18 - 12 - 2022
سادهنویسی بخش کوچکی از زیباشناسی شعر است
شعر، هنر ایرانی در سالها بلکه دهههای اخیر درگیر بسیاری از بحثها، گفتوگوها و چالشها بوده است. از آغاز شعر نیمایی هنوز هم گروههای مختلف درباره بهتر یا بدتر بودن انواع شعر معاصر میگویند و مینویسند. حالا هم نوبت به «سادهنویسی» در شعر رسیده و شاعران و منتقدان یکی میکوبد و یکی سپر در دست دفاع میکند.حافظ موسوی از شاعرانی است که به واسطه انتشار چند مقاله و گفتوگو در میان نقدهای شعر موسوم به «سادهنویسی» است. با او در اسپرسوی امروز گفتوگو کردیم تا کمی درباره این موضوع شعری بیشتر بدانیم، شاید مبنایی دیگر در داوریهای نقادانه شکل بگیرد.
به نظر شما فضای امروز شعر چرا اینقدر درگیر حاشیه است یعنی بیشتر از آنکه شعری گفته شود و منتشر شود، بحثها و درگیریها در متن قرار میگیرند؟
رکود و دلمردگی در شعر تابعی از فضای کنونی فرهنگ کشور است. در سالهای اخیر متاسفانه به واسطه برخی اعمال سلیقههای شخصی فضای فرهنگی کشور دچار دلمردگی شده و کل فضا آنچنان نیست که شاعر یا هر هنرمند دیگر را خشنود کند. فقدان حضور مطبوعات ادبی که در سالها و دهههای گذشته به طراوت فضا کمک میکردند نیز از دیگر دلایل این رکود ادبی است. شاید یکی از دلایل عمده روی آوردن شاعران و علاقهمندان به شعر در حوزه مجازی نیز همین باشد که با وجود محاسنش بحثها و موضوعات را دچار شتابزدگی و واکنشهای زودگذر کرده است. مجموعه این عوامل شعر را از متن به حاشیه برده است.
چند وقتی است که شما به عنوان اصلیترین طرف نقد در موضوعی که به جریان سادهنویسی در شعر شده است قرار گرفتهاید. این نقدها بهخصوص در فضای مجازی بیشتر شده است. نظر خود شما در مورد این فعل و انفعالات چیست؟
بسیاری از بچههایی که چند وقت قبل جلسهای ترتیب داده بودند و سادهنویسی را نقد کردند از دوستان خود من و افرادی بودند که در کارگاه شعر کارنامه و سایت ادبی وازنا با من همکاری کردند. نیت همه آنها خیر بوده و من گمان میکنم خواستند در این فضای دلمرده شعر حرکتی کرده باشند اما در مورد سادهنویسی به نظر من یک بدفهمی و اشتباه رخ داده است. اول از همه اینکه خود من هیچگاه از موضوعی به اسم سادهنویسی به عنوان یک جریان یا یک نحله اسم نبردهام که حالا از آن تلقی یک حزب ادبی بشود. به شخصه معتقد به یک جریان زیباشناسی در شعر هستم که از ادگار آلنپو و تی اس الیوت تا نیما یوشیج را دربر میگیرد. در این بین سادهنویسی یکی از فاکتورهاست و نه همه آن. شما اگر همین الان هم به شعرهایی که عنوان ساده را بر خود دارند نگاه کنید میبینید که چه از نظر دستور زبانی، چه از نظر زبان و چه از نظر محتوا با یکدیگر تفاوتهای بسیاری دارند.
فکر نمیکنید فضای مطبوعاتی هم کمی به سوءتفاهمها کمک کرد؟ مثلا فردی در چند جمله مصاحبه کل جریان مورد نظر شما را زیر سوال برد و چندان موضوعش نقد نبود؟
بله، متاسفانه این یکی از موارد اصلی است. من نمیخواهم از این صحبتم سوءبرداشت شود اما بخش عمدهای از این بدفهمی ادبی مربوط به نقدهای ژورنالیستی است. با وجود اینکه این نوع نقد را لازم میدانم اما باید پذیرفت که این نوع نقد نمیتواند مبنای علمی داشته باشد و اگر کسی بخواهد وارد نظریهپردازی در این زمینه یا هر زمینه دیگری در ادبیات شود باید دشواری نوشتن مقاله را بپذیرد و در آنجا حرف خود را بزند بنابراین این نوع نقد نیز بر سوءتفاهمها تاثیر داشته و من هم این موضوع را میپذیرم و با آن موافقم.
کار جدیدی که قرار باشد به صورت چاپی از شما منتشر شود، وجود دارد؟
متاسفانه با سختگیریهای موجود نمیتوانم قول بدهم. اول همین موضوع ممیزیهای سفت و سخت است و بعد هم ماجرای گران شدن کاغذ که کار نشر را خیلی سخت کرده است. کتاب عکسهای فوری من به همین دلیل چاپ نشد اما جلد دوم پانوشتها که حاوی نقدها و مقالات من در مورد شعر است کم کم در حال آماده شدن است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد