5 - 02 - 2025
ترس عربی از اعراب
عرفان ناظریه- چند وقتی میشود که آتشبس در غزه اجرایی شده و تاکنون چندین مرحله را هم پشتسر گذاشته است. این واقعه مجالی تازه فراهم آورده تا سیاستمداران غربی و عربی به ارائه طرحهای خود برای تضمین آتشبس در بلندمدت و بازسازی این باریکه بپردازند.
از سوی دیگر، روی کار آمدن مجدد ترامپ نیز خود تبدیل به یکی از عوامل مهم در این امر بدل گشته است. در همین راستا گفتنی است که در میان ایدههای مختلف ترامپ برای بازسازی غزه، یک فصل مشترک به چشم میخورد؛ جابهجایی ساکنان باریکه مدنظر برای تسریع روند بازسازی. در همین راستا ایستگاه پیشنهادی اول ترامپ، کشور اندونزی بود اما ناگهان نوک پیکان به سمت مصر و اردن نشانه رفت. با این حال هدف گزارش حاضر، بررسی چرایی و اهداف موردنظر واشنگتن از این اقدام نیست، بلکه مقصود واکاوی دلیل مخالفت کشورهای عربی به سردمداری قاهره و اَمّان با طرح یاد شده یعنی جابهجایی ساکنان باریکه غزه است.
مواجهه اعراب با اخوان المسلمین
در همین راستا حدود یک هفته گذشته بود که خبرگزاری یورونیوز گزارش داد دونالد ترامپ، رییسجمهوری، ایالات متحده آمریکا اظهار داشت که مایل است اردن، مصر و سایر کشورهای عربی و تعداد بیشتری از آوارگان فلسطینی ساکن نوار غزه را بپذیرند تا به این ترتیب امکان تخلیه بخش بزرگی از جمعیت منطقه فراهم شود و سپس بتوان غزه را کاملا پاکسازی کرده و از نو ساخت. هرچند ترامپ ادعا کرد این طرح مورد موافقت سران کشورهای عربی است اما دیری نپایید که مقامات اردن و مصر دست رد به سینه او زدند.
در تازهترین اتفاق هم، خبرگزاری العربیه جدید به نقل از آکسیوس گزارش داد که دو روز پیش، وزیران خارجه عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، مصر، اردن و حسین الشیخ، مشاور رییس تشکیلات خودگردان فلسطین در قاهره جمع شدند. در این نشست نامهای مشترک نوشته شده و ضمن ارسال آن برای مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا مخالفت طرفهای فوق با طرح انتقال ساکنان نوار غزه ابراز شده است.
با این حال، یک سوال مهم به وجود میآید، مبنی بر اینکه چرا اعرابی که یک زمانی ایدههای پانعربی و ناسیونالیسم فراگیر آنها، گوش منطقه را کر کرده بود، امروزه حتی حاضر به یک جابهجایی موقت هم نیستند؟ در واقع هرچند میتوان پاسخهایی از زوایای مختلف به این پرسش داد (مانند دغدغههای اقتصادی یا حفظ مزیت ژئوپلیتیکی فلسطین برای جهان عرب) به نظر میرسد یکی از اصلیترین دلایل این مخالفت نگرانی از تهدید اخوانالمسلمین است. زمانی بود که اخوانالمسلمین مانند کمونیسم و انقلابهای کارگری قرن بیستم در سراسر جهان عرب طرفدار پیدا کرده بود و سر را به هر طرف که میگرداندید آن را مشاهده میکردید.
در این میان، کشورهای عربی هرکدام به شکلی با آن مقابله کردند. برخی مانند عربستان از ابتدا جلوی نفوذ آن را در سرزمین خود گرفتند (هرچند در دورههایی از آن به مثابه ابزاری علیه ناصر استفاده میکردند)، برخی مانند مصر پس از چند سال درگیری بالاخره پس از بهار عربی توانستند آن را مهار سازند و برخی دیگر مانند قطر و اردن با اشکال متفاوتی از آن روبهرو شدند. اردن از موهبت اخوان همسو با حکومت برخوردار شد و قطر نیز حکومتش به نوعی از نئو اخوانگرایی به ملیگرا مزین شد.
لذا همانطور که مشاهده شد هرکدام از این دولتها به نحوی موفق شدند یا اخوانیها را مهار کرده، با آنها تعامل کرده یا اینکه به شکلی از آن برای دولت – ملتسازی بهره بجویند. حال اعرابی را تصور کنید که ترامپ آمده و از آنها میخواهد تا این ساکنان نوار غزه را در خود، ولو برای یک دوره موقت بپذیرند. این شما و این جهان عرب! چگونه میخواهند با اخوانالمسلمین کنار بیایند؟ در واقع هرچند میتوان استدلال کرد که همه ساکنان غزه عضوی از حماس نبوده و شاید حتی ندانند که اخوانالمسلمین چیست اما حتی اگر درصد کمی از آنها هم باشند که تمایلات مذکور را با خود حمل کنند، آن وقت چه؟ آن هم ساکنانی که به واسطه اتفاقات 15 الی 16 ماهه اخیر، زخمی بزرگ از جانب رژیم اسرائیل بر تن داشته و برخی از دولتهای عربی را هم به قصور در مقابله با رژیم اسرائیل متهم میکنند. پس خودبهخود رویکرد رادیکال را میتوان برای بخشی از آنان متصور شد. در این حالت آن وقت میتوان درک کرد که چرا اعراب، جابهجایی ساکنان نوار غزه را تهدیدی علیه امنیت ملی خود میدانند.
از سوی دیگر برخی از برآوردهای اطلاعاتی و راهبردی نشان میدهد که ایران قصد دارد تا شکل جدیدی از محور مقاومت را طراحی و پیادهسازی کند. در همین راستا خبرگزاری اسرائیلی واینت طی گزارشی تحلیلی به نقل از دنی سیترینوویچ، پژوهشگر برنامه ایران در موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل ادعا کرد که ایران از ایده محور مقاومت دست برنمیدارد و به ساخت و توسعه این محور از طریق کشورهای دیگر ادامه خواهد داد.
او توضیح داد برای مثال، ایران ممکن است به دنبال تقویت حضور خود در شبه جزیره عربستان، شاخ آفریقا یا حتی لیبی باشد. بنابراین با توجه به ترس اعراب از اینکه ممکن است جابهجایی مذکور باعث فراهم شدن فرصت برای طرح ادعایی مذکور شود، میتوان یکی دیگر از دلایل مخالفت آنها را با انتقال ساکنین نوار غزه بررسی کرد. جابهجایی که در نهایت میتوان گفت، میتواند اِخوانیهای رادیکال را در تقابل با اعراب قرار دهد.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد