16 - 11 - 2024
درباره دیدار ماسک و ایروانی
دکتر صلاحالدین هرسنی*
همزمان با رونمایی زودهنگام از کابینه جدید دونالد ترامپ رییسجمهور منتخب نظام سیاسی آمریکا، «ایلان ماسک» مدیرعامل تسلا و اسپیسایکس و مالک شبکه اجتماعی ایکس که یکی از مشاوران نزدیک دونالد ترامپ که گفته میشود قرار است در دولت جدید ترامپ رهبری یک سازمان برای افزایش کارآمدی نهادهای دولتی را برعهده بگیرد، با «امیرسعید ایروانی» سفیر ایران در سازمان ملل در مورد چگونگی تنشزدایی و کاهش تنش بین ایران و آمریکا آن هم درباره آمریکای دوباره عصر ترامپ دیدار و گفتوگو کرد. در ایران با پیروزی قابل انتظار ترامپ برای راهیابی به کاخ سفید، اغلب تفسیرها، روایتها و برداشتها حول محور شخصیت ترامپ از سوی تحلیلگران و افکار عمومی آن بود که ترامپ نسبت به دوره اول ریاستجمهوریاش در سال 2016 تا 2020 دچار دگردیسی و تغییر شده و قرار است با فاصلهگیری از رویکرد نئورئالیسم تهاجمی، چهره معقولتری را از 2025 تا 2028 از خود به نمایش بگذارد. حتی برخی او را رییسجمهوری جهانی دانسته و بر این باورند که او نهتنها اهل جنگطلبی و شروعکننده جنگی نخواهد بود بلکه او را کسی میدانند که قرار است شعله جنگهای جاری در جهان را خاموش کند و مبدع و متخصص پایان دادن به جنگهای بیپایان باشد. در مقابل و به موازات چنین پندار و تصوری برخی جریانهای تندرو و مخالف رفع تنش با آمریکا در ایران قدرتیابی روسایجمهوری چون ترامپ در کاخ سفید را فاقد اهمیت میدانند و برای آنان مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید رییسجمهور است. واقعیت اما چیست و در قبال دفع شر ترامپ در قبال ایران چه باید کرد؟
واقعیت این است که آن چهره معقول و متعادلی که ترامپ از خود در موسم کارزار رقابتها از خود نشان داد بیشتر مصرف تبلیغاتی و انتخاباتی داشته و از فردای اعلام پیروزی عددی و اخذ 315 الکترال کالج نشان داد که نهتنها تغییری در کنشها و الگوهای رفتاری او به وجود نیامده بلکه او برمبنای جنبش «ماگا» یعنی بازگشت عظمت دوباره آمریکا قرار است در مقابل دشمنان قسم خورده آمریکا نظیر جمهوری اسلامی ایران و کرهشمالی و ونزوئلا و حتی چین فلک را سقف بشکافد و طرح جدیدی را در اندازد. منطق این گمانه به واسطه آرایش و چینش کابینه و رونمایی از آن قوت میگیرد. در چینش و آرایشی که در کابینه دوم ترامپ دیده میشود افرادی دیده میشوند که قبل از آنکه شایسته صدارت و وزارت باشند، بیشتر با تمایلات روانپریشی و عقدههای نارسیسمی، شایسته تیمارستان هستند و فقط باید از دفع شر آنها، به خدا پناه برد. رونمایی از چنین آرایش و چینشی نشان میدهد که این کابینه نسبتبه کابینه اول به غایت دارای گرایشات تندروی سیاسی، رادیکالیسم تهاجمی و ایدئولوژیکتر هستند. جدای از «سوزی وایلز» که به عنوان رییس دفتر ترامپ یعنی کاخ سفید انتخاب شده است، در راس پنج کابینه کلیدی ترامپ یعنی وزیر امور خارجه، وزیر دفاع، مشاور امنیت ملی و وزیر امنیت داخلی و رییس «سیا» افرادی مانند «مارک روبیو» به عنوان وزیر پیشنهادی وزیر امور خارجه، «پیت هگزیت» مجری فاکسنیوز و کهنه سرباز جنگ در عراق و افغانستان را به عنوان وزیر دفاع، «مارک والتز» به عنوان مشاور امنیت داخلی، خانم «کریستی نوئم» فرماندار داکاتوی جنوبی به عنوان وزیر امنیت داخلی و«جان رتکلیف» به عنوان رییس سیا قرار دارند که برخی از آنها در گذشته رقبای ترامپ بودند و اما هماینک جزو دوستان که میزان وفاداری آنها به ترامپ زیاد است. همه آنها «ایران، ایران و ایران» را تهدید بزرگ ایالاتمتحده آمریکا میدانند. به ویژه «مارک روبیو» که زمانی ترامپ از او به «مارک کوچولو» یاد میکرد، در سالهای گذشته سیاست خصمانه در قبال ایران داشت. او ایران را در کنار چین و کوبا، در زمره دشمنان ژئوپلیتیکی آمریکا میدانست.
حال اگر گفته میشود که دیدار «ایلان ماسک» با «امیرسعید ایروانی» سفیر ایران در سازمان ملل با هدف رفع تنش در آمریکای دوباره عصر ترامپ باشد، این دیدار کنشی عقلانی و به صواب و از روی واقعبینی معطوف به درستی و اتقان و اساسا به معنی فرمولی برای مهار ترامپ محسوب میشود چراکه اساسا اندکی واقعبینی و درایت لازم است که افکار عمومی در ایران بداند که چرا رییسجمهوری از جنس ترامپ با رییسجمهوری از جنس بایدن باید برای ایران فرق داشته و فاقد اهمیت نباشد. آیا برای افکار عمومی در ایران حضور رییسجمهوری چون بایدن در کاخ سفید که با مشکلات جسمی- روانی روبهرو بود و هر روز به بهانه اشتباه حرکتی- گفتاری موجب خنده و استهزای مردم و افکار عمومی در جهان میشد، با رییسجمهوری که با رونمایی از آن کابینه روانپریش که به معنای بستن شمشیر از رو است نباید متمایز بوده و تفاوت داشته باشد؟! قطعا که واجد تمایز است و مردم باید خطر بالقوه ترامپ را مدنظر قرار دهند. این دیدار از منظر نشانهشناسی بخشی از سازوکارهای دیپلماسی پنهان در قالب مذاکرات غیررسمی- غیرعلنی و بهترین راه برای دفع شر بزرگ احتمالی ترامپ علیه مردم ایران محسوب میشود. بر این اساس میتوان حضور دوباره ترامپ در قدرت را به عنوان یک فرصت برای ایران و سیاستمداران ایران دانست. به این ترتیب اگر دیدار «ایلان ماسک» با «امیرسعید ایروانی» مقدمه و پیشدرآمدی برای تَرَک برداشتن یخ روابط تهران- واشنگتن باشد، مقامات ایرانی میتوانند با ترامپ وارد مذاکرات مستقیم شوند و به توافق برسند. مذاکرات هم میتواند بر حلوفصل مسائل دوجانبه از دریچه همکاریها و روابط اقتصادی باشد. ضمن آنکه موضوعات مذاکره و توافق هم میتواند گسترده و همه جانبه باشند. از هستهای و تحریمها تا از سرگیری روابط دوجانبه و همکاریهای اقتصادی و سرمایهگذاری تا همکاریهای سیاسی منطقهای نظیر همکاری در مبارزه با موادمخدر تا توافق با ترامپ برای کاهش حضور نظامیان آمریکایی در منطقه تا همکاری در پایان جنگ اسرائیل علیه لبنان و غزه و تقویت ثبات در افغانستان و عراق. به این ترتیب اگر ایران و آمریکا در دوره ترامپ بتوانند از رهگذر مذاکره به توافقهایی در زمینههایی مثل روابط دوجانبه، رفع تحریمها و انرژی هستهای برسند حتما این سابقه خوبی در کارنامه ترامپ خواهد بود. این به معنی امتیاز دادن به ترامپ و امتیاز گرفتن از او خواهد بود که قطعا ترامپ هم به چنین امتیازی نیاز دارد و بیمیل نیست که با مقامات ایران عکس یادگاری بگیرد و در قاب تصاویر آن را همانند عکس با «کیم جونگ اون» در نشستهای «سنگاپور و هانوی» رسانهای کند. فراموش هم نکنیم که مذاکره کردن یا نکردن به خودی خود هدف نیست بلکه تنها یک ابزار برای کسب و حفاظت حداکثری از منافع است.
در جهان تنها یک کشور با شرایط آمریکا وجود دارد و نیازی به تکرار مدل مذاکرات و توافق با آمریکا با دیگر کشورهای جهان نیست. آمریکا هم تنها یک ترامپ دارد. فراموش هم نکنیم که ایران و عراق روزگاران صدام، هشت سال جنگیدند اما در نهایت از طریق مذاکره مستقیم به توافقی برای پایان دادن به جنگ فرسایشی، برقراری آتشبس و صلح دست یافتند.
* کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد