوانست ارز خریداری کند، با افزایش دو برابری آن، ۵۰۰ دلار قدرت خرید دلار دارد.این اقتصاددان ادامه داد: در اقتصاد کشور بسیاری از کالاهایی که در داخل مصرف میشود یا کالاهای تولیدی مواد اولیه آن از خارج از کشور وارد میشود که یکی از علل افزایش قیمت در چند ماه گذشته ناشی از افزایش این کالاها در داخل کشور بوده است.
وی با اشاره به التهاب و نوسانات موجود در بازار ارز گفت: اگر چه ارز تک نرخی بهتر از شرایط فعلی است اما اینکه در نرخ ۱۸۰۰ تومان، قیمت دلار یکسانسازی شود واجد ارزش نیست.
خوشچهره تصریح کرد: البته ممکن است برای به تعادل رساندن و تک نرخی کردن ارز، بانک مرکزی نرخ را تا ۱۵۰۰ تومان افزایش دهند که این افزایش نسبت به قبل از تحولات قیمتی در بازار ارز حدود ۷۰ درصد خواهد بود که این اقدام به معنای تضعیف پول ملی در قبال اقتدار بخشیدن به پول کشوری که با ایران در تخاصم است.
وی با بیان اینکه نقطه مطلوب تکنرخی شدن ارز با قیمت تعادلی مناسب است، گفت: اگر برای ایجاد تعادل نرخ دلار به شدت افزایش یابد مصداق این جمله است که به مرگ گرفتن که به تب راضی شویم؛ تکنرخی زمانی مبنای قضاوت قرار میگیرد که در چه سطحی تعیین شود.
این نماینده مجلس هفتم خاطرنشان کرد: قطعا مدیریت پولی بانک مرکزی این خطا را با سادهاندیشی بهگونهای ایجاد و در نقطهای تثبیت کرده و آن را یک دستاورد تلقی میکند.
وی با بیان اینکه گام اول یکسانسازی نرخ ارز بازگشت قیمتها به قیمتهای سابق است، افزود: البته با دولت و مجلس فعلی و تفکرات حاکم این امکان وجود ندارد؛ در صورتی که تفکرات عقلایی حاکم شود امکان یکسانسازی نرخ ارز در قیمتهای پایین وجود دارد اما در مجموع معیار نرخ مناسب دلار این است که کدام قیمت به نفع تولید ملی و در راستای حمایت از تولید کشور است.
خوشچهره اظهار داشت: در حال حاضر هر قدر نرخ دلار افزایش یابد به زیان تولید ملی است زیرا هزینه واردات مواد اولیه و ماشینآلات افزایش مییابد و نرخ ارزی که اولویت آن حمایت از تولید ملی باشد باید مبنا قرار گیرد.
وی تاکید کرد: سیاستهای پولی، مالی و ارزی زمانی قابل تایید است که موجب شتاببخشیدن به تولید و رفع موانع آن باشد که عملکرد فعلی نشانی میدهد که در این راستا نبوده است؛ البته قبل از اینکه این سیاستها اجرایی شود. از سوی اقتصاددانان هشدار داده شده بود و متاسفانه پیشبینی از عواقب اجرای این سیاستها محقق شد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد