20 - 12 - 2022
بخشخصوصی را نابود کردهاند
ثمین مهاجرانی
از زمانی که انصار حزبالله در اعتراض به اکران فیلمهای «گشت ارشاد» و «خصوصی» به خیابانها آمدند و تظاهرات کردند، ۹ ماه میگذرد و حالا دوباره فیلمی روی پرده رفته که اعتراض آنها را برانگیخته است. اعتراضهایی که در آغاز سال ۱۳۹۱ مشکلات ادامهدار اکران و سرمایهگذاری در سینما را رقم زد و باعث شد حوزه هنری اعلام کند فیلمهایی را که مناسب نمیداند، اکران نخواهد کرد. سیدغلامرضا موسوی، تهیهکننده قدیمی سینمای ایران که در فصل گذشته «بغض» را اکران کرد و این روزها با مشکلات و حواشی فیلم من مادر هستم دست به گریبان است، دو هفته پس از آغاز جنجالهای پیرامون این فیلم از امیدواری به فروکش کردن اعتراضها حرف میزند و از این میگوید که ۳۱ ثانیه از پایان «من مادر هستم» به درخواست ارشاد حذف شده است اما با این همه دلیل مشکلات به وجود آمده برای سینمای ایران را عملکرد وزارت ارشاد و حوزه هنری میداند و پیشبینی میکند که با ادامه یافتن این جریانات، بخشخصوصی تا سال آینده در سینمای ایران سرمایهگذاری نخواهد کرد.
من مادر هستم محصول سال ۱۳۸۹ است در این دو سال چه بر این فیلم گذشت و تاخیر در اکران چه مشکلاتی برای شما به وجود آورد؟
بعد از اینکه فیلمبرداری فیلم تمام و در سال ۸۹ آماده نمایش شد، ما با مشکل پروانه نمایش روبهرو شدیم. فیلم به وزارت ارشاد رفت اما موفق به دریافت پروانه نمایش نشد ما هم بر اساس سیاستی که وجود دارد نمایندهای از شورای بازبینی خواستیم تا مشکلات را با او در میان بگذاریم. خوشبختانه نمایندهای که از شورا معرفی شد، آقای سیدضیاءالدین دری بودند. ایشان هم کارگردان صاحب نامی است و هم مسایل ما را به دلیل آشنایی با صنف و حرفه سینما درک میکرد ضمن اینکه نگاه شورای بازبینی را هم در جلسه درک کرده بود. آقای دری پیشنهاداتی دادند و صحبتهای مفصلی با آقای جیرانی کردند. ما تمام نکاتی را که شورای بازبینی ارشاد تعیین کرده بود و آقای دری درباره آنها بحث کردند، تصحیح کردیم. فیلم بعد از آن دو یا سه بار به شورای بازبینی رفت و بازتابهای مجددی داشت. همه آنها را هم لحاظ کردیم. تنها کاری که نکردیم این بود که یکی از اعضای شورای بازبینی پیشنهاد کرد نام فیلم از «من مادر هستم» به «من مادر نیستم» تغییر کند اما چون پیشنهاد بود، مورد قبول ما قرار نگرفت. چون نکاتی جزو موارد ممیزی بودند که اعمال شدند. اما جاهایی که اجباری وجود نداشت و ما به عنوان عوامل نیازی به تغییر نمیدیدیم (شبیه اسم فیلم)، تغییری هم ندادیم.
استدلال شورا برای تغییر نام فیلم چه بود؟ چون پیشنهاد این اسم، طبیعتا در مفهوم فیلم هم تغییر ایجاد میکرد.
این پیشنهاد بیشتر پیشنهاد آقای رسایی (نماینده دوره قبل و فعلی مجلس شورای اسلامی) بود. ایشان میگفتند که مادرها در فیلم نقش مادرانه ندارند اما نگاه من این بود که خانم هنگامه قاضیانی که نقش مادر باران کوثری را در فیلم بازی میکند، این ویژگی مادرانگی را دارد و نشان میدهد ضمن اینکه آن یک پیشنهاد بود و به عقیده بنده هم مفهوم را کاملا تغییر میداد برای همین این تغییر اعمال نشد.
در جریان اعتراضات هم بحث تغییر پایان فیلم مطرح شد، این تغییر اعمال شده است؟
بعد از اینکه انصار حزبالله مسایلی را برای فیلم ایجاد کردند، شورای عالی اکران که ظاهرا ریاست آن با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است، فیلم را دوباره دید و پیشنهاد داد که قسمتی از آن را برای اینکه سوءتفاهمی درباره موضوع قصاص پیش نیاید، تغییر دهیم. به گمان خود ما که سازندگان فیلم هستیم، من مادر هستم اصلا درباره قصاص نیست. قصه اصلی این فیلم درباره یک انتقامجویی شخصی است اما دوستان مدعی بودند که یکی از مشکلات فیلم، قصاص است. ما چنین اعتقادی نداشتیم و اتفاقا دوستان ارشادی هم چنین اعتقادی نداشتند و میگفتند انتقام شخصی در فیلم کاملا مشخص است اما شورای عالی اکران درخواست کرد که ما ۳۱ ثانیه از فیلم را در بیاوریم تا به قول خودشان بهانه را از بعضیها بگیریم یعنی بحث تغییر مطرح نبود. ما هم به خاطر اینکه بهانه از بعضیها گرفته شود، این حذف را انجام دادیم.
یعنی معتقدید تغییرات اعمال شده و صحنههای حذف شده، آسیبی به داستان فیلم نزده است؟
نه، واقعیت این است که تغییری اساسی در محتوای فیلم داده نشده است چون بحث ما اصلا قصاص نیست. کلیت قصه سر جای خودش باقی مانده است اما چون نظر شورای عالی اکران بود، ما قاعدتا باید تمکین میکردیم ضمن اینکه ما در این زمینه تعامل کردیم و خود آقای جیرانی هم مشکلی نداشتند و این اتفاق افتاد. الان تقریبا از تمام کپیها در سینماها ۳۱ ثانیه کم شده است اما به ضرس قاطع میگویم که هیچ لطمهای به داستان فیلم نخورده و فقط تصاویری که سوءتفاهم ایجاد کرده بود، درآمده است.
اما خب خیلی از مخاطبان پیش از حذف این ۳۱ ثانیه، آن را در سینما دیدهاند.
از روزی که فیلم اکران شد، ما سعی کردیم فیلم را با مخاطبان ببینیم و نظرات تماشاچیان را بعد فیلم بشنویم. دوست داشتیم بدانیم چه بازخوردی دارد و آیا مثلا اینکه بعضی دوستان فیلم انتقام شخصی را با قصاص اشتباه میگیرند، نگاه درستی دارند یا نه. جالب است بدانید که تقریبا ۹۰ تا ۹۵ درصد از تماشاچیانی که ما بهطور تصادفی نظراتشان را بررسی کردیم، همین نظر را داشتند و بحث قصاص برایشان پیش نیامد. برای همین فکر کردیم با حذف این ۳۱ ثانیه، آسیبی به کلیت قصه، فیلم و دریافت مخاطب وارد نشود. احساس من این نیست که فیلم اساسا لطمه خورده است. فیلم هم با مردم ارتباط خوبی برقرار کرده و توانستیم نتیجه خوبی از آن بگیریم. گلهای که از دوستان انصار داشتم، این بود که قبل از اکران شروع به اعتراض کردند یعنی خیلیها هنوز فیلم را ندیده بودند جز چند نفری در حوزه هنری و شورای بازبینی و دوستان هنرمندی که در یک نمایش خصوصی فیلم حضور داشتند. روز افتتاحیه فیلم که انصار به سینما آمده بودند، از آنها پرسیدیم شما فیلم را دیدهاید؟ میگفتند نه. ما امیدواریم که جنجالها تمام شده باشد و مردم بتوانند فیلم را ببینند و اظهارنظر کنند.
استدلال معترضانی که شخصا با آنها حرف زدید، چه بود؟
متاسفانه آنهایی که حتی فیلم را دیده بودند هم، کلی صحبت میکردند. مثلا صحبت عدهای این بود که فیلم شرب خمر دارد. خب ما وقتی میخواهیم یک خانواده ولنگار را نشان دهیم که دچار مشکل میشود باید ابزار آن را هم نشان دهیم. اصلا شرب خمر، باعث اتفاق و حادثه اصلی فیلم میشود در غیر این صورت باید نشان دهیم که دو آدم سالم به مشکل برمیخورند که غیرمنطقی است. بخش دیگر سوءتفاهم درباره مساله قصاص بود و حتی ایراد بامزهای گرفته بودند که نشان میداد فیلم را ندیدهاند. میگفتند زن نمیتواند خواهان قصاص قاتل همسرش باشد درست هم هست. نه زن و نه مرد، هیچکدام نمیتوانند خواهان قصاص قاتل همسر خود باشنداما به یک دیالوگ فیلم توجه نکردند جایی اشاره میشود که ایشان از طرف برادر مقتول که خارج از کشور است، وکالت دارد. عدهای دیگر بحث قصاص را مطرح میکردند و میگفتند این دختر نباید اعدام شود نکتهای که در این بحث وجود داشت، این بود که بعد از شب حادثه، این دختر (باران کوثری) خودکشی میکند به بیمارستان میرود و بعد از آن تعمدا برای کشتن سعید (حبیب رضایی) بازمیگردد. بنابراین این دختر با نیت قتل میآید. دفاع از خود برای چند روز پیش از آن و در شب حادثه بوده که انجام نداده است چند روز بعد که بازمیگردد با نیت قتل میآید ضمن اینکه مواد قانونی در این مورد، خیلی پیچیده است وکیل هم با رندی، با نشان دادن فیلمها در دادگاه ثابت میکند که به زور آن اتفاق نیفتاده است. اما اتفاقی که در جامعه ما معمولا میافتد، این است که خانمها اگر در چنین شرایطی باشند، رضایت میدهند اما این خانم به دلیل مشکلی که با پدر دختر داشته است، به سمت انتقامجویی میرود بنابراین مشکلی که ایجاد شده بود، بیشتر به نگاه دوستان برمیگشت و اینکه فیلم را دقیق ندیده بودند.
شما با معترضان گفتوگو و دیالوگ مفصل هم داشتید؟
بله، فرهنگسرای رسانه کار بسیار خوبی کرد و توانست موافقان و مخالفان را پشت یک میز بنشاند (آقای فراستی، آقای فهیم، بنده و یکی از نمایندگان انصار) و بحث خوبی شکل گرفت. الان هم با توجه به اینکه جمعه گذشته راهپیمایی اتفاق نیفتاد، فکر میکنم خیلی از دوستان معترض فیلم را دیدهاند و متوجه شدهاند که من مادر هستم آنگونه که دوستان احساس میکردند، فیلمی ضداخلاقی نیست و مردم باید آن را ببینند. نمایندگان مجلس هم که فیلم را دیدهاند ضمن انتقاداتی که دارند، معتقد به عدم نمایش فیلم نیستند. یا مثلا آقای میرکریمی، کیومرث پوراحمد، منیژه حکمت، علیرضا داودنژاد و خیلی از دوستان دیگر که بهطور خودجوش در رسانهها یادداشت مینویسند، از نمایش فیلم حمایت میکنند و نگاه خود را به فیلم تبیین میکنند. دوستان باید این نکته را در نظر بگیرند که نباید به سمت سانسور بروند این حرکات سانسور است البته نوع حرکات معترضان، نسبت به سریهای گذشته، خیلی بهتر شده است اما این روزها که بعضی از مردم میخواستند به سینما بروند، میدیدم نگران هستند. مثلا میگفتند ما میخواهیم برویم اما نگرانیم که به سینماها بریزند اما من گمان میکنم نوع گفتمان انصار تغییر کرده واقعیت هم این است که نوع گفتمان من مادر هستم در ادامه و پیگیری گفتمان انقلاب اسلامی است.
یعنی واقعا معتقدید نوع گفتمان انصار عوض شده و ممکن است در آینده دیگر این اتفاقات نیفتد؟
آینده را نمیدانم. اما بله، معتقدم برخوردهایشان مدنیتر شده است. چون پیش از این اگر به خاطر داشته باشید، گروهی به همین نام میریختند به سالنهای سینما آسیب میزدند و فیلمها را از پرده پایین میکشیدند اما این گروه، خوشبختانه چنین کاری نکردند و ظاهرا ترجیح میدهند از طریق گفتوگو و منطق موضوع را پیش ببرند خب این گام مثبتی نسبت به گذشته است.
استقبال از فیلم را چقدر نتیجه اعتراضها میدانید؟
واقعیت این است که فیلم به خودی خود جذاب است. به قول آقای جیرانی، فیلم وابسته به سینمای بدنه است. در این مدل فیلمها و ملودرامها، طبیعتا اصل بر این است که قصه فیلم تماشاچی را جذب کند و همراه خود بکشاند. قصه من مادر هستم هم خوشبختانه این جذابیت را دارد. بنابراین احساس ما این بود که استقبال تدریجی مردم از فیلم خوب خواهد بود چون معمولا فروش این نوع فیلمهای خانوادگی از هفته دوم اوج میگیرند اما اعتراض انصار باعث شد که مردم از ترس برداشته شدن فیلم از پرده سینما، سریعتر به سمت آن بیایند. بنابراین شیب فروش ۲۰ درصد به شیب ۵۰ درصد تبدیل شد و این در فروش خیلی اثرگذار بود. از این هفته به نظر میرسد که ما وارد پروسه معمولی خودمان خواهیم شد چون جنجالها کمکم رفع شدهاند اما خب مشکل ما فعلا اکران فیلم در بعضی شهرستانهاست که هنوز آغاز نشده است.
چرا؟
در حال حاضر ارشاد اصلا برای اکران در بعضی شهرستانها پروانه نمایش نداده است؛ شبیه قم، اردبیل و... بعضی جاها هم شبیه مشهد، قرار بود اول فیلم را ببینند و بعد درباره اکران آن نظر بدهند که هنوز این اتفاق نیفتاده است. بعضی جاها هم سینماها برای اکران فیلم کمی نگران بودند و آن را به تعویق انداختند. اما فکر میکنم انشاءالله نگرانیها از این هفته رفع شود.
همیشه این طور بوده که ارشاد برای شهرستانها بهطور جداگانه پروانه نمایش بدهد؟
نه، برای فیلمهای عادی این اتفاق نمیافتد. معمولا وقتی پروانه نمایش میگیرید، دیگر برای شهرستان پروانه جداگانه نمیدهند و همه پروانهها با هم صادر میشوند اما اخیرا درباره برخی فیلمها احتیاط میکنند و ارشاد پروانه بعضی از شهرها را اول صادر نمیکند اگر با جنجال و شلوغی و... روبهرو نشد، بعدا پروانه صادر میشود این هم از مدلهای تازهای است که متاسفانه اصلا درست نیست.
با توجه به همه این اتفاقات، آینده سرمایهگذاری در سینمای اجتماعی را چطور پیشبینی میکنید؟
در حال حاضر وضعیت سرمایهگذاری در سینمای ایران خوب نیست. چون اتفاقهای بسیار بدی برای سینما افتاده است از روشهایی که حوزه هنری به کار برده و ورودی بسیار غیرمنطقی به حوزه اکران داشته است تا اتفاقات دیگری که از ابتدای سال افتاده. در نتیجه ما به سمت سرمایهگذاری دولتی میرویم. گروه دولتی هم معمولا دو شاخه هستند؛ یک شاخه سرمایهگذاری میکنند تا بتوانند به دوستان خود پول برسانند و یک شاخه هم میخواهند برای بالادستی خود فیلم بسازند که بگویند: «ما هم فیلم ساختیم» هر دو گروه، فیلمهایی میسازند که نمیتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند. وضع سالنها هم روز به روز بدتر میشود یعنی ما سال آینده احتمالا با فیلمهای میلیاردی روبهرو هستیم که پول پوستر، تبلیغات و اکران خود را هم در نخواهند آورد. بخشخصوصی عملا از سینما کنار کشیده است. شما ببینید که هر شش فیلم تحریم شده از سوی حوزه هنری، فیلمهای بخشخصوصی هستند. یعنی شش نفر از پرکارترین تهیهکنندگان بخشخصوصی با آسیب روبهرو شدهاند پس با چه امیدی باید دوباره سرمایهگذاری کنند؟ بودجه این فیلمها قطعا باز نخواهد گشت. این چه سرمایهگذاری است که حتی امنیت را هم خدشهدار میکند. الان از روز اول اکران «من مادر هستم» وقتی من میخواهم از خانه خارج شوم، همسرم نگران است، فرزندم از خارج از کشور باید مرتب تماس بگیرد و بپرسد آیا سالمی؟ و من هر روز باید اعلام سلامتی کنم. چون او فکر میکند اینجا قانون جنگل راه افتاده و من باید برایش توضیح دهم اینطور نیست اما درباره سرمایهگذاری اوضاع بدتر است. امسال سرمایهگذاری در بخشخصوصی سینمای ایران، محلی از اعراب ندارد امنیت سرمایهگذاری در بخشخصوصی را از بین بردهاند در واقع حوزه هنری و ارشاد شبیه دو بال پرندهای هستند که با کمک هم بخشخصوصی را از بین بردهاند اما ظاهر قضیه هم این است که با هم مخالف هستند.
فکر میکنید این وضعیت تا چه زمانی ادامه دارد؟
سینما الان کاملا دولتی شده و اگر سرمایهگذاریها را از ابتدای امسال بررسی کنیم، میبینیم که تقریبا بخشخصوصی به شکل بسیار محدودی وارد شده است. بنابراین به گمان من بخشخصوصی سینمای ما دارد از صحنه خارج میشود و اگر برنامهریزی درستی از جانب مسوولان سینمایی صورت نگیرد ما با این مشکل روبهرو خواهیم بود ضمن اینکه فکر میکنم با اتفاقاتی که در حوزه سیاسی افتاده و سیاست به فرهنگ وارد شده است تا بعد از انتخابات ریاستجمهوری، همچنان با این معضلات روبهرو هستیم اینکه عدهای با مقاصد پنهان سیاسی قصد دارند به فرهنگ وارد شوند تا بتوانند مقاصد خود را پیش ببرند به سینما آسیب زیادی زده است حالا این جریان چه زمانی متوقف خواهد شد؟ فقط خدا میداند!
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد