5 - 01 - 2025
وضعیت بحرانی آب در سیستان و بلوچستان
سدسازیهای بیرویه و به دور از در نظر گرفتن توصیههای فعالان محیطزیستی در کشور طی سالهای اخیر، منجر به تشدید بحران کمآبی در نقاط مختلف شده است. نتیجه اقدامات غیرکارشناسی و غیرمسوولانه در بسیاری از استانهای کشور تنشهای آبی را شدت بخشیده و برخی کشورها از جمله افغانستان هم با سدسازیهای متعدد باعث شدهاند تا مردم کشور در محدوده مرزهای مشترک با بحران آبی دست به گریبان باشند و در تامین آب شرب و همچنین آب مورد نیاز برای کشاورزی دچار مشکلات فراوان شوند. برای بررسی پیامدهای سدسازی افغانها در نزدیکی مرزهای ایران خبرآنلاین با عباس محمدی، کنشگر و فعال محیطزیست گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
تبعات سدسازی بیرویه در کشور و در مرزهای ایران چیست؟
موضوع خیلی واضح این است که وقتی وزارت نیرو بارها اعلام کرده که «ایران سومین کشور بزرگ سدساز در دنیاست»، نمیتواند به سدسازی افغانستانیها ایراد چندانی را وارد کند و حرفی بزند که در محافل جهانی شنوای این حرف باشند. ما در ایران حتی به روی رودخانههایی که از یک استان به استان دیگر آب میبرد سد بستهایم و این قبیل اقدامات سدسازی و بندسازی روی آنها یکسری اختلافات عجیب اجتماعی را در بین مردم استانهای مختلف کشور مثل چهارمحال و بختیاری، اصفهان و خوزستان، کردستان، زنجان، کرمان و… به وجود آورده و خب طبیعی است که رطب خورده نمیتواند منع رطب کند.
نکته دیگر این است که ایران اساسا جایگاه دیپلماسی و محیطزیستی خود را از دست داده و نمیتواند در مقابل کشوری مثل ترکیه که یک کشور قدرتمند عضو ناتو است که هیچ، ایران در مقابل افغانستان هم نمیتواند حرفی بزند و هیچ سلاح دیپلماتیکی برای حرف زدن ندارد و آنها هم میگویند ما میخواهیم برای مردم خودمان آب تامین کنیم. تامین آب یک کلمه دروغین است و آب فقط از جایی به جای دیگر منتقل میشود و سران و مسوولان افغان هم همین حرف مسوولان وزارت نیرو در کشور خودمان را میزنند بنابراین مسوولان کشور در حال حاضر نمیتوانند کار خاصی انجام بدهند.
چرا افغانستان به قرارداد منعقد شده با ایران پایبند نیست و حقابه ایران را نمیدهد؟
ما در مورد رودخانه هیرمند مشخصا یک قرارداد با کشور افغانستان داریم البته آن قرارداد یک قرارداد ضعیف است و خیلی نمیتوانیم روی آن حساب کنیم و مربوط به پیش از انقلاب است که سالانه حدود ۷۰۰میلیون مترمکعب آب باید به ایران بیاید و این برای شرایط عادی بوده، در شرایط سیلابی هیرمند باید آب بیشتری به ایران وارد شود ولی حتی در این مورد استثنایی هم ما نتوانستهایم حق خودمان را از افغانستان بگیریم و افغانستان چه در زمان طالبان اول و چه در زمان حامد کرزای و دولت آن زمان و چه در زمان طالبان فعلی، اساسا ایران نتوانسته حقابه خود را از آنها بگیرد چون دیپلماسی ضعیفی به ویژه در حوزه محیطزیست داشته و داریم و خود افغانستان هم با دیدن ضعف طرف ایرانی سوءاستفاده کرده است.
چه کشورهایی به سدسازی افغانستانیها کمک میکنند؟
جالب این است که از جمله متحدان و سرمایهگذاران کشور افغانستان در سدسازیهای اخیر، کشورهایی چون چین هستند که جزو شرکای بزرگ اقتصادی و تجاری ایران است و حتی ایران نمیتواند با متحدان بزرگ تجاری خود که سالانه میلیاردها دلار سود به جیب آنها میریزد، رایزنیهایی داشته باشد که یا این سدها ساخته نشوند یا وقتی میخواهند سدی بسازند حداقل قراردادی بین دو کشور بسته شود که سهم آب ما مشخص باشد.
ایران وقتی با وجود قرارداد نتوانسته برای پیگیری حقابه مردم خود با دولتمردان افغانستان صحبت کند چگونه میتواند با دولتی مثل طالبان صحبت و حق مردم را مطالبه کند و قطعا در این مورد اخیر سد پاشدان هم نمیتواند حرفی بزند و کاری کند.
افغانستان روی هیرمند سه سد ساخته است و کارایی دیگر سدهای ما، مثل سد دوستی که بین ایران و ترکمنستان مشترک است هم مختل کرده. ساخت سد جدید «پاشدان» هم مشابه همین اتفاقات را رقم میزند.
پیشنهاد شما برای عبور از بحران آب در کشور چیست؟
وضعیت آب در سیستان و بلوچستان و همچنین در خراسان رضوی بسیار بدتر از وضعیتی است که گفته میشود و این نتیجه سیاست خارجی غلط است و پیشنهاد من این است که ایران باید با قدرت و با سرعت سیاست خارجی خود را اصلاح کند و میتواند با اصلاح رویه با دنیا حرف بزند و نظر دولتهای قوی را جلب کند.
سایر معضلات زیستمحیطی مثل بحران فعلی آب، نتیجه سیاستهای غلط مسوولان در دورههای مختلف است. الان هیچ کشوری طرفدار ما نیست و به ما در گرفتن حق خودمان کمک نمیکنند؛ محیطزیست یک موضوعی است که امری وابسته به سیاست است و تمام تخریبهایی که شکل میگیرد به دلیل سیاستهای غلط یا نبود سیاستهای درست است و در مورد اخیر سد پاشدان هم دقیقا به دلیل سیاستهای غلط مسوولان خودمان است. اگر سیاستهای مسوولان محیطزیست ما تغییر کند هم جایگاه قدرتمندی پیدا میکنیم و دیگر کشورها هم پس از آن به افغانستان برای پس دادن حق ما فشار میآورند و هم میتوانیم مساله را به یک معادله برد برد تبدیل کنیم.
مشابه این اتفاق و سدسازی منجر به بحران آب در کشور همسایه، از سوی ما هم اتفاق افتاده؟
مشابه اتفاقات فوق را در عراق داریم و در حال حاضر این موضوع باعث شده مردم عراق نسبت این اقدام نظر خوبی نداشته باشند. البته باید هزینه بسیار گزافی را متقبل شویم تا آب را به دشتهای ایلام یا خوزستان بیاوریم و این موضوع اصلا توجیه اقتصادی هم ندارد ولی محافل سدسازی که میخواهند بودجه مملکت را غارت کنند، حرفهایی میزنند که برعکس مصلحت کشور و موضوعات محیطزیستی ایران است و اصولیتر این است که ما رابطه سیاسی خوبی با کشورهایی مثل افغانستان و عراق داشته باشیم و مبادلات کالایی خود را افزایش بدهیم تا اینگونه متضرر نشویم.
میتوانیم به افغانستان پیشنهاد بدهیم که در ازای آبی که باید به کشور ما بدهد، محصولات کشاورزیاش را با قیمت مناسب خریداری کنیم و با دریافت حقابه خودمان از انتقال آب به نقاط کوهستانی افغانستان که کشاورزی بازدهی و کیفیت چندانی ندارد، کشاورزی را در سیستان و بلوچستان یا خراسان رضوی رونق بدهیم و محصولات تولیدیمان را با قیمت مناسب به افغانستان صادر کنیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد