29 - 04 - 2025
فاجعه بندرعباس، فاجعه مدیریت
ابراهیم خوشگفتار*
فاجعه بندرعباس به هر دلیل باشد یک دلیلش غیرقابل انکار بوده؛ آنهم فاجعه مدیریت در کشور است که این روزها با فاجعه برق، گاز، ترافیک خیابانهای تهران و… خود را نشان میدهد.
چرا فاجعه مدیریت؟
در حلقه مدیریت کشور ما، کمتر افراد جدید وارد میشوند و اگر بشوند از همان نزدیکان هستند. عدهای در صورت خروج از مدیریت کلان با همفکران در مقامی دیگر و جایگاهی که همان امکانات را دارد، دوباره بر کرسی مینشینند و تنها پستشان عوض میشود، نمونههای آن بسیار است.
کشور غرق در مشکلات برق، گاز، آب، هوای آلوده، ترافیک ناهنجار و … و حالا آتشسوزی بندر شهید رجایی! شاید بد نباشد قبل از پرداختن به فاجعه بعدی، کمی به فکر فرو رویم!
اولین موضوع در کشور ما بیمعنا بودن برنامه قانون و مصوبات است که آمار اجرای برنامه، نشاندهنده آن بوده و توجه به نیازهای آینده است. اعتقاد دارم ما مدیر نداریم، کارمندان عالیرتبه داریم که کتوشلوار شیک، ماشین و راننده و مجوز خط ویژه دارند و همه تلاششان حفظ وضع موجود است و سعی میکنند مشکل را با هر روشی اداره کنند تا زمان بگذرد. مدیران ما غروب که میشود میفرمایند امروز هم تمام شد فردا هم خدا بزرگ است. از سال92 بحران برق نمایان بود و به آن توجه نشد. امروز تا سالها خاموشی داریم. برق درخت گردوست که باید امسال بکاریم و هفت سال بعد برداشت کنیم، این را سه دولت قبل نکردند و امروز حل
نمیشود.
انتخاب افراد برای مدیریت براساس شایستگی و توان مدیریت نیست، از روی رابطه فردی سیاسی و وابستگیهای خانوادگی و بدهبستانهاست.
مدیران شهامت تصمیم برای کارهای بزرگ را ندارند و تلاش میکنند کاری کنند که به جایی پاسخ ندهند چون در کشور کار نکردن کسی مورد سوال واقع نمی شود.
وقت بیارزشترین و بیاهمیتترین موضوع در کشور است و مدیران تماموقت در جلسه هستند و کار اربابرجوع کمترین اهمیت را دارد.
برای نمونه در اواخر سال1402 با توجه به تاکید وزیر نیروی وقت و مدیران سازمان ساتبا و شعار وزیر مبنیبر تولید 4000مگاوات برق خورشیدی تلاش بسیار کردیم در این امر ملی نقش فعال و عملی داشته باشیم. همه اقدامات اجرایی و قانونی انجام شد. خرید و تامین تجهیزات پنل و اینورتر با توجه به قول و تعهد به تولید برق در ابتدای تابستان1403 و به مقصد دوبی حمل شد.
برداشت و انتظار ما این بود که با توجه به کمبود برق و گاز، وزارت نیرو، وزارت صمت، بازرگانی و بانک همه دست در دست هم کمک کنند تا حداقل یک قطره از این مشکل حل شود..!
تا به امروز که هشتروز از اردیبهشتماه۱۴۰۴ میگذرد در سیستم اداری گیر هستیم و روزانه هزینه نگهداری میدهیم. بیش از 100روز به وزارت صمت مراجعه کردم و هر روز یک مشکل و نهایتا در اسفند سال گذشته همهچیز حل شد که سیستم جامع تجارت از کار افتاد و تا به امروز فعال نشده است. گفتند روز 20اسفند فعال میشود نشد، بعد 25اسفند و بعد 5فروردین در وزارت صمت رجوع کردم کسی پاسخگو نبود. فرمودند 16فروردین بیایید و تا به امروز بخشی از کالاهای بندر رجایی باید در این9ماه ترخیص میشد ولی سیستم جامع اشکال داشت و امروز پس از 9ماه نمیدانیم چه کنیم.
جالب است بدانیم و دعا کنیم مقام مرخصی نرود اگر رفت باید صبر کنید تا بیاید به سلامت. اینکه وقتی مقامی به مرخصی میرود کسی نمیتواند کار او را انجام دهد! باید او بازگردد حتی اگر به زیارت سیدالشهدا رفته باشد…
در مورد انرژی سالهاست مصرف و برنامه معلوم میکرد که کمبود در راه است ولی با شعار و تحمیل خاموشی به صنایع که فاجعه بزرگ را لاپوشانی کردیم… این اشکال بیرون زد ولی هنوز اقدام شایسته انجام نمیدهیم و باید به کمبود عادت کنیم یا مثل عراق ژنراتور خصوصی نصب و سیمکشی آنچنانی داشته باشیم.
فاجعه اینجاست که عادت میکنیم. اگر سوال میشد و کارنامه افراد بررسی و بعضا گزارشات کمیسیون اقتصادی مجلس درخصوص برق در سال99 برای وزرای دولت یازدهم و دوازدهم تهیه و سپس اقدامات بعدی که وزیر دولت سیزدهم باید انجام میداد و نداد مورد رسیدگی واقع میشد امروز فاجعه تحقیر مردم ایران بهدلیل خاموشی برق شاید کمتر بود.
مهمترین موضوع کشور در اداره آن، مدیریت کارآمد و پاسخگو است و نه مدیران جلسهای و کت و شلوار و ماشین و محافظ و خط ویژه. ایران در وضع بدی است به دلایل بسیار…
بیاییم دست در دست هم مشکلات را حل کنیم. میتوانیم کمی از خواستههای شخصی بگذریم و کشور را دریابیم.
*رییس پیشین سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد