13 - 12 - 2022
مذاکره برای مذاکره
چنین به نظر میآید که اصل گفتوگو برای گفتوگو از سوی همه طرفهای دخیل در مذاکرات هستهای ایران پذیرفته شده است. ایران که بارها تعهد خود را به صلح آمیز ماندن برنامه هستهایاش اعلام کرده، ادامه مذاکرات را محملی برای ادامه روند هستهای و نمایش تعهد به راهبردهای دیپلماتیک میداند. در واقع مقامات کشورمان با حضور در این گفتوگوها نه فقط فرصت پیشبرد اهداف برنامه هستهای کشور را پیدا میکنند بلکه به جامعه جهانی نشان میدهند که همواره برای مشارکت و حضور موثر در گفتوگوهایی که برای
حل و فصل برنامه هستهای ایران برگزار میشود، آمادگی دارند.
غرب نیز ادامه گفتوگوها را راهکاری برای جلوگیری از رادیکالتر شدن فضا میداند و به مذاکره به عنوان ابزاری که در شرایط کنونی توسل به اقدام نظامی را دور میسازد نگاه میکند.
نه فقط اظهارات اخیر هیلاری کلینتون که موضعگیریهای رهبران غربی گروه ۱+۵ نیز نشان میدهد بر خلاف اظهارات هیجانی و شتابزده برخی دولتمردان غربی و اشتیاقی که برای توسل به اقدام نظامی علیه ایران نزد برخی سیاستمداران کشورهای ضد ایرانی وجود دارد، تصمیمگیران و تصمیمسازان غربی با خردمندی از توسل به اقدام نظامی خودداری میکنند.
دلیل این پرهیز ممکن است به هراس غرب از بیحاصل بودن اقدام نظامی و احتمال ناکامی در رسیدن به اهداف، هزینههای گزاف اقدام نظامی، عدم آمادگی جامعه جهانی برای حمایت از اقدام نظامی علیه ایران و… نسبت داده شود.
اما این دلیل یا دلایل هرچه باشد صرفنظر از منطقی بودن یا نبودن، در شرایط فعلی غرب را به پیشگیری از توسل به اقدام نظامی ترغیب کرده است. در حقیقت غرب نمیخواهد و شاید نمیتواند هزینههای مادی و غیرمادی شروع اقدام نظامی علیه ایران و تبعات آن را بپذیرد به همین جهت توسل به گفتوگوهای نه چندان پرثمر را ابزاری برای احتراز از اقدام نظامی یافته است.به این ترتیب موفقیت یا عدم موفقیت گفتوگوهای امروز و فردا اتفاقا اهمیت راهبردی ندارد چراکه دو طرف با خواستههای متناقض روبهروی یکدیگر مینشینند و از هماکنون خود را برای پایان بدون نتیجه مذاکرات آماده میکنند؛ پایانی که به هرحال به مزمن و شاید پیچیدهتر شدن مساله بیفزاید.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد