24 - 12 - 2022
راستی از سینما چه خبر
مسعود
سلیمی
این روزها این سوی و آن سوی میشنویم و میخوانیم که «هنر» در کشورمان حال و روز خوشی ندارد و در چالش میان متولیان متعدد دست به دست میشود. از مشکلات ممیزی و صدور مجوز کتاب گرفته تا شرایط حاکم بر تئاتر و مسایل مربوط به تولید و اکران فیلم…
… همه و همه بر این ناخوشی مهر
تایید میگذارند.
در این میان، اما آنچه در حوزه سینما میگذرد حدیثی دیگر دارد که در قیاس با دیگر حوزههای هنری از سروصدا و تامل بیشتری برخوردار است.
در گذشتههای دور در دوره نوجوانی نگارنده، سینمای شوروی سابق تحت تاثیر مسایل و پیامدهای جنگ جهانی دوم و با نگاهی ایدئولوژیکوار به هنر آثاری عرضه کرد که در کشورمان هم طرفدارانی به دست آورد از جمله میتوان به لکلکها پرواز میکنند یا سرنوشت یک انسان از شولوخف اشاره کرد.
با گذشت زمان و برگشت اوضاع جهان به شرایط پس از جنگ، رفتهرفته هنر و به طور خاص سینمای دولتی، رنگ و بوی خود را از دست داد و به ورطه تکرار افتاد که خود میتواند به عنوان یک تجربه در تجزیه و تحلیل اوضاع کنونی سینمای ایران مفید به فایده باشد. هنر و به طور خاص سینما در جهان امروز با گریز از دولتی شدن به عنوان یک مقوله به تعبیری یک ابزار فرهنگی، آموزشی، تفریحی و دست آخر اقتصادی با وجود رقیب بزرگی چون تلویزیون جای خاص خود را به دست آورد. امروز در جهان، سینما یک عامل پولساز در دست بخشخصوصی بدل شده که نهتنها دست نیاز به سوی دولت دراز نمیکند بلکه در مواردی در بخش تولید، صنعت و مصرف به اقتصاد کشور هم کمک میکند در حالی که در کشور ما سینما با اتکای مالی به دولت از یکسو و با نزول قدرت بخشخصوصی از طرف دیگر از منظر اقتصادی به ورطه سقوط افتاده است.
مخلص کلام اینکه هنر به طور خاص و سینما به طور عام مانند یک شمشیر دو لبه میتواند کمکحال فرهنگ و اقتصاد یک کشور باشد ضمن اینکه میتواند با گرفتار شدن در دایره بسته رفتارهای دولتی، رفتهرفته خاصیت ذاتی خود را از دست بدهد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد