9 - 09 - 2024
نقش فناوری در رقابت نظامی قدرتهای بزرگ
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به بررسی نقش فناوری در رقابت نظامی قدرتهای بزرگ پرداخت. دفتر مطالعات سیاسی این مرکز در گزارشی با عنوان «بررسی نقش فناوری در رقابت نظامی قدرتهای بزرگ» آورده است که رقابت میان قدرتهای بزرگ از دیرباز مطرح بوده و همواره در توضیح و تبیین دورههای امنیتی پرتنش از آن استفاده شده است. محیط امنیتی کنونی نیز که در آن دو قدرت بزرگ بینالمللی با یکدیگر در حال رقابت هستند، با استفاده از همین مفهوم توضیح داده میشود که این رقابت اگرچه در کلیه عرصهها و حوزههای ممکن اعم از اقتصادی، سیاسی، نظامی و… وجود دارد، اما نقطه تمرکز آن فناوری است.
در واقع کشورها دریافتهاند که کسب برتری در عرصههای یاد شده، بدون توسعه و پیشرفت قدرت فناورانه ممکن نیست.
رقابت فناورانه قدرتهای بزرگ از جمله مفاهیم مرتبط با نظام امنیت بینالملل است. این مفهوم اگرچه نوپدید نیست، اما شدت و گستره امروزی آن به ویژه در حوزه نظامی، توجه پژوهشگران حوزه امنیت را بیش از پیش به خود جلب کرده است. این رقابت که عمدتا آن را میان دو کشور چین و آمریکا تعریف میکنند، تحت تاثیر رشد و توسعه فناوری بوده و به میزانی که فناوری توسعه یابد، مزیت ایجاد شده و رقابت مذکور تشدید خواهد شد.
از مهمترین فناوریهای مزیتساز مزبور میتوان به هوش مصنوعی، فناوریهای هایپرسونیک، محاسبات کوآنتومی، اینترنت اشیا و… اشاره کرد که ورود آنها به حوزه نظامی منجر به تغییرات اساسی و ساختاری در نوع موازنه قدرت، طراحی، فرماندهی و کنترل، مفاهیم عملیاتی، صحنه نبرد، شکل رقابت و… شده است. به عبارت دیگر توسعه فناورانه کشورها به طور مستقیم در میزان قدرت آنها، به ویژه قدرت نظامی اثرگذار بوده و به همین دلیل فناوری، تبدیل به محل رقابت قدرتهای بزرگ شده است، به طوری که چین با تکیه بر همجوشی نظامی/ غیرنظامی، ضمن تلاش بر کسب تسلط فناورانه، درصدد تضعیف مزیتهای ایالاتمتحده در این حوزه است. ایالاتمتحده نیز بهرغم تلاش برای حفظ برتری کنونی، تکیه اصلی راهبرد خود را بر ایجاد اتحادها و ائتلافها، احاله مسوولیت و استانداردسازی بینالمللی قرار داده است.
این گزارش بیان میکند که این امر در حوزه دفاع هوشمند نیز وجود داشته و فناوریهایی نظیر هوش مصنوعی، فناوریهای هایپرسونیک، محاسبات کوآنتومی، اینترنت اشیا و… این قابلیت را دارند تا از طریق بهبود سیستم فرماندهی و کنترل، تقویت سرعت و دقت در جمعآوری و پردازش دادهها، ارتقای توان عملیاتی، تغییر همه عناصر نبرد شامل صحنه، مفاهیم، دکترین و…، بر رقابت نظامی نیز اثرگذار باشند.
این گزارش ادامه میدهد که رقابت میان قدرتهای بزرگ اگرچه عمدتا به خیزش چین در دورههای اخیر نسبت داده میشود، اما این گزاره الزاما صحیح نیست و در طول تاریخ همواره چنین رقابتی وجود داشته است. از این رو، مهمترین ویژگی رقابت میان قدرتهای بزرگ، پایدار و مستمر بودن آنهاست. رقابت را نباید صرفا در تنش تفسیر کرد و دامنه رقابت قدرتهای بزرگ میتواند شامل همکاری، همدستی، تقابل و درگیری مسلحانه شود. این مفهوم ویژگیهای دیگری نیز دارد که عبارتند از: گریزناپذیری و تحمیلی بودن، جامعیت، انحصاری بودن، گستره و وسعت هزینهها و کنترل اطلاعات.
این گزارش مطرح میکند که مزیت پکن در رقابت مذکور در ادغام قدرت اقتصادی/ نظامی با ظرفیت فناورانه و توانمندیهای پیشرفته است. بدین منظور پکن همجوشی نظامی- غیرنظامی را در دستور کار و اولویت اقدام خود قرار داده که ماحصل آن تمرکز این کشور بر کسب فناوریهایی است که بیشترین نقش و تاثیر را در مهار و مقابله با توانمندیهای نظامی ایالاتمتحده خواهد داشت. پکن علاوهبر آنکه به ایجاد موازنه در برابر فناوریهای آمریکا علاقهمند است، در پی فراتر رفتن از توانمندیهای ایالاتمتحده نیز بوده و به جای آنکه صرفا در پی مقابله با فناوری آمریکا باشد، درصدد کسب «مزیت اقدامکننده اول»، از طریق ورود به حوزههای فناوری جدیدی است که در آنها ایالاتمتحده حضور جدی و موثری ندارد.
این گزارش در ادامه اهداف پکن از کاربست فناوری در عرصه نظامی را اینطور بیان میکند: همسوسازی و یکپارچهسازی ظرفیتها و منابع و اقدامات کشور از طریق همجوشی نظامی- غیرنظامی به منظور جبران فاصله موجود با ایالاتمتحده آمریکا، توسعه ظرفیتها و مفاهیم، بهبود توان انجام جنگ سیستمها یا جنگ نابودی سیستمها؛ بدین معنا که توسعه فناورانه بتواند شبکه فرماندهی و کنترل آمریکا (فرماندهی، کنترل، کامپیوترها، اطلاعات، رصد، جاسوسی و…) و فرماندهی و کنترل مشترک همه حوزههای ایالاتمتحده را خنثی کند، کسب توانمندی انجام حمله اول از طریق موشکهای هدایتشونده دقیق دوربرد و سیستمهای هدفگیری پیشرفته با احتمال بالای نفوذ به سیستمها و شبکههای دفاعی ایالاتمتحده، کسب و توسعه برخی توانمندیهای محرمانه به جهت شگفتیسازی در هنگام بروز جنگ، کسب جایگاه نخست جهان در حوزه هوش مصنوعی و استفاده از آن جهت کسب برتری نظامی.
این گزارش در ادامه بیان میکند که ایالاتمتحده ضمن توجه وافر به این مقوله مهم، به سمت توزیع توانمندی و اقدام مشترک با همکاری کلیه ظرفیتهای داخلی و همچنین متحدان و شرکا اقدام کرده است. این کشور در کنار اتخاذ راهبرد جبرانی سوم به منظور حفظ برتری فناورانه خود، بر احاله مسوولیت، استانداردسازی، توزیع توانمندیها و بهرهگیری از ظرفیت شرکا و متحدانش تکیه کرده و شاکله اصلی راهبرد دفاعی خود را بر مبنای تحقق بازدارندگی یکپارچه استوار کرده است.
این گزارش در ادامه به اهداف و نیات اصلی آمریکا از حضور فناوری در بخش نظامی اشاره کرده و آورده است که فراهمسازی امکان انجام عملیات مشترک شامل تقویت توان انجام عملیات و طرحریزی (در اقدام و در کسب آگاهی وضعیتی از صحنه نبرد) و تهیه مفاهیم و دکترینهای مشترک چه در میان ارکان و بخشهای داخلی ایالاتمتحده و چه در همکاری با متحدان و شرکا را شامل میشود. تقویت و توسعه تابآوری، سرعت و گستره زیستبوم فناوری دفاعی که مکمل مفهوم پیشین و به معنای تحقیق و توسعه با همکاری شبکه گستردهای از متحدان و شرکا به منظور کسب مزیت رقابتی درخصوص زیستبوم نوآوری است. در این راستا، تقویت ارتباطات و تبادل اطلاعات و همچنین انجام فرآیندهای مکمل به منظور توسعه فناوری را نیز میتوان ذکر کرد. این همکاری میتواند شامل بخشهای نظامی، دانشگاهی، آزمایشگاهها/ پژوهشگاهها و موسسات ملی و غیردولتی، بخشهای صنعتی و تجاری و سایر بخشهای مرتبط باشد.
این گزارش ادامه میدهد که امروزه آموزش و تربیت نیروها و متخصصان مستعد در رقابت امری ضروری است. از این رو، شناسایی و تربیت افراد مستعد در حوزه علم، فناوری، مهندسی و ریاضی (اِستِم) در وهله اول صورت گرفته و سپس این افراد وارد برنامههایی نظیر کنسرسیوم آموزش شدهاند، برنامه آموزش دفاع ملی و برنامه ریاضی و تحقیق برای تحول و در نهایت بازار کار تخصصی خواهند شد.
علاوه بر این، تقویت بخشهای مختلف نظیر صنعت (به ویژه بخش خصوصی) و دانشگاه از طریق برنامههایی نظیر کمکهزینه دفاعی و متحدان و شرکا به همکاری بیشتر، جذب محققان، متخصصان و مهندسان از سراسر جهان که مستعد بوده و دانش و تخصص دارند، با استفاده از ظرفیتهایی نظیر برنامه تبادل مهندس و دانشمند در دستور کار است. حفظ اطلاعات مرتبط با مزیتهای کنونی و همچنین کسب برتری فناورانه و نوآورانه نسبت به سایر رقبا نیز در حوزه حفاظت از حراست از فناوری و پشتیبانی نوآوری نظامی در آمریکا مطرح است.
این گزارش اشاره میکند که به طور کلی در بعد فناوری و نوآوری، راهبرد بازدارندگی ایران بر ایجاد توان مناسب مقابله با حمله نظامی احتمالی دشمن بنا شده است. این الگوی بازدارندگی، منبعث از اسناد کلان و سیاستهای کلی نظام شامل چهار رکن و مولفه اساسی بوده که عبارت است از مشارکت مردمی، خودکفایی، بازدارندگی فناورانه صنعتی و بازدارندگی منتج از فناوریهای سایبری و مبتنیبر هوشمندسازی.
این گزارش در ادامه با اشاره به ضرورت افزایش بودجه و اهمیت تمرکز کشور بر فناوریهای نوین و به منظور تحقق منافع کشور پیشنهاد «ایجاد راهبرد و الگوی بومی تحقیق و توسعه فناورانه نظامی با تاکید بر محصولات دارای کاربرد دوگانه» توضیح میدهد که هر کشوری و به ویژه قدرتهای بزرگ، سازوکار و راهبرد خاص خود را با توجه به راهبرد کلان امنیت ملی کشورشان در پیش گرفتهاند.
بر این اساس به نظر میرسد ایران نیازمند نوعی کارسپاری بومی، با تاکید بر همجوشی نظامی- غیرنظامی/ خصوصی- دولتی از یکسو و همچنین توزیع تحقیق و توسعه در سراسر کشور از سوی دیگر است که رابط و محل اتصال این بخشها نیز باید مشخص شود. علاوه بر این ضروری است تا نگاهی به همکاریهای بینالمللی و استفاده یا فعالسازی ظرفیتها و فرصتهای موجود در توافقنامههای دو یا چندجانبه و سازمانهای بینالمللی ازجمله بریکس و شانگهای (مرکز داده هوش مصنوعی، کمیته هوش مصنوعی و…) داشت، بنابراین راهبرد کشور با تاکید بر ظرفیتها و اهداف داخلی و بینالمللی باید ترسیم شود.
دیگر پیشنهاد این مرکز مبنی بر «تعیین اولویتهای فناورانه نظامی» بوده و در توضیح آن آمده که نیاز است کشور با درک تهدیدات و اهداف امنیتی خود و تحلیل و رصد محیط امنیتی پیرامونی، نیازها و اولویتهایش را مشخص و تلاش کند تا با استفاده از راهبردی که در بند «۱» پیشنهادها ذکر شد فناوریهای نوین مزیتساز و رقابتی خود را احصا کند و نیازش را با تاکید بر اولویت کارسپاری و جمعسپاری داخلی با رعایت ملاحظات دفاعی و امنیتی خاص این امر، رفع کند. در این مسیر ضروری است تا از ظرفیت شرکتهای خصوصی و دانشبنیان، جهت بهبود سرعت دستیابی به فناوری بهره برد.
در ادامه این گزارش پیشنهاد «ممانعت از تبدیل منطقه غرب آسیا به محل نزاع قدرتهای بزرگ» مطرح و بیان شده است که به نظر میرسد در فضای رقابتی قدرتهای بزرگ، احتمال رویارویی و افزایش تنشها میان آنها روزبهروز بیشتر خواهد شد و ترجیح آنها این خواهد بود که چنین مواجههای، در محلی دور از خاک و منطقهشان باشد. از این رو، ضروری است تا تلاش شود مدلی بومی و منطقهای به منظور ایجاد ثبات و تامین امنیت (نظم امنیتی منطقهای بومی) با همکاری سایر بازیگران منطقهای با هدف کاهش مداخله و حضور قدرتهای بزرگ در منطقه ایجاد شود. لذا لازم است تا جمهوری اسلامی ایران بازیگری حداکثری در چنین فرآیندی باشد. در این راستا، ظرفیت دستگاه دیپلماسی و همکاریهای مشترک نظامی و تقویت دیپلماسی دفاعی میتواند زمینه کاهش تنشها و افزایش همکاریها را فراهم کند.
این گزارش با اشاره به «جذب، آموزش و حفظ استعدادها و متخصصین» توضیح میدهد که یکی دیگر از موضوعات و مسائل مهم، توجه به جذب، آموزش و حفظ استعدادها و نیروی انسانی متخصص در حوزه فناوری، به خصوص فناوریهای دارای کاربرد نظامی است.
این امر از آنجا حائزاهمیت بوده که تربیت نخبهای که توان مزیتسازی داشته باشد، بسیار هزینهبر است و چنین استعدادی نیز در جهان کمیاب بوده و در صورت عدم توجه به این مقوله، خروج آنها ممکن است ضمن کاهش مزیت و قدرت نسبی کشور، منجر به تقویت رقبا از سوی دیگر نیز شود.
این گزارش پیشنهاد «توجه به نیازمندیهای خاص فناوری در محیط نظامی و امنیتی کنونی» را مطرح کرده و توضیح داده که محیط نظامی و امنیتی امروزه به صورت روزافزون در حال خودکار و مستقل عمل کردن و هوشمند شدن است که این امر نیازمندیهای خاص خود را نیز خواهد داشت.
دیگر پیشنهاد مرکز پژوهشهای مجلس بر «تقویت همکاریها و گفتوگوهای فناورانه منطقهای» تاکید کرده و توضیح میدهد که این امر از آنجا اهمیت دارد که اولا زمینه همکاریهای مشترک فناورانه را فراهم میکند که سرریز آن میتواند برای بخش دفاعی کشور حائزاهمیت باشد، ثانیا حرکتی در مسیر اعتمادسازی فناورانه و کاهش رقابت منطقهای در حوزه فناوری و همچنین کمرنگ ساختن رویکرد تهدیدمحور در حوزه مزبور است.
این گزارش با ارائه پیشنهاد «تقویت تابآوری و پویایی فناورانه بخش نظامی و توجه به دیجیتالی کردن سیستمهای نظامی تاکتیکی» بیان میکند که نیاز است تا بخش نظامی کشور به سمت کاربست بیشتر فناوریهای نوین در سطوح مختلف تصمیمگیری و راهبردی خود حرکت کرده و سیستمها و توانمندیهای عملیاتی خود را نیز تا حد امکان دیجیتالی کند. گفتنی است این اهم به دست نمیآید، مگر با همکاری بیشتر بخش خصوصی و غیرنظامی که نیاز است حتما مدلی بدین منظور طراحی شود. ضروری است تا ثبات سیستمهای مذکور حفظ شود و از اقدامات و عملیاتهای اخلالگرانه و مخرب دشمنان مصون بوده و در صورت بروز حادثه، تابآوری و پایداری آن تضمین شود.
این گزارش در نهایت پیشنهاد «حرکت به سمت تشکیل ارتش و تیپهای نظامی ترکیبی انسان پایه و ماشین پایه» را مطرح کرده و توضیح میدهد که لازم است نیروهای نظامی کشور به امکانات و فرصتهایی که فناوریهای نوین نظیر هوش مصنوعی میتواند برای آنها به وجود آورد، مجهز شوند. این امر میتواند در حوزه تسلیحات عملیاتی و تاکتیکی یا راهبردی از یکسو و حتی در طرحریزی و کسب آگاهی وضعیتی و پردازش اطلاعات روی دهد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد