ارتباط‌های بی ربط در دهه فجر!

محمدرضا ستوده- پسرخاله‌ام یادداشتی برایم فرستاد. یادداشتش را خواندم و دیدم از چیزی که من برای امروز نوشته‌ام خیلی بهتر است و تصمیم گرفتم یادداشت او را به جای خودم چاپ کنم.
رضا رهبری- هرساله با فرارسیدن دهه فجر و یا در ایام انتخابات صدا‌و‌سیما در اقدامی تکراری و خلاقانه دست به تولید محتوای تبلیغاتی و تهییج‌آمیز می‌زند. ده روز قبل و بعد از هر یک از مناسبت‌های فوق‌الذکر در اغلب شبکه‌های تلویزیونی نماهنگ و سرود‌های حماسی و بسیار تحریک‌کننده حاوی تصاویر غرورانگیز ملی از جمله عباس جدیدی در حال اجرای فن سگک دوبل روی زنده یاد ماخاربک خادارتسف روس یا غلام محمدی که نشسته به کنده‌ حصیر مال نامیک عبداله‌یف و بلند هم نمی‌شود یا محمد طلایی حین اجرای فن خورجین تکون روی ماریو زاگالف اکراینی (این اسم آخری تزئینی است) نمایش داده می‌شود. در فواصل این تصاویر و در حالی که موسیقی متن حماسی در حال پخش است آبشار سعید معروف روی یک سوم عقب زمین لهستان می‌خوابد و داوران هیات ژوری وزنه‌برداری در حالی که روی دو سمت وزنه نشسته‌اند تا مانع سرفرازی ایران و ایرانی ‌شوند بهداد سلیمی هفتصد هشتصد (شایدم بیشتر) کیلو دو ضرب را مثل دنبه بالای سر می‌برد و ضربه سر استیلی مجددا با قدرت بیشتری به تور دروازه شیطان بزرگ می‌چسبد (سرود حماسی- احتمالا با صدای سالار عقیلی- همچنان در زمینه نماهنگ در حال پخش است) و لگد ‌هادی ساعی به خرخره‌ ورزشکار تبعه بریتانیا یا همان روباه پیر اصابت می‌کند و کارگر شرکت ملی نفت ایستاده بر سکوی نفتی یک شیر فلکه بزرگ را می‌چرخاند (‌که احتمالا به علت تحریم دارد می‌بندد!) و بزهای ماده عشایر که شیرشان در سطل‌های مخصوص دوشیده می‌شود و دستگاه‌های کارخانه ریسندگی که با حرکت رفت و برگشت در حال ریسیدن متقال و چلوار و برد یمانی (جهت رفاه حال ایرانی سرفراز) هستند. در نهایت قوچی توپ را به تور کره می‌چسباند و در پایان نماهنگ حیاط کارخانجات گروه سایپا مملو از پراید زه‌دار و بی‌زه نمایش داده می‌شود و پیرزن ساکن کویر ایران تکه‌ای خمیر را به دیواره ‌تنور می‌چسباند (برخلاف ادعای صدا‌و‌سیما پیرزن اصلا خوشحال نیست و شواهد حاکی از قوت لایموت بودن خمیر مذکور است) و بالاخره نت‌های سالار عقیلی به پایان می‌رسد و سپس آگهی بازرگانی طبق کنداکتور شبکه پخش می‌شود…
به راستی همه اینها چه ارتباطی با دهه فجر دارد؟